حج پیاده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حج پیاده طیکردن راه با پای پیاده به قصد انجام دادن
مناسک حج یا
عمره است. با توجه به آیه ۲۷
سوره حج و روایات فراوانی که
در این باره نقل شده،
حج پیاده دارای ارزش و ثواب زیادی بوده و
در متون تفسیری و منابع روایی از
حج پیاده برخی از پیامبران الهی و نیز
ائمه (علیهمالسلام) مطالبی ذکر شده است. با این وجود درباره فضیلت
حج پیاده بر
حج سواره میان فقهاء شیعه و
اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد.
همچنین انجام
مناسک حج و زیارت
معصومین (علیهمالسلام) با پای برهنه نیز دارای فضیلت بوده و نذر به آن
در صورت نداشتن ضرر صحیح میباشد.
در منابع فقهی بر پیاده بودن و نیز پابرهنه بودن
حجگزار هنگام ادای برخی از اعمال و
مناسک تأکید شده است.
در برخی اعمال و عبادات مربوط به
حج و
حرمین پا برهنه بودن توصیه شده است.
در قرآن کریم در آیه ۲۷ سوره
حج «یَاْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ»،
از
حج پیاده «رجالاً»
در برابر
حج سواره «و علی کلّ ضامر»؛ «سوار بر شتران باریکاندام
[
چالاک
]
»، یاد شده است. برخی مفسران تقدم آن را بر
حج سواره،
در این آیه، دلیل اهمیت و برتری آن بر
حج سواره دانستهاند.
در احادیث نیز به فضیلت
حج پیاده تصریح شده است.
در روایات پیادهروی به سوی
کعبه، محبوبترین
عبادت نزد
خداوند خوانده شده و پاداشی بزرگ برای
حج پیاده ذکر شده است.
متون حدیثی و تفسیری، از
حج پیاده
حضرت آدم (علیهالسّلام) به صورت مکرّر و با اعداد گوناگون (۳۰، ۷۰ و ۱۰۰۰)
و نیز از
حج پیاده
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و
حضرت اسماعیل (علیهالسّلام) گزارش دادهاند. بنا بر روایتی از
ابنعباس،
حواریون عیسی (علیهالسّلام) در سفر حجشان، هنگامی که به حرم رسیدند، به احترام آن پیادهروی کردند.
بر پایه برخی روایات،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
صحابه نیز مسیر
مدینه تا
مکه را پیاده طی کردند.
منابع حدیثی شیعه
و
اهل سنت از سفرهای متعدد
حج امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) (۲۰ تا ۲۵ بار) با پای پیاده و گاه با پای برهنه حکایت دارند. درباره
امام حسین (علیهالسّلام) نیز گزارشهایی مشابه وجود دارد.
بنا بر منابع تاریخی و حدیثی
امام سجاد (علیهالسّلام) هم مسیر میان مکه و مدینه را با پای پیاده (
در مدت ۲۰ روز) میپیموده است.
در روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برتری پیادگان
در حج بر سواران، به برتری ماه شب چهارده بر ستارگان تشبیه شده است
؛ نقل شده که
امام صادق (علیهالسّلام) برای شماری از اصحاب خود که پیاده عازم مکه بودند، دعا فرمود.
بر پایه روایات
امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز هر ساله با پای پیاده
حج میگزارد.
از
حج پیاده برخی عالمان هم نمونههایی گزارش شده است.
بر پایه احادیث، برهنه بودن پا هنگام ورود به حرم و نیز
در حال طواف، مشمول پاداش است و سیره
معصومان نیز چنین بوده است.
بنا بر روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، هفتاد تن از پیامبران الهی
در حجگزاری خود به احترام حرم، مسیر
ذیطوی تا مکه را با پای برهنه پیمودهاند.
به نظر برخی روایتگران، از جای پای موجود
در مقام ابراهیم (علیهالسّلام) نیز بر میآید که آن حضرت، هنگام بنای کعبه و قرار گرفتن روی این سنگ، پابرهنه بوده است.
از احادیث بر میآید که حکمت پابرهنگی هنگام زیارت،
تواضع و
خشوع در برابر خداوند است.
حج با پای برهنه از بارزترین نشانههای خضوع و تذلّل
در پیشگاه خداوند به شمار رفته است.
همچنانکه سفر
حج، با پای پیاده، نمایانگر تواضع بنده و انقطاع او از مظاهر دنیا دانسته شده است.
در شماری از منابع، فضیلت پابرهنگی
در مکانهای مقدس، همچون حرم مطهر امامان بقیع (علیهمالسّلام) از آیه ۱۲ سوره طه «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ اِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً»
استنباط شده است.
برهنگی پا از آداب زیارت برخی معصومان
و پیادهروی به سوی مزار آنان، دارای ثواب بسیار
شمرده شده است.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: «قدرت عقلی
در وجوب حج کافی نیست، بلکه
در وجوب آن استطاعت شرعی معتبر است و استطاعت شرعی توشه سفر و مرکب و سایر چیزهایی که
در آن اعتبار دارد میباشد، و با نبودن چنین استطاعتی،
حج واجب نیست و کفایت از حجة الاسلام نمیکند؛ بدون اینکه بین کسی که با پیاده رفتن و کسب کردن
در راه بتواند
حج کند و غیر او فرقی باشد؛ خواه چنین کاری مخالف
شان و شخصیت او باشد یا نباشد. و (همچنین) بین دور و نزدیک فرقی نیست.»
بر همین مبنا و به نظر مشهور فقیهان امامی، وجود مرکب برای سفر
حج (
راحله) شرط تحقّق
استطاعت و وجوب
حج است و با فقدان آن،
حج واجب نمیشود. اما
در صورت دارا بودن شرایط وجوب و استطاعت، به جا آوردن
حج بدون استفاده از وسیله نقلیه و با پای پیاده مجزی و صحیح است.
البته
در برتری
حج پیاده بر
حج سواره، اختلاف وجود دارد که ناشی از وجود روایاتی دال بر برتری هر یک از این دو بر دیگری است.
برخی فقیهان،
در مقام جمع میان این دو دسته روایات، گفتهاند که
حج پیاده، چنانچه موجب ضعف و اخلال به ادای عبادت نگردد، بهتر از
حج سواره است
؛ ولی
در غیر این صورت یا
در صورتی که پیادهروی ناشی از
بخل و فرار از پرداخت هزینه وسیله نقلیه باشد،
حج سواره برتر است.
همچنین برخی، روایات دال بر برتری
حج پیاده را بر افضل بودن ادای
مناسک با پای پیاده، پس از رسیدن به مکه، حمل کردهاند.
وجوه دیگری نیز
در مقام جمع میان این روایات
در فقه امامی مطرح شده است.
از منظر فقیهان
شافعی،
حنفی و
حنبلی ادای
حجة الاسلام با پای پیاده، بر کسی که توانایی تامین وسیله نقلیه را ندارد، واجب نیست؛ مگر اینکه ـ به نظر شافعیان و حنبلیان ـ فاصله فرد تا مکه کمتر از مسافت قصر (شکسته شدن نماز) یا ـ به نظر حنفیان ـ
حجگزار از اهالی مکه باشد. دلیل آنان تفسیر استطاعت به زاد (توشه) و راحله (وسیله نقلیه)
در سخن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. اما
مالکیان و معدودی از فقهای امامی،
انجام دادن حجة الاسلام را با پای پیاده، بر کسی که توانایی راه رفتن داشته باشد، واجب شمردهاند؛ هرچند توانایی تهیه وسیله نقلیه را نداشته باشد. برخی مالکیان
در این باره به آیه ۲۷
سوره حج استناد کردهاند.
در فقه حنفی و حنبلی، به استناد ذکر پیادگان پیش از سوارگان
در آیه ۲۷ سوره
حجّ و احادیث،
حج پیاده برتر از
حج سواره به شمار رفته است
؛ ولی فقهای شافعی و مالکی، به استناد
حج سواره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
حج سواره را برتر از
حج پیاده دانستهاند.
به تصریح شماری از منابع فقهی، اختلاف نظر درباره فضیلت ادای
حج پیاده
در عمره نیز وجود دارد.
آنچه که گذشت درباره تمام
حج است و اما نسبت به اجزاء
حج و
مناسک آن با قطع نظر از سواره و یا پیاده بودن
حج، همانگونه که
در تحریرالوسیله ذکر شده است: «
طواف به هر نحو از تند و کند بودن چه بهصورت پیاده و چه سواره صحیح است، لیکن بهتر آن است که
پیاده معتدل باشد.»
و «پیاده و سواره
سعی نمودن جایز است و
افضل آن است که پیاده باشد.»
و «
رمی پیاده و سواره جایز است و اوّلی افضل است.»
در منابع فقهی دیگر نیز به تفصیل بر پیاده بودن
حجگزار هنگام ادای برخی عبادات مربوط به
حج و عمره تاکید شده است. این عبادات عبارتاند از:
- ورود به مکه
؛
-
طواف؛
-
سعی؛
- رفتن به سوی مواقف
؛
- هنگام وقوف
در مشعرالحرام (برای
صروره یعنی کسی که نخستین
حج خود را به جا میآورد)؛
- هنگام
رمی جمرات: به نظر مشهور فقیهان امامی، به استناد احادیث،
رمی پیاده مستحب و برتر از رمی به صورت سواره است.
شماری از حنفیان بر آنند که رملی که پس از آن رمی دیگران باشد، مستحب است پیاده انجام شود
و برخی فقیهان متاخر حنفی به استناد وجود حالت خشوع، رمی پیاده را مطلقا برتر شمردهاند.
شافعیان، رمی روزهای ۱۱ و ۱۲ ذیحجه و مالکیان، رمی روزهای ۱۱-۱۳ ذیحجه را به صورت پیاده مستحب دانستهاند.
ـ همه
مناسک حج: به نظر مالکیان پیاده بودن
در تمام
مناسک حج، جز وقوف
در عرفات و رمی
جمره عقبه، مستحب است.
مطابق تحریرالوسیله: «اگر
نذر کند که
پیاده به
حج برود، حتی
در جایی که سوارشدن افضل است منعقد میگردد. و اگر نذر کند که سواره
حج کند حتی
در جایی که پیاده رفتن افضل است، منعقد میشود و واجب میگردد. و همچنین است اگر نذر کند که قسمتی از راه
حج را پیاده برود. و همچنین است اگر نذر کند که پابرهنه
حج کند و
در انعقاد این نذر شرط است که نذرکننده توانایی داشته باشد و بهوسیله پیادهروی و پا برهنگی ضرری به او نرسد و
در حرج نیفتد، پس اگر از اول، یکی از آنها (ناتوانی و ضرر و حرج) باشد نذر منعقد نمیشود و اگر
در اثنای راه پیدا شود وجوب آن ساقط میشود. و مبدا پیاده یا پابرهنه رفتن تابع تعیین و قصد ناذر است ولو اینکه از طریق انصراف مشخص گردد و آخر پیادهروی یا پابرهنه رفتن درصورتیکه تعیین نکرده باشد،
رمی جمرات است.»
بههرحال از دیدگاه مشهور فقیهان امامی،
نذر حج پیاده صحیح و ادای آن واجب است.
ادای
حج توسط نذرکننده، به صورت سواره، با وجود توان بر پیادهروی، به استناد احادیث
نذر را ساقط نکرده و اعاده
حج را،
در صورت معین نشدن سال
حج در نذر، واجب میسازد.
در این
حج، لازم است مسافتی که
در حج اول سواره طی شده، پیاده پیموده شود.
برخی امامیان بر آنند که
در اعاده
حج باید همه مسیر (چه مسافتی که
در حج نخست پیاده طی شده و چه مسافتی که سواره طی شده) با پای پیاده پیموده شود.
به نظر بیشتر امامیان،
در فرض ناتوانی
حجگزار از پیادهروی و پیمودن مسیر به صورت سواره
در بخشی از راه، کفارهای بر عهده او نخواهد بود
و معدودی از آنان،
در چنین صورتی، پرداخت
کفاره را واجب دانستهاند.
همچنین ناتوانی از
حج پیاده به سبب وجود موانع، وجوب آن را ساقط میکند.
به تصریح برخی فقیهان امامی
در غیر موارد
اضطرار، سوار شدن بر کشتی،
در مقام ادای نذر
حج پیاده، جایز نیست و
در فرض اضطرار نیز لازم است
حجگزار
در کشتی بایستد
؛ به نظر برخی فقیهان امامی، چنانچه این اضطرار از زمان نذر موجود باشد، نذر منعقد نمیگردد.
شماری از امامیان انعقاد نذر
حج پیاده را منوط به افضل بودن
حج پیاده بر
حج سواره دانستهاند.
به نظر برخی فقیهان حنفی
و مالکی،
پیادهروی
در حج، با نذر یا
قسم واجب میشود و
در این صورت، اگر
حج به شکل سواره ادا شود، باید اعاده گردد و
در صورت اعاده نشدن، لازم است حیوانی به عنوان کفاره قربانی شود.
از دیگر موضوعات درباره نذر
حج پیاده، تعیین نقطه آغاز و پایان پیادهروی
در ادای این نذر است. بیشتر فقهای امامی
و اهل سنت
به ادلهای چون احادیث و فهم عرفی، نقطه آغاز حرکت
در حج پیاده را محل سکونت نذرکننده شمرده و برخی هم آن را محل نذر دانستهاند.
شماری از امامیان
و اهل سنت
آغاز وجوب پیادهروی را زمان
احرام تعیین کردهاند.
در این باره اقوال دیگری نیز مطرح شده است.
درباره پایان موضع پیادهروی نیز اقوال مختلفی ذکر شده است؛ از جمله:
طواف افاضه،
طواف نساء و رمی جمرات.
البته به تصریح برخی فقیهان، موضوع ابتدا و انتهای مسیر پیادهروی
در حج نذری، هنگامی مطرح میشود که نذر کننده
در نذر خود این دو مکان را مشخص نکرده باشد.
گفتنی است بر پایه فقه امامی، نذر پیادهروی به سوی
مسجدالنبی و حرم
امامان (علیهمالسّلام) و نیز برای ادای
مناسک عمره هم الزامآور است.
بسیاری از فقهای امامی نذر
حج با پای برهنه را، به شرط توانایی و ضرر نداشتن، صحیح شمرده و آن را منعقد میدانند.
به تصریح بسیاری از آنان
وصیت به چنین حجی نیز نافذ است.
ولی معدودی از آنان، به استناد حدیثی که
در آن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زنی را که نذر کرده بود با پای برهنه عازم مکه شود، به سوار شدن بر مرکب امر فرمود، این نذر را نامشروع دانسته و بر آنند که چنین نذری منعقد نمیشود.
به نظر برخی فقهای اهل سنت، التزام به نذر
حج با پای برهنه، ضروری نیست و نذرکننده میتواند با کفش مسیر
حج را بپیماید.
در منابع حدیثی و فقهی برهنه بودن پا
در برخی از مقدمات یا واجبات
حج و عمره مستحب شمرده شده است؛ از جمله:
فقیهان امامی برهنگی پا، هنگام وارد شدن به حرم را مستحب دانستهاند؛ از جمله مستندات آنان
در این باره، روایت
ابان بن تغلب است که طبق آن،
امام صادق (علیهالسّلام) هنگام ورود به حرم کفشهای خود را درآورد و برهنه بودن پا را
در این وضع، مشمول پاداشی فراوان دانست. روایتی مشابه از سیره
امام باقر (علیهالسّلام) هم نقل شده است.
به نظر فقهای امامی
و بسیاری از شافعیان،
مستحب است
حجگزار، هنگام ورود به مکه، پابرهنه باشد. برخی امامیان، مستند این حکم را روایاتی
دانستهاند که بر ورود به مکه، همراه با تواضع، تاکید کردهاند.
امامیان، به استناد احادیث،
بر آنند که مستحب است احرامگزار با پای برهنه به
مسجدالحرام وارد شود.
فقهای امامی،
حنفی،
شافعی،
و حنبلی،
به استناد احادیث،
بر آنند که ورود به
کعبه با پای برهنه مستحب است. برخی از فقیهان امامی این استحباب را به مردان اختصاص داده
و برخی دیگر، بر استحباب پا برهنگی
در خصوص صروره، تاکید کردهاند.
به نظر فقهای امامی
و شافعی
طواف با پای برهنه مستحب است.
فقهای امامی، با استناد به احادیثی،
وقوف به مشعرالحرام با پای برهنه را برای صروره مستحب دانستهاند.
برخی فقها این استحباب را برای غیر صروره نیز قائلند.
شیخ مفید این استحباب را به مردان اختصاص داده است.
افزون بر موارد یاد شده، پابرهنه بودن هنگام به جا آوردن برخی عبادات، از جمله هنگام خارج شدن برای
نماز عید فطر،
نماز عید قربان و نیز
نماز جمعه، مستحب به شمار رفته است.
(۱) جصاص، احمد بن علی، احکام
القرآن، به کوشش قمحاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۲) ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۳) فاکهی، محمد بن اسحق، اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دارخضر، ۱۴۱۴ق.
(۴) رهبر، محمدتقی، اخلاق و آداب
در حج و زیارت، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۳ش.
(۵) مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
(۶) طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، به کوشش سیدحسن موسوی خرسان، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
(۷) صدوق، محمد بن علی، الامالی، تصحیح قسم الدراسات الاسلامیه موسسه البعثه، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۴۱۷ق.
(۸) مرداوی، علی بن سلیمان، الانصاف فی معرفه الراجح من الخلاف، به کوشش محمدحامد فیقی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۷ق.
(۹) قمی، عباس، الانوار البهیه فی تاریخ الحجج الالهیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
(۱۰) ابننجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۱۱) کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
(۱۲) مدنی کاشانی، رضا، براهین الحج للفقهاء و الجج، کاشان، المدرسة العلمیة المدنی.
(۱۳) زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم
القرآن، حقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، احیاءالکتب العربیه، ۱۳۷۶ق.
(۱۴) قرطبی، محمد بن احمد، البیان و التحصیل، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
(۱۵) ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
(۱۶) طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر
القرآن، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م.
(۱۷) زیعلی، عثمان بن علی، تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق، القاهره، دارالکتب الاسلامی، ۱۳۱۳ق.
(۱۸) حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
(۱۹) خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، نجف، دارالکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
(۲۰) حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
(۲۱) فولادوند، محمدمهدی، ترجمه
قرآن (فولادوند)، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۲) سمرقندی، محمد بن احمد، تفسیر سمرقندی، به کوشش محمود مطرجی، بیروت، دارالفکر.
(۲۳) عسقلانی، ابنحجر، تلخیص الحبیر فی تخریج احادیث الرافعی الکبیر، بیروت، دارالفکر، بیتا.
(۲۴) فیروزآبادی، ابیاسحاق، التنبیه فی الفقه الشافعی، به کوشش احمد حیدر، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
(۲۵) آبی ازهری، صالح بن عبدالله، الثمر الدانی علی رساله القیروانی، بیروت، مکتبه الثقافیه، بیتا.
(۲۶) خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۵ق.
(۲۷) بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، قم، ۱۴۲۶ق.
(۲۸) کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
(۲۹) حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، قم، انتشارات موسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
(۳۰) جوادی آملی، عبدالله، جرعهای از صهبای
حج، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ ش.
(۳۱) نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
(۳۲) دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، احیاء الکتب العربیه.
(۳۳) ابنعابدین، محمدامین، حاشیة رد المحتار علی الدر المختار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
(۳۴) ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه الشافعی، بیروت، دارالفکر، بیتا.
(۳۵) مفید، محمد بن محمد بن نعمان، احکام النساء، تحقیق مهدی نجف، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
(۳۶) ابنحجر، هیثمی، حواشی علی تحفة المنهاج بشرح المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
(۳۷) صدوق، محمد بن علی، الخصال المحموده و المذمومه، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
(۳۸) حصکفی، محمد بن علی، الدر المختار، علاءالدین بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
(۳۹) ملاخسرو، محمد بن فرامرز، درر الحکام شرح غرر الاحکام، دارالاحیاء الکتب العربیه.
(۴۰) شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۴۱) مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، دارالمعارف، ۱۳۸۳ق.
(۴۲) طباطبائی حکیم، سیدمحسن، دلیل الناسک، به کوشش السید محمد القاضی، نجف، دارالحکمه، ۱۴۱۶ق.
(۴۳) سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، آل البیت.
(۴۴) قیراوانی، ابنابیزید، رساله، به کوشش صالح عبدالسمیع، بیروت، المکتبه الثقافة.
(۴۵) ابنفهد حلی، احمد بن محمد، الرسائل العشر، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
(۴۶) شهید ثانی، زینالدین بن علی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، تحقیق سیدمحمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
(۴۷) طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۴۸) ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
(۴۹) بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
(۵۰) ابنقدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۵۱) مازندرانی، محمدهادی بن محمدصالح، شرح فروع کافی، به کوشش محمدجواد محمودی و محمدحسین درایتی، قم، انتشارات دارالحدیث، ۱۴۲۹ق.
(۵۲) طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۵۳) صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع و الاحکام، به کوشش سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
(۵۴) صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۴ق.
(۵۵) آلعصفور، حسین، عیون الحقائق الناظره، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
(۵۶) شهید اول، محمد بن مکی، غایة المراد فی شرح نکت الارشاد، تحقیق گروهی از محققان، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۴ – ۱۴۲۱ق.
(۵۷) بحرانی، هاشم بن سلیمان، غایة المرام و حجة الخصام، به کوشش عاشور.
(۵۸) گروهی از علما زیر نظر نظامالدین بلخی، الفتاوی الهندیه فی مذهب ابیحنیفه، بیروت، دارالفکر، ۱۳۱۰ق.
(۵۹) عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، حقیق محمد فواد عبدالباقی و محبالدین خطیب، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
(۶۰) رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، دارالفکر.
(۶۱) حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمة فی اصول الائمه، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶، تهران، بعثت.
(۶۲) صافی گلپایگانی، لطفالله، فقه الحج بحوث استدلالیه فی الحج، قم، موسسه سیده المعصومه، ۱۴۲۳ق.
(۶۳) حسینی روحانی، سیدمحمدصادق، فقه الصادق (علیهالسلام)، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ق.
(۶۴) حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
(۶۵) ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الکافی فی فقه اهل المدینه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
(۶۶) حسینی شاهرودی، سیدمحمود، کتاب الحج، النجف الاشرف، مطبعة القضاء، ۱۳۸۲ ش.
(۶۷) ابنقدامه، عبدالله، الکافی فی فقه الامام احمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۶۸) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۶۹) قمی، ابنقولویه، کامل الزیارات، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
(۷۰) بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الاقناع، به کوشش محمدحسن محمداسماعیل شافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۷۱) فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۷۲) صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۵ق.
(۷۳) مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.
(۷۴) طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
(۷۵) سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۷۶) مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
(۷۷) نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت، دارالفکر.
(۷۸) برقی، احمد بن محمد، المحاسن، به کوشش سیدجلالالدین محدث ارموی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش.
(۷۹) عبدالسلام بن عبدالله، المحرر فی الفقه، الریاض، مکتبة المعارف، ۱۴۰۴ق.
(۸۰) مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصر المزنی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
(۸۱) محقق حلی، جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۴۱۰ق.
(۸۲) حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۸۳) موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
(۸۴) مالک بن انس، المدونة الکبری، روایت سحنون بن سعید تنوخی عن عبدالرحمن بن قاسم عن مالک بن انس، قاهره، دارالسعاده، بیتا.
(۸۵) مجلسی، محمدباقر، مراة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، به کوشش سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
(۸۶) شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۸۷) امین، سیدحسن، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۸ق.
(۸۸) طبرسی، حسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
(۸۹) حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۹۰) احمد بن محمدمهدی، نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
(۹۱) آملی، محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
(۹۲) رحیبانی، مصطفی، مطالب اولی النهی، دمشق، المکتب الاسلامی، ۱۹۶۱م.
(۹۳) محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
(۹۴) خویی، سیدابوالقاسم، معتمد العروة الوثقی، محاضرات الخویی، به کوشش رضا خلخالی، قم، انتشارات مدرسه دارالعلم، ۱۴۰۴ق.
(۹۵) طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۹۶) شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
(۹۷) صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، انتشارات موسسه الامام الهادی، ۱۴۱۵ق.
(۹۸) مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
(۹۹) کردی، عبیدالله محمدامین، مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۰ ش.
(۱۰۰) کردی، عبیدالله محمدامین، مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی، ترجمه صابری، مشهد، ۱۳۸۲ش.
(۱۰۱) صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
(۱۰۲) فیاض، محمد اسحاق،
مناسک حج، قم، عزیزی، ۱۴۱۸ق.
(۱۰۳) ابنشهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
(۱۰۴) حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
(۱۰۵) حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
(۱۰۶) سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق.
(۱۰۷) عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، براج، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۶ق.
(۱۰۸) بردی اتابکی، ابنتغری، النجوم الزاهره، مصر، وزارة الثقافة والارشاد القومی.
(۱۰۹) طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
(۱۱۰) شکوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار شرح منتقی الاخبار، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۳م.
(۱۱۱) حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۱۱۲) ابنحمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیله، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
(۱۱۳) صدوق، محمد بن علی، الهدایه (فی الاصول و الفروع)، قم، انتشارات موسسه الامام الهادی، ۱۴۱۸ق.
•
دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «حج پیاده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۴/۳۱. • تونهای، مجتبی، فرهنگنامه
حج، ص۳۶۹-۳۷۰.
•
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی