تأخیر در ازدواج دختران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علّت اصلی تأخیر در
ازدواج دختران ، این است که جامعه ما، هنوز از
اسلام ناب محمّدی فاصله زیادی دارد. و پردههای
جهل،
خرافات و آداب و رسوم جاهلی جلوی
خورشید درخشان اسلام را گرفته است. اگر در ازدواج، اسلام معیار و ملاک بود، اکثر یا همه این مشکلات وجود نداشت.
دغدغههای دختران در
ازدواج، قابل درک و منطقی است و نباید با دیده اغماض چشم بر روی آن پوشید و توجهی بر حل این مشکل نکرد. در
جامعه و
فرهنگ کنونی ما به هر دلیلی شرایط ازدواج برخی از دختران فراهم نمیشود و آنها مجبورند چشم به در
خانه دوخته و منتظر بماند تا کسی به خواستگاریشان بیاید. در برخی موارد هم زمان انتظار به حدی میشود که دیگر کار از کار گذشته و سن
دختر بالا میرود. آنها در شکایتهایشان از این مشکل به برخی عوامل زیر اشاره میکنند:
الف) عدم زیبایی ظاهری.
ب)
فقر و نداری خانوادگی.
ج) کم سوادی و طبقه پایین فرهنگی.
د) موقعیت و منزلت پایین
خانواده در جامعه و احیاناً بی اعتباری و بدنامی
پدر یا
مادر.
۱. ادامه
تحصیل.
۲.
ترس از شکست در ازدواج.
۳. دست و پا گیر بودن ازدواج و ترس از محدود شدن
آزادی.
۴. سختگیری والدین در امر موافقت با ازدواج.
۵. وجود دختران قبلی در خانواده.
۶. آماده نبودن خانواده و آداب و رسوم سنگین ازدواج.
به هر حال این یک مشکل جدّی و دامنگیر در جامعه ما است، که باید ریشهیابی و مشکل گشایی کرد. در نگاه اوّل، علّت اصلی مشکلات این است که جامعه ما، هنوز از
اسلام ناب محمّدی فاصله زیادی دارد. دریغا! که هنوز چهره اسلام، در بسیاری از مسائل پشت پرده مانده است. و پردههای
جهل، خرافات و آداب و رسوم جاهلی جلوی
خورشید درخشان اسلام را گرفته است. اگر در ازدواج، اسلام معیار و ملاک بود، اکثر یا همه این مشکلات وجود نداشت. مگر نشنیدهایم که
پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یک جلسه و در عرض چند دقیقه، تمام مراحل یک ازدواج از قبیل:
خواستگاری، تعیین
مهریه، خواندن
عقد وغیره را اجرا فرمود و دست
زن و
شوهر را به هم داده و روانه منزلشان میکردند؟!
۱. از علل و ریشههای دیگر این مشکل، خود ما و خانوادههای ما هستند، چرا که اگر از همان زمان و در سن مناسب ازدواج به فکر بودیم، دیگر بعد از اینکه کار از کار گذشت و سن بالا رفت، دچار مشکل نمیشدیم.
راه چاره: واقعیّت این است که خود دختر و خانوادهاش باید در امر ازدواج و
انتخاب همسر سهیم باشند. در تاریخ صدر اسلام نقل شده است کسانی که دختران دمبخت داشتند، در حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و در
مسجد به صورت علنی برای عموم مطرح میکردند و هیچ گونه
عیب و ایرادی هم نداشت. شاید امروزه دیگر نتوان به صورت علنی مطرح کرد، امّا میتوان به صورت غیر مستقیم و با راهکارهایی مسئله را بیان کرد. مثلاً از فردی
متدیّن و رازدار خواست که مساله را به فرد مورد نظر و به شکل غیر مستقیم بیان نماید.
۲.
تعلل و ایدهآلگرایی برخی خانوادهها و خصوصاً خود دختران باعث میشود تا موقعیتها را از دست بدهند. بعضی مواقع افکاری مانند: «شاید خواستگار مناسبتر و خوبتر و ایدهآل برایم بیاید!» ، «شاید خواستگاری از طبقه بالا و فرهنگی، پولدار و با تحصیلات بالا برایم بیاید!» و باعث میشود که خواستگار کنونی را که تا حدودی با شرایط همخوانی دارد، رد کند.
راه چاره: باید خود دختر و خانوادهاش، واقعیت گرا باشند. خود را آنگونه که هست قبول کند و فردی را که معیارها و شرایط اصلی ازدواج را دارد و تقریباً شبیه خود و از طبقه خود است، به خواستگاری او آمده، رد نکند.
۱. اوّل اینکه در جامعه فرهنگ سازی کرده و دستورات اصیل اسلامی عملی شود. باید سطح توقعات پایین آورده شود و شرایط ازدواج سخت گرفته نشود.
۲. دوّم اینکه تک تک ما باید
ایمان خود را تقویت کنیم، چرا که اگر کسی ایمانش قوی باشد و به
امدادهای الهی که خود
خداوند وعده داده است امیدوار و اطمینان داشته باشد، دیگر از ازدواج به علّت فقر کنارهگیری نمیکند. چرا که خود خداوند فرموده است که: «وَ انْکِحُوا الْایامی مِنْکُمْ...انْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِم اللهُ مِن فَضْلِهِ؛
جوانان بدون
همسر را
همسر دهید...اگر
فقیر باشند خداوند به
فضل و
رحمت خود، آنان را
غنی و بینیاز میکند.» و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در تایید این
آیه میفرماید: «کسی که ازدواجش را از ترس فقر و ناداری ترک کند همانا به خداوند گمان بد برده است.»
این فقط وعده نیست؛ چرا که در زندگی روزمره، افراد بسیار زیادی را که فقیر بودند و بعد از ازدواج از لطف الهی تمکّن مالی پیدا کردهاند، را میبینیم.
۳. اقدام بزرگترها و افراد خیّر، برای آشنایی دختر و پسر و همسریابی آنها و کمک خداپسندانه در این
راه:
یکی از بهترین
عبادات و کارهایی که موجب خشنودی خداوند میشود و در
سعادت دنیا و
آخرت انسان نقش دارد، «وساطت در امر ازدواج و فراهم کردن مقدّمات و اسباب تشکیل خانواده جوانان» است.
چرا که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «خداوند به کسی که برای ازدواج دیگران اقدام نماید، برای هر قدمی که بردارد و هر کلمهای که بگوید،
اجر و
ثواب عبادت یک سال که روزها روزهدار باشد و شبها
نماز بخواند، به او عطا میفرماید.»
پس لازم است افرادی در این
راه خیر، قدم در
راه اقدامات خداپسندانه بردارند و هیچ ترسی به دل خود
راه ندهند. البته در بعضی شهرها از جمله
قم، مؤسساتی بدین منظور تاسیس شده است که اقدامات خوب و خداپسندانهای در زمینه مشاوره و آموزش شیوههای همسرداری و خانهداری و کمک در همسریابی و آشنایی دختر و پسر دارند. مثل مؤسسه خیریه الزهراء (سلاماللهعلیهم) قم (نشانی: قم، خیابان ۱۹ دی (باجک)، روبروی مخابرات، پلاک ۱۸۳، تلفن ۷۷۱۳۱۳۰ و ۷۷۲۷۸۵۰-۰۲۵۱.) که این مؤسسه شعبههایی در برخی از شهرستانها دارد و علاوه بر آن، در امر کمک جهیزیّه و خدمات مالی برای افرادی که توانایی مالی کمتری دارند هم قدمهای شایانی برمیدارد.
۱. امید به لطف و گشایشهای الهی داشته باشید و در این
راه از
دعا و
نذر و نیاز به درگاه الهی دریغ نفرمایید.
۲.
توسّل به
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) داشته باشید و آنها را واسطه قرار دهید، چه بسا کسانی که حاجاتشان را در امر ازدواج، از
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) گرفتهاند.
۳. تلاش بیشتر و روزافزون برای شکوفایی استعدادها و تواناییهای خود و یادگیری فنون و هنرهای مختلف و پر کردن اوقات فراغت داشته باشید. دخترانی که شایستگیهای لازم در زمینههای اخلاقی، اجتماعی، مهارتهای زندگی و امتیازات ویژه دیگر در جامعه کسب میکنند، نسبت به دیگر دختران خواهان بیشتری دارند.
۴. نیکو کردن
اخلاق حسنه و خوش برخورد بودن در محیط اطراف به خصوص در خانه سعی کنید با کمال متانت و گذشت و فداکاری رفتار کرده، به آنها کمک نمایید.
۵. صبور و بردبار بودن؛ چرا که
صبر و شکیبایی کلید معنویات و گشایشهای نعمتها و الطاف الهی است.
۶. توجّه به ضعفها و خصلتهای ناپسند خود و رفع آنها؛ چه بسا به دلیل وجود یک صفت بد یا یک
رذیله اخلاقی و رفتاری در ما، خداوند نعمتی و یا لطفی را از ما دور کند.
۷. توجه نکردن به حرف و حدیثهای مردم و برخورد کردن با آنها به صورت
سعه صدر و گذشت از آنها با کمال بزرگواری.
۸. حضور در جمعها با شرکت کردن در مجالس مذهبی فرهنگی هنری و نشان دادن توانمندیهای و کمالات روحی و اخلاقی خود.
۹. سفارش مستقیم یا غیر مستقیم به یک مؤسسه یا افراد دلسوز و مورد اعتماد.
۱۰. توجه به این مطلب که دنیا به آخر نرسیده و اساساً هدف اصلی و نهایی زندگی که ازدواج کردن نیست. با ازدواج نکردن نیز میتوان با آن اهداف متعالی دست یافت.
۱۱. اگر سن خیلی بالا رفته و احساس میشود که دیگر خواستگار ازدواج نکرده به سراغش نمیآید، بهترین گزینه این است که به یک مرد زن از دست داده ولی مناسب و متدین جواب بلی بدهد.
۱۲. در نظر داشته باشید که در جامعه هستند جوانان مناسبی که به هر دلیلی مثل شما هنوز هم ازدواج نکردهاند و دنبال مورد مناسبند.
حرف آخر این که: توجه به امتحانات و آزمایشهای الهی داشته باشیم که مبادا با بی صبری، اجر خود را از دست داده و مشکلات را بیشتر نماییم ضمن اینکه خداوند متعال کسانی را که به هر جهت اسباب و امکانات ازدواجشان فراهم نشده و نتوانستهاند ازدواج کنند، دستور داده که
تقوی و پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند. «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ؛
پس آنچه که در زندگی در درجه اول اهمیّت دارد، بندگی و اطاعت خداوند و حفظ پاکدامنی و
عفّت است.»
۱ قائمی، علی، تشکیل خانواده در اسلام، انتشارات امیری، ۱۳۷۳.
۲ امینی، ابراهیم،
انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲.
۳ لقمانی، احمد،
همسران، زندگی الگوی بالندگی، انتشارات عطر سعادت، ۱۳۸۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تأخیر در ازدواج دختران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۲۸.