• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حج مستحب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حج مستحب مقابل حج واجب است و از آن در باب حج سخن گفته‌اند.



در روایات بر گزاردن حج و تکرار آن در هر سال تأکید، و ترک آن به مدّت پنج سال براى متمکن از آن مکروه شمرده شده است. بنابر این، غیر مستطیع و نیز‌ کسى که حج واجب به جا آورده، مستحب است حج بگزارد.
کسى که هزینه حج را ندارد مستحب است قرض کند و حج بگزارد؛ به شرط آنکه اطمینان به اداى بدهى پس از گزاردن حج داشته باشد، یا براى به جا آوردن آن اجیر دیگرى گردد.


شرط صحّت حج مستحب، عدم اشتغال ذمّه حج گزار به حَجة الاسلام ( حجة الاسلام) است؛ از این رو، کسى که حج واجب بر عهده دارد نمى‌تواند حج مستحب انجام دهد و در صورت انجام دادن، حج او باطل است. شیخ طوسى در یکى از کتابهایش قائل به صحّت چنین حجى و وقوع قهرى آن از حجة الاسلام شده است و در نتیجه با به جا آوردن آن حجة الاسلام از ذمّه‌اش ساقط مى‌گردد؛ لیکن وى در کتابى دیگر ضمن حکم به صحّت حج ندبى، قائل به بقاى حجة الاسلام بر ذمّه او شده است.
در حج مستحب بلوغ و حریت شرط نیست؛ بنابر این، حج از برده و کودک ممیز صحیح است؛ لیکن اذن ولی شرط صحّت حج آنان است؛ هرچند نسبت به کودک ممیز، برخى اذن ولىّ را شرط صحّت ندانسته‌اند.
[۱۵] معتمد العروة، ج۱، ص۲۷- ۲۸.

در اینکه در صحّت حج مستحبىِ فرزند بالغ، اذن پدر یا پدر و مادر شرط است یا نه، اختلاف است. البته اگر رفتن به سفر حج موجب آزار آنان شود، جایز نیست و سفر حرام خواهد بود.
[۱۷] معتمد العروة، ج۱، ص۲۸- ۳۱.

صحّت حج ندبى زوجه، حتّى در عده طلاق رجعی مشروط به اذن زوج است.


حج مستحب پس از محرم شدن واجب مى‌شود؛ بنابر این، اتمام آن همانند حَجّة الاسلام واجب خواهد بود. آنچه موجب فساد و بطلان حج واجب است، حج مستحب را نیز فاسد و باطل مى‌کند.
حج گزار در حج استحبابى، بین انواع حج؛ تمتع ( حج تمتع)، قِران ( حج قران) و افراد ( حج افراد) مخیر است؛ لیکن افضل، حتّى براى اهالى مکه به جا آوردن حج تمتّع است.
بنابر مشهور، حج گزار مى‌تواند حج مستحب را به نیابت از چند نفر به جا آورد؛ چنان که صحیح است چند نفر به‌ نیابت از یک نفر حج مستحب به جا آورند؛ خواه منوب عنه یا منوب عنهم زنده باشند یا مرده.
[۲۳] معتمد العروة، ج۲، ص۹.



برای کسی که شرایط (حج) از قبیل بلوغ و استطاعت و غیر این‌ها را ندارد، مستحب است هر وقت که ممکن شود حج نماید و همچنین است کسی که حج واجبش را انجام داده باشد. و تکرار حج بلکه انجام آن در هر سال مستحب است، بلکه ترک حج در پنج سال پی‌درپی مکروه می‌باشد. و مستحب است که در وقت خروج از مکه، نیّت برگشت به حج را داشته باشد و نیّت برنگشتن مکروه است.

۴.۱ - استحباب حج تبرعاً از طرف خویشان و غیره

مستحب است که تبرعاً از طرف خویشان و غیر ایشان چه زنده و چه مرده باشند حج نماید. و همچنین مستحب است به نیابت حضرات معصومین (علیهم‌السّلام) چه زنده و چه فوت کرده باشند حج نماید. و طواف به نیابت حضرات معصومین (علیهم‌السّلام) مستحب است و به نیابت غیر معصومین چه مرده و چه زنده باشند در صورتی که در مکه حضور نداشته باشند یا معذور از طواف باشند مستحب است. و دیگری را به حج فرستادن، مستطیع باشد یا نباشد، مستحب است و دادن زکات به کسی که استطاعت برای حج ندارد تا با این زکات حج نماید، جایز است.

۴.۲ - استحباب قرض برای حج مستحبی

برای کسی که توشه و مرکب ندارد مستحب است که قرض کند و حج نماید در صورتی که اطمینان داشته باشد که می‌تواند آن را ادا نماید.

۴.۳ - افضل بودن حج مستحبی از صدقه دادن مخارج آن

زیاد خرج کردن در حج‌ مستحب‌ است. و حج نمودن، از صدقه دادن مخارج حج افضل است.

۴.۴ - جایز نبودن حج با مال حرام

حج با مال حرام جایز نیست و حج با مال مشتبه مانند جوایزی که ستمکاران می‌دهند، در صورتی که نداند حرام می‌باشد جایز است.

۴.۵ - جواز اهدای ثواب حج به دیگری

بعد از فارغ شدن از اعمال حج، جایز است ثواب آن را به دیگری هدیه نماید همچنان که جایز است که این هدیه کردن قبل از شروع در حج در نیّتش باشد.

۴.۶ - استحباب حج هرچند با اجیر شدن برای نیابت

برای کسی که مالی ندارد که با آن حج نماید، مستحب است که حج به جا آورد ولو اینکه خود را برای نیابت از دیگری اجیر نماید.

۴.۷ - استحباب به جا آوردن حج به عنوان تبرّع از میّت

به جا آوردن حج به عنوان تبرّع از میّت در هر نوع حج واجب و در حج‌ مستحب‌ جایز است، بلکه تبرّع از او به حج‌ مستحب‌ اگرچه بر عهده‌اش حج واجب باشد حتی قبل از آن‌که برایش (به جهت حج واجب) اجیر گرفته شود، جایز است. و همچنین اجیر گرفتن از طرف میّت در حج مستحبی مطلقا (چه واجب به عهده‌اش باشد و چه نباشد) جایز است. و حکم شخص زنده در حج واجب گذشت. و اما حج مستحبی: پس تبرّع از شخص زنده جایز است همچنان که اجیر گرفتن برای آن حتی وقتی که حج واجب به عهده‌اش باشد که فعلًا نتواند آن را انجام دهد جایز است، بلکه در صورتی هم که متمکن از آن باشد، جواز اجیر گرفتن برای حج مستحبی قبل از ادای واجب به شرط آن‌که اخلالی به واجب نرساند، خالی از قوت نیست. چنان که اقوی آن است که تبرّع از شخص زنده (در حج مستحبی) صحیح است.

۴.۸ - انجام وصیت به حج مستحبی از ثلث

حج میقاتی کفایت می‌کند چه آن حجی را که وصیت کرده واجب باشد یا مستحب، و لیکن اوّلی (حج واجب) از اصل مال و دومی (حج‌ مستحب‌) از ثلث آن است. و اگر وصیت کند که حج بلدی به جا آورند مازاد بر اجرت حج میقاتی در اوّلی (حج واجب) از ثلث است و تمامی اجرت در دومی (حج مستحبی) از ثلث است.

۴.۹ - اعتبار اذن شوهر برای حج ندبی

زن اگر مستطیع باشد اجازه شوهر برای حج‌ او شرط نیست و برای شوهر جایز نیست که او را از حج‌ جلوگیری نماید. و همچنین است در حج‌ نذری و مانند آن در صورتی که وقت آن ضیق باشد. و در حج‌ ندبی اذن شوهر معتبر است. و همچنین است بنابر اقوی حج‌ نذری که وقتش وسیع است قبل از آن‌که وقتش ضیق شود، بلکه در مورد حجة الاسلام شوهر حق دارد او را از حرکت با کاروان‌های اوّلی بازدارد به شرطی که کاروان دیگری قبل از تنگ شدن وقت باشد. و زنی که طلاق رجعی داده شده است مادامی‌که در عدّه است مثل زوجه می‌باشد به خلاف زنی که طلاق بائن داده شده و زنی که عده وفات گرفته است؛ پس برای این دو زن رفتن به حج مستحبی هم جایز است. و زنی که به ازدواج موقّت درآمده ظاهراً مانند زن دائمی است. و در شرط بودن اذن بین اینکه به خاطر بیماری و مانند آن، شوهر از تمتّعات ممنوع باشد یا نه، فرقی نمی‌کند.


۱. مستمسک العروة، ج۱۱، ص۱۲۶.    
۲. مستند الشیعه، ج۱۱، ص۱۵۷.    
۳. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۲۸.    
۴. مستمسک‌العروة، ج۱۱، ص۱۲۶.    
۵. مستمسک‌العروة، ج۱۱، ص۱۲۹.    
۶. مستمسک‌العروة، ج۱۱، ص۱۳۱.    
۷. الحدائق الناظره، ج۱۴، ص۲۴۶.    
۸. الحدائق الناظره، ج۱۴، ص۲۴۶.    
۹. مسالک الافهام، ج۲، ص۱۶۵.    
۱۰. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۶۳.    
۱۱. المبسوط، ج۱، ص۳۰۲.    
۱۲. الخلاف، ج۲، ص۲۵۶.    
۱۳. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۲۸.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۴.    
۱۵. معتمد العروة، ج۱، ص۲۷- ۲۸.
۱۶. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۵.    
۱۷. معتمد العروة، ج۱، ص۲۸- ۳۱.
۱۸. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۳۲- ۳۳۵.    
۱۹. مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۰.    
۲۰. الحدائق الناظره، ج۱۵، ص۴۰۶.    
۲۱. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۸- ۴۹.    
۲۲. مستمسک العروة، ج۱۱، ص۱۶۱.    
۲۳. معتمد العروة، ج۲، ص۹.
۲۴. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۹۳.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۳، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۳، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۳، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۳، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۴، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۳۴ ص۴۲۴کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۲۴، کتاب الحج، القول فی حج المندوب، مسآلة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۱۷، کتاب الحج، القول فی حج النیابة، مسآلة۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۱۸، کتاب الحج، القول فی الوصیة بالحج، مسآلة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۰۴، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسآلة۵۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



فرهنگ فقه مطابق اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۲۳۴ تا۲۳۶.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    







جعبه ابزار