• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدیل بن ورقاء در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بُدَیل بن وَرقاء، از بزرگان قبیله خُزاعه و صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود.



برخی سیره‌نویسان نام جد او را عبدالعزی ‌بن ‌ربیعه و برخی دیگر، عمرو ‌بن ‌ربیعه ذکر کرده‌اند. وی از چهره‌های مؤثر در تاریخ صدر اسلام و از زیرکان عرب دانسته شده است.


درباره زندگی وی، پیش از اسلام آوردنش اطلاع چندانی در دست نیست. طبق پاره‌ای گزارشها او ساکن مکه بوده و نخستین کسی است که در مکه روشنایی قرار داد و در آن شهر، خانه مربعی شکل (شبیه خانه خدا ) ساخت و برای آن پنجره و دریچه‌هایی قرار داد، در حالی که پیش از وی به احترام کعبه کسی چنین کاری نمی‌کرد و برای این‌که خانه کعبه از دیگر بناها ممتاز باشد از ساختن خانه‌هایی شبیه آن خودداری می‌شد.


گویا او قبل از اسلام آوردنش و پیش از هجرت پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مدینه ، به همراه تنی چند از مشرکان ، به اعمال مسلمانان خرده می‌گرفتند،

۳.۱ - شأن نزول

ازاین‌رو برخی مفسران در ذیل آیه ۶۷ سوره حجّ
[۱۲] غرر التبیان، ص‌۳۵۴.
و نیز آیه ۱۱۹ سوره انعام از او نام برده و او را در شأن نزول این آیات دخیل دانسته‌اند.


بیشتر سیره نویسان و مفسران از نقش بدیل در پیمان حدیبیه در سال ششم هجرت سخن گفته و نوشته‌اند که او با شماری از بزرگان قبیله خود و به نمایندگی از قریش به حضور پیامبر رسیدند و آن حضرت را از آمادگی قریش برای جنگ با او با خبر ساختند و نیز پس از جویا شدن از علت سفر رسول خدا گزارش آن را به اطلاع مشرکان مکه رساندند و با آن‌که قریش او را به نمایندگی نزد پیامبر فرستاده بودند به سخنانش اعتماد نکرده، او را به سازش با پیامبر متهم کردند.
[۱۶] روض الجنان، ج‌۱۷، ص‌۳۵۴.


۴.۱ - ارسال نامه

گویند: رسول خدا پس از صلح حدیبیه ، ‌حدود سه ماه پیش از فتح مکه نامه‌ای به خط علی (علیه‌السلام) برای بدیل فرستاد.

۴.۱.۱ - مقام بدیل

در این نامه جمله «کریم‌ترین اهل تهامه نزد من شمایید» نشان دهنده مقام بدیل و خزاعه نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و برکت با شما خواهد بود.


قبیله بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، هم‌پیمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از مشرک و مسلمان ، رازدار و امین سرّ پیامبر و هواخواه آن حضرت بودند و آنچه در مکه می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.


گفته شده: وی پس از همدستی قریش با بنی بکر بر ضدّ خزاعه و نقض صلح‌نامه حدیبیه از سوی قریش، نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مدینه آمد و آن حضرت را از اقدام آن‌ها با خبر ساخت.

۶.۱ - پیش‌بینی

حضرت در پاسخ وی پیش‌بینی فرمود: ابوسفیان به زودی برای تجدید پیمان حدیبیه به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.
[۲۶] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۸‌، ص‌۴۲‌-۴۳.



راجع به زمان اسلام آوردن بدیل، سیره‌نویسان بر یک رأی نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام برده‌اند. گزارشهایی دیگر حاکی از آن است که اسلام او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، تمایل و علاقه بدیل به پیامبر و همپیمانی قبیله خزاعه با مسلمانان و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از صلح حدیبیه، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که مسلمان نشود و پیامبر را تصدیق نکند.


هنگام فتح مکه و پس از آن‌که عباس عموی پیامبر، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عبد مناف از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی رسول خدا معرفی کرد حضرت از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را دعا کرد.


طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکه خانه بدیل و مولایش رافع از مکانهای امنی بود که قریش به دستور پیامبر می‌توانستند به آن‌جا پناهنده شوند.


بدیل پس از اسلام آوردن، در غزوه‌های حنین ، طائف و تبوک شرکت داشت. در غزوه حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار غنایم و اسیران کرد. در غزوه تبوک نیز مأموریت یافت تا بنی‌کعب را برای جنگ با رومیان بسیج کند؛


همچنین گزارش شده که وی در حجة‌الوداع سوار بر شتر اعلان می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا مردم را از روزه گرفتن در ایام‌تَشْریق (سه روز بعد از عید قربان ) باز دارد.


درباره مرگ بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر سیره نویسان، وفات او را پیش از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ذکر کرده و عمر او را حدود ۱۰۰‌سال تخمین زده‌اند.


گویند: فرزندان بدیل از یاران نزدیک امیرمؤمنان ، علی (علیه‌السلام) بودند و دو یا سه تن از آنان در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. عبدالله یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن روز به پیروزی سپاه امام انجامید.
[۴۵] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج‌۹، ص‌۳۱۳.
عبدالرحمن نیز از نخستین شهیدان صفین بود؛ همچنین رافع‌ بن بدیل که پیش از پدرش اسلام آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در‌ سال‌ چهارم هجرت) به شهادت رسید.

۱۳.۱ - جنگ صفین

گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام عمرو نیز در قیام بر ضدّ عثمان ، نقش داشته است. شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون ابوالفتوح رازی
[۵۱] روض الجنان، ج‌۱۷، ص‌۳۵۴.
و دعبل خزاعی به خاندان بدیل باشد که برخی دانشمندان، خاندان بدیل را به تشیع نسبت داده‌اند.


بدیل از راویان حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود و کسانی چون پسرش سلمه و حبیبه دختر شُرَیْق از او روایت کرده‌اند.


۱. «لِکلّ اُمّة جَعَلنا مَنسکًا هُم ناسِکُوه فلا ینزعُنَّکَ فی الاَمر... = برای هر امتی عبادتی قرار دادیم تا خدا را با آن پرستش کنند، پس نباید در این امر با تو به ستیزه برخیزند... ‌.» ابن‌جماعه
[۵۶] غرر التبیان، ص‌۳۵۴.
و ابوحیان اندلسی در سبب نزول این آیه چنین نوشته‌اند که افرادی چون بدیل‌ بن ورقاء و بشر‌ بن سفیان (قبل از پذیرش اسلام) و... با مسلمانان به جدال پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که خدا می‌کُشد ( مردار ) نمی‌خورید؟ خداوند در پاسخ آن‌ها این آیه را نازل‌فرمود.
۲. «... و اِنَّ کَثیرًا لَیُضِلّونَ بِاَهوائِهِم بِغَیرِ عِلم اِنَّ رَبَّکَ هُوَ اَعلَمُ بِالمُعتَدین = بسیاری از مردم (دیگران را) از روی هوا و هوس و نادانی گمراه می‌سازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد.» ابوحیان اندلسی در ذیل این آیه نوشته است که منظور از «و اِنَّ کثیرًا» بدیل‌ بن ورقاء (قبل از مسلمان شدن)، عمرو‌ بن لحی و برخی مشرکان بودند که از روی هوا و هوس، حرام و حلال را بدون آن‌که از شریعت و دینی سرچشمه گرفته باشد تغییر می‌دادند.


الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اعیان الشیعه؛ البحرالمحیط فی التفسیر؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة انساب العرب؛ دانشنامه جهان اسلام؛ رجال الطوسی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء؛ الطبقات الکبری؛ غررالتبیان فی من لم یسم فی القرآن؛ قاموس‌الرجال؛ معجم رجال الحدیث؛ المغازی.


۱. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص‌۲۲۰.    
۲. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص‌۲۳۹.    
۳. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص۱۵۰.    
۴. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۳۵۹.    
۵. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۸.    
۶. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج‌۱، ص‌۲۳۹.    
۷. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص۱۵۰.    
۸. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۸.    
۹. قلقشندی، ابوالعباس، صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، ج‌۱، ص‌۴۸۵.    
۱۰. موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ج‌۱، ص۸۲۵‌.    
۱۱. حجّ /سوره۲۲، آیه۶۷.    
۱۲. غرر التبیان، ص‌۳۵۴.
۱۳. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۱۴. اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ج‌۴، ص‌۶۳۱‌.    
۱۵. حمیری، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، ج‌۳، ص‌۷۷۷.    
۱۶. روض الجنان، ج‌۱۷، ص‌۳۵۴.
۱۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۲، ص‌۷۴۹.    
۱۸. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۳۵۹.    
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۲، ص‌۷۵۰.    
۲۰. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۳۵۹.    
۲۱. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‌۲، ص‌۲۵۵.    
۲۲. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۱۰.    
۲۳. حمیری، عبدالملک بن هشام، السیرة‌ النبویه، ج۳، ص۷۷۷.    
۲۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۹۳.    
۲۵. حمیری، عبدالملک بن هشام، السیرة‌ النبویه، ج‌۴، ص‌۸۵۵.    
۲۶. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۸‌، ص‌۴۲‌-۴۳.
۲۷. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۲۸. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج۱، ص‌۳۵۹.    
۲۹. حمیری، عبدالملک بن هشام، السیرة‌ النبویه، ج‌۴، ص‌۸۵۲.    
۳۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۲، ص‌۷۴۹.    
۳۱. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‌۲، ص‌۲۵۵‌-۲۵۶.    
۳۲. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۹.    
۳۳. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‌۲، ص‌۲۵۵.    
۳۴. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص‌۱۵۰.    
۳۵. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۹.    
۳۶. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص‌۲۲۰ - ۲۲۱.    
۳۷. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۳۵۹.    
۳۸. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص‌۲۲۱.    
۳۹. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۹.    
۴۰. ابن اثیر، ابوالحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۳۵۹.    
۴۱. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۱، ص‌۴۰۸.    
۴۲. موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ج‌۱، ص۸۲۵‌.    
۴۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص‌۷۰.    
۴۴. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج‌۱۰، ص‌۳۴۰.    
۴۵. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج‌۹، ص‌۳۱۳.
۴۶. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج‌۱۱، ص۱۲۶.    
۴۷. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‌۶‌، ص‌۹۵.    
۴۸. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص‌۲۲۰.    
۴۹. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص‌۲۳۹.    
۵۰. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص‌۲۳۹.    
۵۱. روض الجنان، ج‌۱۷، ص‌۳۵۴.
۵۲. محسن، امین، اعیان الشیعه، ج‌۳، ص۵۵۰‌.    
۵۳. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص‌۱۵۰.    
۵۴. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۲، ص۶۴۰.    
۵۵. حجّ/سوره۲۲، آیه۶۷.    
۵۶. غرر التبیان، ص‌۳۵۴.
۵۷. اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ج‌۷، ص‌۵۳۴‌.    
۵۸. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۵۹. اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ج‌۴، ص‌۶۳۱‌.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله بُدَیل بن وَرقاء.    




جعبه ابزار