جَلْب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَلْب (به فتح جیم و سکون لام) و
جَلَبَة (به فتح جیم و لام) از
واژگان قرآن کریم به معنای صیحه، راندن یا سوق دادن است.
اِجْلَاب به معنلای راندن با صیحه است.
از این واژه در
قرآن فقط یکبار آمده است.
جَلْب یا
جَلَبَة به معنای صیحه است.
اِجْلَاب به معنای راندن با صیحه است.
راغب جلب را راندن و
اجلاب را صیحه زدن با قهر گفته است.
به موردی از
جَلْب که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ اَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْاَمْوالِ وَ الْاَوْلادِ) «هر که از آنان را میتوانی با صدا و دعوتت به
گناه بر خیزان و با سواران و پیادگانت بر آنها صیحه بزن (برای سوق به گناه) و در اموال و اولاد با آنها شریک شو.»
استفزاز: به معنای بلند کردن به سرعت و به کاری وادار کردن به آسانی است.
رَجِل: (به فتح اوّل و کسر دوّم) جمع راجل به معنای پیادگان است.
خیل: به معنای اسبان و مجازا به سوارها اطلاق میشود.
آیه درباره اعطاء قدرت به
شیطان از جانب خداست درباره اضلال مردم. گویا بعضی از یاران و اعوان
شیطان در
وسوسه خیلی سریعاند و بعضی کمتر از آنها هستند. لذا اوّلیها به سواران و دوّمیها به پیادگان تشبیه شدهاند. رجوع شود به
.
واژه
جَلْب فقط یکبار در قرآن آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جلب»، ج۲، ص۴۰-۴۱.