جحفه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جحفه از میقاتهای پنجگانه مهم
حج و
عمره برای کسانی است که از
جده رهسپار
مکه میشوند. این شهر در ۹ کیلومتری
غدیر خم و نزدیک ساحل
دریای سرخ قرار دارد. برخی غدیر را در این منطقه جحفه دانستهاند. گزارشها از آبادانی جحفه در سدههای نخستین اسلامی حکایت دارند؛ اما این منطقه به تدریج رو به ویرانی نهاد. در دوران معاصر، جحفه دیگر بار جایگاه دینی خود را بازیافت، اگر چه آبادانی و رونق پیشین آن تکرار نشد. این منطقه در دوران نبوی شاهد برخی رخدادهای مهم بود که از مهمترین موارد آنها میتوان به:
سریه عبیدة بن حارث،
سریه خرار، محرم شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برخی
مسلمانان اشاره کرد.
جحفه منطقهای کهن در ۱۸۹ کیلومتری مکه و یکی از میقاتهای مهم حج و عمره برای مغربیان، ساکنان
شام و
مصر و نیز کسانی است که از آنجا عبور میکنند.
این شهر در ۹ کیلومتری غدیرخم و نزدیک ساحل دریای سرخ قرار دارد و امروزه کسانی که از جده به سوی مکه میروند، در این منطقه
مُحرِم میشوند.
جحفه به دلیل موقعیت دینی (میقات بودن) و تاریخی و اقتصادیاش (در مسیر تجارت قرار داشتن) از اهمیتی بسزا برخوردار بود. این شهر در گذشته مَهْیَعه نام داشت. مهیعه از ریشه «ه ـ ی ـ ع» به معنای مکان پهناور است.
شاید به دلیل قرار گرفتن این شهر در سرزمینی گسترده میان غدیر خم و دریای سرخ بدین نام خوانده شده است.
به گزارش منابع، جحفه در
دوران جاهلی، سکونتگاه عربهای
بنیعبیل از فرزندان
عوص بن ارم بن
سام بن نوح بود که در پی درگیری با ساکنان
یثرب ناچار به ترک آن شدند و در مهیعه سکونت گزیدند.
سیلابی سخت این شهر را ویران کرد و از این رو، آن را جحفه نامیدند.
البته این شهر بعدها دیگر بار آباد شد و گسترش یافت. در روایاتی از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امام صادق (علیهالسّلام) هر دو واژه «مهیعه» و «جحفه» برای این منطقه به کار رفته است.
گزارشها از آبادانی جحفه در سدههای نخستین اسلامی حکایت دارند.
مقدسی (م،
۳۸۰ق) جحفه را از شهرهای
حجاز برشمرده و آن را شهری آباد و دارای دژ و چشمهها و چاههای آب خوانده و از سکونت فرزندان جعفر در آن گزارش داده است.
وی در بیان ویژگیهای شهرهای گوناگون، جحفه را مرکز
فاسقان شمرده
و از تبخیز بودن این شهر گزارش داده و دعای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای انتقال تب
مدینه به اینجا را آورده است.
بکری جغرافیدان معروف
اندلسی (م،
۴۸۷ق) از گستردگی و آبادانی آن یاد کرده و از دو مسجد در این شهر به نام
مسجدالنبی در سمت مدینه و
مسجد الائمه در سمت مکه نام برده است.
از آنجا که مسجد این شهر را دارای منبر شمردهاند،
به نظر میرسد که مکان
نماز جمعه بوده است.
جحفه در سدههای نخستین اسلامی نیز همچنان اهمیت خود را حفظ کرد. جحفه از مهمترین سکونتگاههای دائم میان مکه و مدینه بوده و منابع از سکونت
بنیعامر و
بنیسلیم در این منطقه گزارش دادهاند. نزدیکی جحفه به ساحل دریای سرخ بر اهمیت آن افزود و آنجا را به مرکز داد و ستد کالا به سرزمینهای پیرامون تبدیل کرد.
جحفه پس از سده
پنجم ق به تدریج اهمیت خود را از دست داد و رو به ویرانی نهاد؛ به گونهای که
یاقوت حموی در سده
هفتم ق (م،
۶۲۶ق) با اشاره به آبادانی گذشته جحفه، از خرابی آن یاد میکند
و ابوالفداء در اواخر سده
هشتم ق از ویرانی و غیر مسکونی شدن آن گزارش میدهد.
به گزارش برخی سفرنامهنویسان، در اواخر سده
نهم ق این منطقه حتی کارکرد دینی خود را نیز از دست داد؛ به گونهای که برخی از احرام حاجیان در
رابغ نزدیک جحفه گزارش میدهند.
در سدههای بعد، به ویژه در دوران معاصر، جحفه دیگر بار جایگاه دینی خود را بازیافت؛ اگر چه آبادانی و رونق پیشین آن تکرار نشد و تنها ویرانههای کهن از آن دیده میشود.
امروزه در این منطقه مسجدی بزرگ بنا شده و تاسیسات بهداشتی نیز کنار آن ساخته شده است. در این سرزمین، قبایلی از زبید زندگی میکنند. نیز در این منطقه و در حدود ۴ کیلومتری مسجد کنونی، آثار قصر علیا از بناهای عصر عباسی دیده میشود و کنار آن آثار یک بازار کهن و راه سنگفرش وجود دارد.
جحفه در دوران نبوی شاهد برخی رخدادهای مهم بود که از مهمترین موارد آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شماری از سرایای پیامبر همچون
سریه عبیدة بن حارث (
ماه هشتم ق)
به رابغ نزدیک جحفه و نیز
سریه خرار به فرماندهی
سعد بن ابیوقاص (
ماه نهم ق) اشاره کرد.
هنگام
نبرد بدر که
مشرکان قریش از نجات کاروان تجاری آگاه شدند، برخی چون
بنیزهره از ادامه حرکت برای نبرد خودداری کردند و از جحفه به مکه بازگشتند.
در این منطقه،
جهیم بن صلت کشته شدن سران
قریش را در این نبرد در خواب دید؛ اما با تمسخر
ابوجهل روبهرو شد.
همچنین گزارشهای تاریخنگاران از استقرار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این منطقه هنگام رفتن به سوی مکه در رویداد
حدیبیه (
۶ق) و نیز احرام برخی از مسلمانان که در
ذوالحلیفه محرم نشده بودند، حکایت دارند.
بر پایه این گزارشها، مسلمانان در این منطقه با مشکل کمآبی روبهرو شدند و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) افرادی را برای فراهم کردن آب فرستاد؛ اما آنها به دلیل بیم از مکیان با دست خالی بازگشتند و سرانجام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
امام علی (علیهالسّلام) را مامور این کار کرد.
گویا در همین مکان، مشرکان از حرکت مسلمانان آگاه شدند.
در سال بعد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگام رفتن برای
عمرة القضاء در جحفه محرم شد.
هنگام عزیمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای
فتح مکه (۸ق)
عباس عموی ایشان در همین منطقه به سپاه مسلمانان پیوست.
برخی غدیر را در منطقه جحفه دانسته و از آن با عنوان غدیر الجحفه
و از رخداد غدیر با عنوان یوم الجحفه یاد کردهاند.
بعضی نیز بدون تطبیق نمودن غدیر بر جحفه، از نزول
آیه تبلیغ و نیز معرفی امام علی (علیهالسّلام) به عنوان جانشین از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این مکان سخن گفتهاند.
قندوزی در گزارش خود از این رخداد، به بیان
حدیث ثقلین در این مکان از جانب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز معرفی امام علی (علیهالسّلام) به عنوان جانشین خود اشاره میکند.
جحفه یکی از میقاتهای حج و عمره است که دیدگاههای مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله:
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه، جحفه را یکی از میقاتها خواندهاند. به فرموده امام صادق (علیهالسّلام) پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جحفه را میقات مغربیان خواند.
در روایتی دیگر، این منطقه را میقات شامیان معرفی کردهاند.
بر این اساس،
فقیهان بزرگ شیعه نیز جحفه را میقات شامیان، مصریها و مغربیها دانستهاند.
اما امروزه این منطقه میقات همه کسانی است که از جده رهسپار مکه میشوند. البته
اهل سنت به جحفه نمیروند.
برخی نیز جحفه را میقات اضطراری مدنیان دانستهاند؛ یعنی کسانی که در ذوالحلیفه محرم نشدهاند، لازم است در جحفه محرم شوند
؛ چنانکه امام صادق (علیهالسّلام) بدون احرام از مدینه حرکت کرد و در جحفه محرم شد و این کار خود را مستند به روایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانست که به مریضان و ضعیفان اجازه داد تا از جحفه محرم شوند.
۱-
میقات، جایی است که برای
احرام تعیین شده است و برای
عمره حج، پنج موضع است: اول: ذو الحلیفه، دوم: عقیق، سوم: جحفه، چهارم: یلملم، پنجم: قرن المنازل.»
۲- جحفه
میقات اهل شام و
مصر و
مغرب و هرکسی از غیر ایشان است که از آن عبور میکند.
۳- اگر
بیّنه شرعیه قائم شد؛ یعنی دو شاهد عادل شهادت دادند که فلان مکان میقات است، تفتیش و تحصیل علم لازم نیست، و اگر علم و بیّنه ممکن نشود میتواند اکتفا کند به
ظن حاصل از پرسیدن از کسانی که اهل اطلاع به آن مکانها میباشند.
۴- درصورتیکه ثابت نیست که
رابغ محاذی جُحفه است احرام از آن جایز نیست.
۵- اقوی آن است که در حال اختیار، تاخیر انداختن احرام (از ذو الحلیفه) تا جُحفه جایز نیست، و جحفه میقات اهل شام است. البته در صورت
ضرورت، به خاطر بیماری یا ضعف یا غیر اینها از عذرهای دیگر، تاخیر انداختن جایز است.
۶- برای شخص
جنب و
حائض و
نفساء، محرم شدن در حال عبور از
مسجد درصورتیکه مستلزم
توقف در مسجد نباشد جایز است، بلکه در این صورت (محرم شدن در حال عبور) بر آنها واجب است. و اگر بدون توقف برای آنها ممکن نباشد پس شخص جنب درصورتیکه آب نداشته باشد یا از استعمال آن
عذر داشته باشد برای داخل شدن و احرام در مسجد
تیمّم میکند. و همچنین است حائض و نفساء بعد از آنکه از خون پاک شوند، و اما قبل از پاک شدن چنانچه برای آنها صبر کردن تا حال پاکی ممکن نباشد
احتیاط (واجب) آن است که بیرون مسجد نزد مسجد محرم شوند و در جحفه یا
محاذات جحفه، تجدید احرام نمایند.
۷- کسانی که با هواپیما به
جده میروند نمیتوانند از جده یا
حدیبیه مُحرم شوند بلکه باید به یکی از مواقیت مثل جُحفه بروند و از آنجا مُحرم شوند و اگر از مدینه بروند باید از مسجد شجره مُحرم شوند و در این حکم فرقی بین این که قصد
عمره تمتع یا
مفرده داشته باشند نیست، و حدیبیه میقات عمره مفرده است برای کسانی که در مکه هستند.»
به بیان دیگر «کسانی که با هواپیما به حج میروند و میخواهند بعد از حج به
مدینه مشرف شوند احتیاط آن است که بدون احرام بروند «جده» و از اهل اطلاع مورد اعتماد تحقیق کنند؛ اگر جده یا «حده» معلوم شد
محاذی با یکی از میقاتها است از آنجا مُحرم شوند و الا بروند به میقات دیگر مثل جُحفه و از آنجا مُحرم شوند، و اگر نتوانستند به جُحفه یا به میقات دیگر بروند با
نذر از جده مُحرم شوند، و بهتر آن است که در «حده» تجدید احرام کنند اگرچه لازم نیست.»
البته برخی از اهل سنت مانند فقیهان
مالکی این را (میقات اضطراری مدنیان) به صورت تفصیلی
جایز ندانستهاند و برآنند که تنها شامیانی که از مدینه رهسپار مکه هستند، اختیار دارند که در ذوالحلیفه یا جحفه محرم شوند
و میتوانند احرام را تا جحفه به تاخیر اندازند.
برخی نیز احرام از محاذات جحفه را جایز دانستهاند؛ یعنی کسانی که از مواقیت عبور نکرده یا به دلیلی بدون احرام از آن گذشتهاند، میتوانند از محاذات جحفه محرم شوند.
البته برخی نیز محاذات را ویژه
مسجد شجره دانستهاند و احرام از محاذات جحفه را جایز نمیدانند.
حاجیانی که پس از حجگزاری به مدینه رهسپار میشوند و از راه جده وارد حجاز میشوند، برای گزاردن عمره تمتع در مسجد جحفه محرم میشوند.
(۱) احسن التقاسیم، المقدسی البشاری (م،۳۸۰ق)، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق.
(۲) الارشاد، المفید (م،۴۱۳ق)، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
(۳) الاغانی، ابوالفرج الاصفهانی (م،۳۵۶ق)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.
(۴) اقبال الاعمال، ابن طاوس (م،۶۶۴ق)، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۸ق.
(۵) امتاع الاسماع، المقریزی (م،۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۶) انساب الاشراف، البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۷) بحار الانوار، المجلسی (م،۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۸) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، دار الفكر.
(۹) البلدان، احمد الیعقوبی (م،۲۹۲ق)، به کوشش صناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
(۱۰) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م،۸۰۸ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
(۱۱) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۲) تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م،۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۳) تقویم البلدان، اسماعیل ابوالفداء (م،۷۳۲ق)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۲۰۰۷م.
(۱۴) التنبیه و الاشراف، المسعودی (م،۳۴۵ق)، بیروت، دار صعب.
(۱۵) الجامع للشرائع، یحیی بن سعید الحلی (م،۶۹۰ق)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
(۱۶) جواهر الکلام، النجفی (م،۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۷) حاشیة شرائع الاسلام، الشهید الثانی (م،۹۶۵ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۲۲ق.
(۱۸) رحلة القلصادی، علی القلصادی الاندلسی (م،۸۹۱ق)، به کوشش ابوالاجفان، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۳۲ق.
(۱۹) الروضة البهیة فی شرح اللمعه، الشهید الثانی (م،۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
(۲۰) السیرة النبویه، ابن هشام (م،۲۱۳ق./۲۱۸ق)، به کوشش محمد محيیالدين عبدالحميد، قاهره، مكتبه محمدعلی صبيح و اولاده.
(۲۱) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۲) العروة الوثقی، سید محمد کاظم یزدی (م،۱۳۳۷ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
(۲۳) عمدة عیون صحاح الاخبار، ابن البطریق (م،۶۰۰ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
(۲۴) فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه.
(۲۵) الکافی، الکلینی (م،۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۲۶) کشف الغمه، علی بن عیسی الاربلی (م،۶۹۳ق)، تبریز، رسولى محلاتى، سيد هاشم، ۱۳۸۱ق.
(۲۷) لسان العرب، ابن منظور (م،۷۱۱ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
(۲۸) مختلف الشیعه، العلامة الحلی (م،۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۲۹) مروج الذهب، المسعودی (م،۳۴۶ق)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۳۰) مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، الشهید الثانی (م،۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۳۱) المسالك والممالك، اصطخری (م،۳۲۲ق).
(۳۲) مسند احمد (م،۲۴۱ق)، به کوشش شعيب ارنؤوط، عادل مرشد، و آخرون، مؤسسة الرساله، ۱۴۲۱ق.
(۳۳) المعارف، ابن قتیبه (م،۲۷۶ق)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
(۳۴) معجم احادیث المهدی، علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
(۳۵) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م،۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۳۶) معجم ما استعجم، عبدالله البکری (م،۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
(۳۷) المغازی، الواقدی (م،۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۳۸) المنمق، ابن حبیب (م،۲۴۵ق)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
(۳۹) مواهب الجلیل، الحطاب الرعینی (م،۹۵۴ق)، دار الفكر، ۱۴۱۲ق.
(۴۰) میقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
(۴۱) نزهة المشتاق، محمد الادریسی (م،۵۶۰ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق.
(۴۲) النهایه، الطوسی (م،۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
(۴۳) وسائل الشیعه، الحر العاملی (م،۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
(۴۴) ینابیع الموده، القندوزی (م،۱۲۹۴ق)، به کوشش الحسینی، تهران، اسوه، ۱۴۱۶ق.
•
حمیدرضا مطهری، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "جحفه"، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۰۵/۲۴. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی