بغی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بغی، در لغت به معنای
ظلم و طلب تجاوز از حد میانه در اموری است که حد وسط در آن مطلوب است.
بغی به این معنا در مدخل ظلم بحث شده است و در اصطلاح اهل
شرع، نافرمانی و خروج از اطاعت امام عادل
یا قیام در برابر
امام معصوم علیهالسّلام است.
مقصود از آن در این مدخل، معنای اصطلاحی آن است و از واژه «
باغ» و «یرتد» استفاده شده است.
بغی بر امام، سبب محرومیت از آمرزش
خداوند، در حال اضطرار، برای باغی:
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم.» «... (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.»
(بنا بر تفسیر، مقصود از «
باغ»، خروج کننده بر امام مسلمین است و روایتی از
امام باقر و
امام صادق علیهما السلام نیز مؤید آن میباشد.)
از آنجا که گاه ضرورتهایی پیش میآید که
انسان برای حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضی از غذاهای
حرام میشود
قرآن در ذیل آیه آن را استثنا کرده و میگوید: ولی کسی که مجبور شود (برای نجات جان خویش از مرگ) از آنها بخورد گناهی بر او نیست، به شرط اینکه ستمگر و متجاوز نباشد! (فمن اضطر غیر
باغ و لا
عاد فلا اثم علیه).
به این ترتیب برای اینکه اضطرار بهانه و دستاویزی برای زیاده روی در خوردن غذاهای حرام نشود با دو کلمه" غیر
باغ" و" لا
عاد" گوشزد میکند که این اجازه تنها برای کسانی است که خواهان لذت از خوردن این محرمات نباشند و از مقدار لازم که برای نجات از مرگ ضروری است تجاوز نکنند، (
باغ و
عاد در اصل باغی و عادی بوده، باغی از ماده" بغی" به معنی طلب کردن است، و در اینجا منظور طلب کردن لذت است و" عادی" به معنی متجاوز میباشد، یعنی متجاوز از حد ضرورت).
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «... پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
در پایان آیه کسانی را که از روی ناچاری و اضطرار و نیافتن هیچ غذای دیگر برای حفظ جان خویش، از این گوشتهای حرام استفاده میکنند، استثناء کرده و میگوید: " کسانی که اضطرار پیدا کنند، گناهی بر آنها نیست، مشروط بر اینکه تنها به خاطر حفظ جان باشد نه به خاطر لذت و یا
حلال شمردن حرام الهی و نه زیاد از حد، بخورند در این صورت پروردگار آمرزنده مهربان آنها را معاف خواهد ساخت" (فمن اضطر غیر
باغ و لا
عاد فان ربک غفور رحیم).
در حقیقت این دو شرط برای آن است که افرادی اضطرار را دستاویز برای تجاوز به حریم قوانین الهی نسازند، و به بهانه اضطرار از حدود مقررات خدا پا فراتر ننهند.
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «... هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
بغی بر امام، علت محرومیت از رحمت خداوند، در حال اضطرار، برای باغی:
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم.» «... (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.»
از آنجا که گاه ضرورتهایی پیش میآید که
انسان برای حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضی از غذاهای
حرام میشود
قرآن در ذیل آیه آن را استثنا کرده و میگوید: ولی کسی که مجبور شود (برای نجات جان خویش از مرگ) از آنها بخورد گناهی بر او نیست، به شرط اینکه ستمگر و متجاوز نباشد! (فمن اضطر غیر
باغ و لا
عاد فلا اثم علیه).
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «... پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «... هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
بغی بر امام، سبب عدم جواز اکل ذبیحه غیر شرعی در حال
اضطرار، برای باغی:
«انما حرم علیکم... وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه...» «بر شما حرام گردانیده است... (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست...»
به این ترتیب برای اینکه اضطرار بهانه و دستاویزی برای زیاده روی در خوردن غذاهای حرام نشود با دو کلمه" غیر
باغ" و" لا
عاد" گوشزد میکند که این اجازه تنها برای کسانی است که خواهان لذت از خوردن این محرمات نباشند و از مقدار لازم که برای نجات از مرگ ضروری است تجاوز نکنند، (
باغ و
عاد در اصل باغی و عادی بوده، باغی از ماده" بغی" به معنی طلب کردن است، و در اینجا منظور طلب کردن لذت است و" عادی" به معنی متجاوز میباشد، یعنی متجاوز از حد ضرورت).
«قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او فسقا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «بگو در آنچه به من وحی شده است بر خورندهای که آن را میخورد هیچ حرامی نمییابم مگر آنکه... یا (قربانیی که) از روی نافرمانی (به هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده باشد پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
کسانی را که از روی ناچاری و اضطرار و نیافتن هیچ غذای دیگر برای حفظ جان خویش، از این گوشتهای حرام استفاده میکنند، استثناء کرده و میگوید: " کسانی که اضطرار پیدا کنند، گناهی بر آنها نیست، مشروط بر اینکه تنها به خاطر حفظ جان باشد نه به خاطر لذت و یا
حلال شمردن حرام الهی و نه زیاد از حد، بخورند در این صورت پروردگار آمرزنده مهربان آنها را معاف خواهد ساخت" (فمن اضطر غیر
باغ و لا
عاد فان ربک غفور رحیم).
در حقیقت این دو شرط برای آن است که افرادی اضطرار را دستاویز برای تجاوز به حریم قوانین الهی نسازند، و به بهانه اضطرار از حدود مقررات خدا پا فراتر ننهند.
«انما حرم علیکم... ومآ اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «بر شما حرام گردانیده است... و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده (با این همه) هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
بغی بر امام، موجب منع از خوردن
خون در حال اضطرار، برای باغی:
«انما حرم علیکم المیتة والدم... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه...» «بر شما حرام گردانیده است (خداوند) تنها مردار و خون... (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست...» .
«قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دما مسفوحا... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «بگو در آنچه به من وحی شده است بر خورندهای که آن را میخورد هیچ حرامی نمییابم مگر آنکه مردار یا خون ریخته... پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم المیتة والدم... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «بر شما حرام گردانیده است (خداوند) تنها مردار و خون... هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
بغی بر امام، موجب ممنوعیت از خوردن گوشت
خوک در حال اضطرار، برای باغی:
«انما حرم علیکم... و لحم الخنزیر... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه...» «بر شما حرام گردانیده است... و گوشت خوک. . (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست...» .
«قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او لحم خنزیر فانه رجس... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «بگو در آنچه به من وحی شده است بر خورندهای که آن را میخورد هیچ حرامی نمییابم مگر آنکه... یا گوشت خوک باشد که اینها همه پلیدند... پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم... ولحم الخنزیر... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «بر شما حرام گردانیده است... و گوشت خوک... هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
«یـایها الذین ءامنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم ویحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکـفرین یجـهدون فی سبیل الله ولایخافون لومة لائم...» «ای کسانی که
ایمان آوردهاید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودی خدا گروهی (دیگر) را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان (نیز) او را دوست دارند (اینان) با مؤمنان فروتن (و) بر کافران سرفرازند در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند...» .
(مفاد آیه شریفه، اخبار غیبی و بیان واقعه پیش از وقوع آن است.)
(روایتی از حضرت امیر علیهالسّلام نقل شده که بعد از
جنگ جمل فرمود: به خدا سوگند! جنگی با اهل این آیه انجام نشد مگر امروز، و آیه مذکور را قرائت فرمود.)
(بنا بر احتمالی، مقصود از «بقوم»
علی علیهالسّلام و اصحاب آن حضرتاند که با باغیان بر خود _
ناکثین،
قاسطین و
مارقین _
جهاد کردند.
بغی بر امام، موجب عدم جواز
اکل میته در حال اضطرار، برای باغی:
«انما حرم علیکم المیتة... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم.» «بر شما حرام گردانیده است (خداوند) تنها مردار... (ولی) کسی که (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهی نیست زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.»
«قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان ربک غفور رحیم.» «بگو در آنچه به من وحی شده است بر خورندهای که آن را میخورد هیچ حرامی نمییابم مگر آنکه مردار... پس کسی که بدون سرکشی و زیاده خواهی (به خوردن آنها) ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم المیتة... فمن اضطر غیر
باغ ولا
عاد فان الله غفور رحیم.» «بر شما حرام گردانیده است (خداوند) تنها مردار... هر کس که (به خوردن آنها) ناگزیر شود و سرکش و زیاده خواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است.»
گفتار در معنای این آیه در
سوره بقره آیه ۱۷۳ و در
سوره مائده آیه ۳ و در
سوره انعام آیه ۱۴۵ گذشت.
مفاد این آیه با چند عبارت مختلف در چهار جای قرآن یعنی دو سوره انعام و نحل که هر دو مکی است و یکی در اوائل
بعثت نازل شده و دیگری در اواخر توقف
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در مکه و در دو سوره بقره و مائده که در اوائل
هجرت به
مدینه و اواخر آن نازل شده ایراد شده و این آیه بطوری که بعضی ازمفسرین گفتهاند: دلالت دارد بر انحصار محرمات در همین چهار تا، یعنی مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه برای غیر خدا
ذبح شود.
و لیکن با مراجعه به سنت، به دست میآید که محرمات دیگری غیر این چهار حرام که اصل در محرماتند نیز هست.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۷۵، برگرفته از مقاله «بغی».