بدیل بن ورقاء در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُدَیل بن وَرقاء، از بزرگان قبیله خُزاعه و
صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود.
برخی سیرهنویسان نام
جد او را
عبدالعزی بن ربیعه و برخی دیگر،
عمرو بن ربیعه ذکر کردهاند. وی از چهرههای مؤثر در
تاریخ صدر
اسلام و از زیرکان
عرب دانسته شده است.
درباره زندگی وی، پیش از اسلام آوردنش
اطلاع چندانی در دست نیست. طبق پارهای گزارشها او ساکن
مکه بوده
و نخستین کسی است که در مکه روشنایی قرار داد و در آن شهر،
خانه مربعی شکل (شبیه
خانه خدا ) ساخت و برای آن پنجره و دریچههایی قرار داد، در حالی که پیش از وی به
احترام کعبه کسی چنین کاری نمیکرد و برای اینکه خانه کعبه از دیگر بناها
ممتاز باشد از ساختن خانههایی شبیه آن خودداری میشد.
گویا او قبل از اسلام آوردنش و پیش از
هجرت پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) به
مدینه ، به همراه تنی چند از
مشرکان ، به اعمال
مسلمانان خرده میگرفتند،
ازاینرو برخی مفسران در ذیل آیه ۶۷
سوره حجّ و نیز
آیه ۱۱۹
سوره انعام از او نام برده و او را در شأن نزول این
آیات دخیل دانستهاند.
بیشتر سیره نویسان و مفسران از نقش بدیل در
پیمان حدیبیه در سال ششم هجرت سخن گفته و نوشتهاند که او با شماری از بزرگان
قبیله خود و به نمایندگی از
قریش به حضور پیامبر رسیدند و آن حضرت را از آمادگی قریش برای
جنگ با او با خبر ساختند و نیز پس از جویا شدن از علت
سفر رسول خدا گزارش آن را به اطلاع
مشرکان مکه رساندند و با آنکه قریش او را به نمایندگی نزد پیامبر فرستاده بودند به سخنانش
اعتماد نکرده، او را به سازش با پیامبر متهم کردند.
گویند: رسول خدا پس از
صلح حدیبیه ، حدود سه ماه پیش از
فتح مکه نامهای به خط
علی (علیهالسلام) برای بدیل فرستاد.
در این نامه جمله «کریمترین اهل تهامه نزد من شمایید» نشان دهنده مقام بدیل و
خزاعه نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.
نوشتهاند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و
برکت با شما خواهد بود.
قبیله بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از
مشرک و
مسلمان ، رازدار و
امین سرّ پیامبر و هواخواه آن حضرت بودند و آنچه در مکه میگذشت از پیامبر
مخفی نمیکردند.
گفته شده: وی پس از همدستی قریش با
بنی بکر بر ضدّ خزاعه و
نقض صلحنامه حدیبیه از سوی قریش، نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مدینه آمد و آن حضرت را از اقدام آنها با خبر ساخت.
حضرت در پاسخ وی پیشبینی فرمود:
ابوسفیان به زودی برای تجدید پیمان حدیبیه به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.
راجع به زمان اسلام آوردن بدیل، سیرهنویسان بر یک رأی نیستند؛
قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در
مَرُّالظَهْران نوشتهاند و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام بردهاند.
گزارشهایی دیگر حاکی از آن است که اسلام او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، تمایل و
علاقه بدیل به پیامبر و همپیمانی قبیله خزاعه با مسلمانان
و از همه مهمتر این گزارش دانسته شده که پس از صلح حدیبیه، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که مسلمان نشود و پیامبر را
تصدیق نکند.
هنگام فتح مکه و پس از آنکه
عباس عموی پیامبر، بدیل را (ازاینرو که جد سوم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
عبد مناف از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی رسول خدا معرفی کرد
حضرت از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷
سال دارد و پیامبر او را
دعا کرد.
طبق پارهای از گزارشها، در فتح مکه خانه بدیل و مولایش رافع از مکانهای امنی بود که قریش به دستور پیامبر میتوانستند به آنجا
پناهنده شوند.
بدیل پس از اسلام آوردن، در غزوههای
حنین ،
طائف و
تبوک شرکت داشت. در غزوه حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار غنایم و اسیران کرد.
در
غزوه تبوک نیز مأموریت یافت تا
بنیکعب را برای جنگ با رومیان
بسیج کند؛
همچنین گزارش شده که وی در
حجةالوداع سوار بر
شتر اعلان میکرده که پیامبر به او مأموریت داده تا مردم را از
روزه گرفتن در
ایامتَشْریق (سه روز بعد از
عید قربان ) باز دارد.
درباره
مرگ بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر سیره نویسان،
وفات او را پیش از
رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) ذکر کرده
و عمر او را حدود ۱۰۰سال
تخمین زدهاند.
گویند: فرزندان بدیل از یاران نزدیک
امیرمؤمنان ،
علی (علیهالسلام) بودند و دو یا سه تن از آنان در
جنگ صفین در رکاب آن حضرت به
شهادت رسیدند.
عبدالله یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر میجنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن روز به
پیروزی سپاه امام انجامید.
عبدالرحمن نیز از نخستین شهیدان صفین بود؛
همچنین رافع بن بدیل که پیش از پدرش اسلام آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در سال چهارم هجرت) به شهادت رسید.
گفته شده:
پسر دیگر بدیل، به نام عمرو نیز در
قیام بر
ضدّ عثمان ، نقش داشته است.
شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون
ابوالفتوح رازی و
دعبل خزاعی به خاندان بدیل باشد که برخی دانشمندان، خاندان بدیل را به
تشیع نسبت دادهاند.
بدیل از
راویان حدیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و کسانی چون پسرش سلمه و حبیبه
دختر شُرَیْق از او روایت کردهاند.
۱. «لِکلّ اُمّة جَعَلنا مَنسکًا هُم ناسِکُوه فلا ینزعُنَّکَ فی الاَمر... = برای هر امتی عبادتی قرار دادیم تا خدا را با آن
پرستش کنند، پس نباید در این امر با تو به
ستیزه برخیزند... .»
ابنجماعه و
ابوحیان اندلسی در سبب نزول این آیه چنین نوشتهاند که افرادی چون بدیل بن ورقاء و
بشر بن سفیان (قبل از پذیرش اسلام) و... با مسلمانان به
جدال پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان میکُشید، میخورید و آنچه را که خدا میکُشد (
مردار ) نمیخورید؟ خداوند در پاسخ آنها این آیه را نازلفرمود.
۲. «... و اِنَّ کَثیرًا لَیُضِلّونَ بِاَهوائِهِم بِغَیرِ عِلم اِنَّ رَبَّکَ هُوَ اَعلَمُ بِالمُعتَدین = بسیاری از مردم (دیگران را) از روی
هوا و هوس و نادانی گمراه میسازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر میشناسد.»
ابوحیان اندلسی در ذیل این آیه نوشته است که منظور از «و اِنَّ کثیرًا» بدیل بن ورقاء (قبل از مسلمان شدن)،
عمرو بن لحی و برخی
مشرکان بودند که از روی هوا و هوس،
حرام و
حلال را بدون آنکه از
شریعت و دینی سرچشمه گرفته باشد تغییر میدادند.
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اعیان الشیعه؛ البحرالمحیط فی التفسیر؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة انساب العرب؛ دانشنامه جهان اسلام؛ رجال الطوسی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء؛ الطبقات الکبری؛ غررالتبیان فی من لم یسم فی القرآن؛ قاموسالرجال؛ معجم رجال الحدیث؛ المغازی.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله بُدَیل بن وَرقاء.