• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ثَمَر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ثَمَر (به فتح ثاء و میم) از واژگان قرآن کریم به معنای میوه است.
در اصطلاح قرآن به گُل هم ثمر گویند.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به‌ کار می‌رود. مانند: ثمره علم و عمل.



ثَمَر به معنای میوه است.
در اصطلاح قرآن به گُل هم ثمر گویند.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به‌ کار می‌رود. مانند: ثمره علم و عمل.
ثَمَرَة (به فتح ثاء، میم و راء) واحد ثَمَر به معنای میوه و جمع آن ثَمَرات (به فتح ثاء و میم) به معنای میوه‌ها است.


به مواردی از ثَمَر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - ثَمَرِهِ (آیه ۱۴۱ سوره انعام)

(کُلُوا مِنْ‌ ثَمَرِهِ اِذا اَثْمَرَ.)
«بخورید از میوه آن آن‌گاه که میوه می‌دهد.»


۲.۲ - ثَمَرَةٍ (آیه ۲۵ سوره بقره)

واحد ثَمَر، ثَمَرَة است، مثل‌:
(کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ‌ ثَمَرَةٍ رِزْقاً)
(هر زمان كه ميوه‌اى از آن، روزى آنان شود.)



۲.۳ - الثَّمَراتِ (آیه ۲۲ سوره بقره)

جمع ثَمَر، ثَمَرات است. است، نظیر:
(فَاَخْرَجَ بِهِ مِنَ‌ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ...)
(و به‌ وسيله آن، ميوه‌ها و انواع محصولات را براى روزى شما روياند.)


۲.۴ - الثَّمَراتِ (آیه ۶۹ سوره نحل)

در اصطلاح قرآن به گل هم ثمر گفته شده چنان که درباره زنبور عسل آمده‌:
(ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِ‌ الثَّمَراتِ)
(سپس از تمام ثمرات و شيره گل‌ها بخور.)
می‌دانیم که اکثر استفاده زنبور عسل از گل‌هاست.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به‌ کار می‌رود گویند: ثمره علم، عمل صالح و ثمره عمل صالح بهشت است.



به موردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۳.۱ - ثَمَرَةُ - حکمت ۱۷۱

امام علی (صلوات‌الله‌علیه) می‌فرماید:
«وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ»
(و ثمره دورانديشى سلامت.)
ولی تتبّع در قرآن مجید نشان می‌دهد که در آن فقط در ثمره درخت به کار رفته‌ است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۳۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۷۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۳۷.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۱.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۰۰.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۶۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۹۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۷۸.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۳۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۸.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۲.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۷۶.    
۱۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۳۷.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۹۰.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۳۷.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۵.    
۲۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۹.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۲۴.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۳.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۳.    
۲۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۱۷، حکمت ۱۷۱.    
۳۰. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۹۴، حکمت ۱۸۱.    
۳۱. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۰۲، حکمت۱۸۱.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۹، حکمت۱۸۱.    
۳۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۴.    
۳۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۴.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۳، ص۴۳۵-۴۳۶.    
۳۶. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۲۵۶.    
۳۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۴۱۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ثمر»، ج۱، ص۳۱۶.    






جعبه ابزار