الحجج البالغة علی تجرد النفس الناطقة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الحجج البالغة علی تجرد النفس الناطقة»، کتابی است که توسط استاد علامه،
حسن زاده آملی ، به
زبان عربی ، به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب، استاد علامه، میکوشد تا با حجتهای قویم عقلی و نقلی،
تجرد نفس ناطقه را
ثابت کند.
کتاب، دارای پنج باب است. اجمالی از مطالب ابواب پنج گانه کتاب:
مؤلف، در باب اول، به
اثبات نفس ناطقه به نحو
اطلاق میپردازد و کاری به تجرد برزخی، عقلی و مقام فوق تجردی نفس ندارد، بلکه فقط غیر جسمانی بودن نفس را ثابت میکند.
فیلسوف ،
قسطا بن لوقا ، در رسالهای به نام «
الفصل بین الروح و النفس »، پنج دلیل بر جسمانی نبودن نفس میآورد که استاد علامه، آنها را در این باب نقل مینماید.
باب دوم، به تجرد برزخی
قوه خیال اختصاص دارد که با چهار
حجت به خوبی ثابت میشود. در این گونه دلایل،
اشباح ، اشکال و صور خیالی اخذ شده است. لازم به ذکر است که ادله چهارگانه استاد، ناظر به همان ادله چهارگانه
صدر المتالهین است که در اسفار بیان شده است، البته ایشان، از کلمات
فخر رازی و بعضی از حکمای مشاء بهره میبرد و احیانا بعضی از آنها را نیز مورد
نقد و بررسی قرار میدهد.
باب سوم، در باره
اثبات تجرد
قوه عاقله است و شامل نوزده دلیل است.
باب چهارم، در باره مقام فوق تجرد عقلی صحبت میکند و اینکه
انسان ، مقام لا یقفی دارد و از جمله چیزهایی که ما را به این مطلب رهنمون میشود،
روایات زیر است که از
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، وارد شده است: «ما من مخلوق الا و صورته تحت العرش»، «قلب المومن عرش الله الاعظم»، هم چنین قول حضرت
امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام که فرمود: «کل وعاء یضیق بما جعل فیه الا وعاء العلم فانه یتسع به».
به نظر صدر المتالهین، برای نفس انسانی، در مقام
هویت و نظام هستی، درجه معینی وجود ندارد، بلکه او دارای مقامات و درجات مختلفی است و در هر عالمی صورت خاصی دارد. استاد، از این کلمات صدر المتالهین، مقام فوق تجردی انسان را
استنباط میکند.
باب پنجم، با نقل برخی از
آیات و روایات، در باره
تجرد نفس و مقام لا یقفی آن، متبرک میشود.
ناگفته نماند که طایفهای از آیات و روایات در آخر باب ششم نفس اسفار و هم چنین در «
عین الیقین » فیض، ذکر شده است که علاقه مندان میتوانند بدان جا رجوع نمایند.
ایشان، ابتدا، غیر جسمانی بودن نفس را ثابت میکند (نفس، جوهری است مجرد از ماده و
احکام آن)، سپس تجرد برزخی نفس را در مقام خیال مبرهن میکند؛ بدین بیان که نفس، جوهری است که نه در محلی از بدن و اعضای آن قائم است و نه در جهتی از جهات این عالم طبیعی موجود است، بلکه قوه خیال، از این عالم طبیعی مجرد است و در عالمی متوسط بین عالم مفارقات عقلی و عالم طبیعیات مادی واقع است و بسیاری از ادله که بر تجرد نفس دلالت میکنند، به این نحو از تجرد نظر دارند. در این ادله،
اشباح و مقادیر بدون ماده طبیعی معتبرند و این اشباح و مقادیر در صقع نفس متحققند، زیرا آنها از مدرکات نفسند و مدرکات نفس همگی به نحو تحقق فعل به فاعل، در ذات نفس متحقق میباشند.
به وسیله این ادله، به
اثبات میرسد که نفس را در مقام خیال که مثال نفس است و از آن، تحت
عنوان مثال
متصل تعبیر میکنند، تجردی است غیر تام و این تجرد را تجرد برزخی و نیز تجرد خیالی نامند. بعد از اثبات تجرد برزخی نفس، نوبت به براهین تجرد تام عقلی میرسد. تمامی براهین شیخ، در کتاب نفس شفا، در تجرد عقلی نفس است. در آن جا برهانی برای تجرد خیال نیاورده است، بلکه اصرار بر مادی بودن قوه خیال نموده است، اگر چه در نهایت امر، تجرد خیال را قبول کرده است.
صدر المتالهین ، در مرحله دهم
اسفار ، در باره تجرد برزخی نفس، سخن گفته و چهار
حجت در اثبات آن آورده است.
وی هم چنین باب ششم از مباحث نفس اسفار را به بیان تجرد تام عقلی نفس، اختصاص داده است. لازم به ذکر است که
قید تجرد تام عقلی، برای اخراج تجرد غیر تام است که همان تجرد برزخی میباشد. جالب توجه اینکه هر دلیل که مفاد آن، عاری از اشباح و اشکال و صور باشد، دلیل بر تجرد عقلانی نفس ناطقه است. یکی از مباحث مهم این کتاب، اثبات فوق تجرد عقلانی و مقام لا یقفی نفس انسانی است؛ یعنی نفس،
وحدت عددیه ندارد، بلکه صاحب وحدت حقیقیه ظلیه است. صدر المتالهین، برای این مطلب، فصل جداگانهای را اختصاص نداده است، اگر چه در اسفار، در چند جا سخن گفته است.
حکیم سبزواری در
غرر الفرائد و نیز در
اسرار الحکم ، ادله اقسام سه گانه نفس را به خلاف سبک صاحب اسفار، یک جا ذکر کرده است. در غرر، ده
برهان و در اسرار الحکم، چهارده
برهان آورده است. برهان هشتم غرر و چهاردهم اسرار الحکم، در قسم تجرد نفس که فوق تجرد عقلانی و مقام لا یقفی نفس است، میباشد.
نرم افزار مجموعه آثار علامه حسنزاده آملی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.