الحاشیه علی الهیات الشرح الجدید للتجرید (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الحاشیة علی الهیات الشرح
الجدید للتجرید شرحی است بر «شرح تجرید العقائد»، معروف به «شرح
جدید»و از علاء الدین علی بن محمد قوشچی می باشد.
شرح قوشچی در میان سائر شروح تجرید العقائد از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا وی در این کتاب پس از شرح عبارتهای
خواجه ، به دفاع از اعتقادات
اهل سنت پرداخته و اعتراضات خود را بر استدلالهای
خواجه نصیر بیان کرده است. کتاب او در واقع جرح تجرید میباشد به همین جهت این کتاب به میدان برخورد آراء اهل سنت و
شیعه تبدیل شده است.
پس از قوشچی مدتها کتاب او به عنوان متن درسی کلامی در حوزههای علمی شیعه مطرح بوده و عده زیادی از
عالمان و
متکلمان شیعه و سنی به نوشتن تعلیقه و حاشیه بر آن همت گماردهاند.
محقق اردبیلی نیز ضمن تدریس این کتاب به نوشتن حاشیه و نقد کلمات قوشچی پرداخته است.
کتاب «الحاشیة علی الهیات الشرح
الجدید للتجرید» را میتوان مهمترین اثر کلامی محقق اردبیلی محسوب کرد. او در این کتاب گاهی کلمات قوشچی را مورد نقد قرار میدهد و گاهی به نقد کلام خواجه نصیر میپردازد.
لذا از این کتاب هم به تعلیقه تجرید تعبیر شده است و هم به حاشیه بر الهیات شرح
جدید.
مولف مطالب کتاب را حول چهار مقصد از مقاصد تجرید (مباحث مربوط به
الهیات ) بیان میکند و از او حاشیهای بر مقصد اول و دوم کتاب
تجرید (مباحث امور عامه) در دست نمیباشد.
چهار مقصدی که مولف حول آنها بحث میکند عبارتند از:
المقصد الثالث فی اثبات الصانع تعالی و صفاته: مولف در این مقصد نظر شیعه را در مورد صفات ثبوتیه، سلبیه و افعال
خداوند تقریر میکند و
عدالت حضرت حق جل جلاله را اثبات میکند. او در مورد علم خداوند اشکالی را مطرح میکند که
علم خدا ، به حوادث قبل از حدوث نمیتواند حضوری باشد. زیرا آن زمان چیزی نبود تا حاضر باشد و اصلا شی ء معدوم نمیتواند حاضر باشد. از سوی دیگر نمیتواند حصولی باشد چون مستلزم ارتسام صور است در ذهن خداوند جل جلاله و این در خدا متصور نیست. او در جواب از این اشکال نظر محققین از
عرفاء را تایید کرده که علم خداوند علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
المقصد الرابع فی النبوة: این مقصد به مباحث
نبوت عامه همچون «حسن بعثت، وجوب
بعثت ، وجوب
عصمت ،
کرامات ،
معجزات » و به مباحثی از
نبوت خاصه اختصاص یافته است. او در مورد مساله سهو النبی که یکی از مهمترین اختلافات بین
شیخ مفید و
شیخ صدوق است با اینکه اعتراف میکند اصحاب روایاتی را که دلالت بر سهو النبی دارد، قبول نمیکنند اما ظاهر کلامش این است که این مساله را قبول میکند.
المقصد الخامس فی الامامة: بحث
امامت مهمترین و مفصلترین بخش این کتاب است. مولف در این بخش تمام سخنان قوشچی را به دقت نقل، نقد و بررسی کرده است. او علاوه بر قوشچی سخنان
فخر رازی را هم از کتاب
اربعین نقل و آنها را مورد نقد قرار داده است. او در این بخش از دلائل عقلی و نقلی مورد قبول در نزد اهل سنت استفاده کرده و صحت
مذهب شیعه را اثبات میکند. وی ابتداء با دلائل عقلی و با استفاده از روایات کتاب کافی وجوب نصب
امام و لزوم وجود امام را بیان کرده، سپس به وجوب عصمت در امام میپردازد و به اشکالات اهل تسنن جواب میدهد. او میگویدمن معتقدم اگر شخصی الان
مسلمان شده و بخواهد مذهبی را برای خود تعیین نماید، یقینا اگر در این نکته تامل کند که
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را تربیت کرده و به ازدواج او با
فاطمه سلاماللهعلیهم و برادریش با
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و داشتن فرزندانی چون
حسن و
حسین علیهالسّلام توجه کند، بدون هیچ تردید یقین خواهد کرد که حق با امیرالمومنین علیهالسّلام و اهل بیت او است. برخی از عنوانهای مباحث بخش امامت عبارتند از: شرح عبارتهای تجرید درباره امامت
امیرالمومنین علیهالسّلام و مطاعن
خلفای ثلاثة ، بیان افضلیت امیرالمومنین علیهالسّلام بر جمیع صحابه، سن امیرالمومنین علیهالسّلام هنگام ایمان آوردن، شکهای
فخر رازی در افضلیت امیرالمومنین علیهالسّلام و پاسخ از آنها، ادله بیست گانه شیعه بر امامت امیرالمومنین علیه السلام، ده دلیل رازی بر امامت ابو بکر و پاسخ از آنها، ادله امامت
ائمه اثنی عشر علیهالسّلام از طریق اهل سنت و شیعه، اخبار غیب، علت انحراف
صحابه از امامت علی علیه السلام، آتش زدن در خانه حضرت فاطمه سلاماللهعلیهم ،
امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف و مساله طول
المقصد السادس فی المعاد: مباحث مهمی که در این مقصد بحث میشود عبارتند از: امکان خلق عالم آخر، صحة العدم علی العالم، وجوب المعاد الجسمانی، الثواب و العقاب، الاحباط و التکفیر، خلود الکفار و انقطاع عذاب اصحاب الکبائر، جواز العفو، الشفاعة، وجوب التوبه، عذاب القبر، الامر بالمعروف و النهی عن المنکر. مولف ملاک احتیاج را در این مقصد همچون
فلاسفه امکان دانسته. او گرچه در مبحث قدرت به روش متکلمین مشی کرده است و ملاک احتیاج را حدوث دانسته اما در این مبحث ملک حاجت را امکان میداند.
محقق اردبیلی گاهی چون یک فیلسوف عقلگرا وارد بحث میشود و هرچه برخلاف
عقل پیدا میکند، به توجیه و تاویل آن میپردازد. مثلا در بحث رؤیت خدای متعال میگویدچیزی که جهت و مکان ندارد از بدیهیات است که او را نمیتوان دید، بنابراین مقصود از رؤیت
خدا ادراک علمی و انکشاف تام میباشد نه رؤیت با
چشم و اگر چیزی در شرع خلاف آن یافت شد، باید آن را توجیه نمود. وی مکررا رؤیت را کنایة از علم تام ضروری میداند.
و یا میگویدامور خارق العاده اختصاص به ممکنات دارند و چیزی که محال عقلی است هرگز اعجاز یا خرق عادت به آن تعلق نمیگیرد.
او در بحث کلام نفسی در پاسخ
اشاعره که آن را قبول داشته و میگویند کلام نفسی قدیم است نه خبر و انشاء، میگویداین مثل آن است که کسی بگوید جنس بدون فصل وجود داشته باشد. کلام نفسی را به جنس منطقی و خبر یا انشاء بودن آن را به فصل تشبیه کرده است. در بحث تشخص و تعین واجب تعالی همچون یک
فیلسوف وارد بحث شده است.
گاهی هم محقق اردبیلی نقلگرا شده و همچون
اخباریون بحث میکند. مثلا
وحدانیت خدای متعال را با دلیل نقلی اثبات میکند.
قدرت خدای متعال را نیز با استدلالهای شرعی و نقلی بیان میکند
حتی اثبات وجود خدای متعال را از راه کلام پیامبر اثبات میکند.
دقتهای محقق اردبیلی در این کتاب بسیار زیاد است. مثلا گاهی کلام خواجه نصیر را طوری شرح و تفسیر میکند که اصلا اشکالات قوشچی بر آن وارد نباشد. بلکه ثابت میکند که
قوشچی مراد خواجه را نفهمیده است. او در بحث کلام خدا پس از بیان آنکه صدق
متکلم بر خدا دلیل آن نیست که مبدا یعنی تکلم نیز در او باشد نتیجه گرفته است که هیچ یک از
معتزله و
اشاعره ، اصل مطلب و مدعا را متوجه نشدهاند و تسلیم شدن معتزله در مقابل اشاعره بی وجه است.
او علاوه بر نقد کلمات قوشچی گاهی به نقد کلمات خواجه نصیر میپردازد.
مولف در این کتاب در موارد زیادی به بحثهای اصولی پرداخته است. مثلا «بحث مفهوم لقب و اینکه مفهوم لقب اضعف مفاهیم است،
خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومین،
حجیت
ظواهر قرآن ،
اجتماع امر و نهی ،
قیاس فقهی و شرائط آن،
اجماع مرکب،
وجوب مقدمه واجب ،
حسن و قبح عقلی و دلیل عقلی بر احکام،
تخصیص قرآن به خبر واحد.
مولف در مواردی از افکار عرفاء متاثر شده است:
علامه طهرانی در
طبقات اعلام الشیعه میگوید «شیخنا المقدس المولی احمد بن محمد الاردبیلی... له حاشیة علی الهیات الشرح
الجدید للتجرید تالیف علی بن محمد القوشجی المتوفی ۸۷۹ فرغ من الحاشیة ۱۳- ۱۴- ۹۸۹ الفها باسم ولده ابی الصلاح تقی الدین محمد و قد ذهب المقدس فیها الی القول بوحدة الوجود».
منشا این تصور علامه طهرانی را میتوان عبارات ذیل عنوان کرد «هذا کله معقول اذا لم یکن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعی البدیهة فی انهما واحد... و بالجملة حقیقة الواجب عین الوجود و الوجود الموکد الذی هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موکد و الوجود واحد کمامر». محقق اردبیلی در این عبارات معنای حقیقی وجود را همان ذات اقدس الهی دانسته و مفهوم وجود را که امری اعتباری و انتزاعی است، وجه او دانسته و میگوید «فهو معلوم الوجه دائما و کنهه و حقیقته غیر معلوم». وجود و وجوب را متحد دانسته و میگویدوجود امر واحد است و تنها اوست که حقیقت دارد و آن عین ذات مقدس
خداوند متعال است. این همان
وحدت وجود میباشد. محقق اردبیلی از یک سو قائل به
اصالت ماهیت و
اعتباری بودن وجود شده است.
و از سوی دیگر ذات واجب متعال را عین وجود حقیقی میداند. شاید از این کلام بتوان همان قول منسوب به ذوق المتالهین را استنباط کرد که معتقدند به اصالت وجود در واجب تعالی و اصالت ماهیت در ممکنات و احتمال دارد که او در اینجا میخواسته از نظریه اصالت ماهیت به اصالت وجود برگردد.
از مواردی که میتوان گفت مقدس اردبیلی از افکار
عرفاء متاثر شده است مساله علم خداوند به حوادث قبل از حدوث آنها میباشد. او میگوید «یمکن ان یقال کما یقوله بعض المتصوفة ان الله تعالی عالم بالاشیاء کلها و علمه امر مجمل فیما لم یزل و یتفصل فیما لا یزال فیحدث حادث بالفعل و یصیر العلم به علما مفصلا فعلیا و کانه لازمان و لا عدم بل الامور حاصلة فی علمه اجمالا و انما لم یحصل فی الان موجودا بالفعل لعدم اتیان الزمان کما ان عنده لا مکان ابعد و اقرب و لا زمان ماض و لا حال و لا استقبال».
او قوشچی را در موارد عدیدهای متهم میکند به اینکه با تعصب به مسائل مینگرد یا از گذشتگان تقلید میکند و یا خود را به غفلت میزند او سفارش و نصیحت میکند که انسان در مسائل علمی و اعتقادی باید آزاداندیش باشد و خود را گرفتار خرافات ننماید،
او برای اثبات حقانیت اعتقادات خود در مقابل اهل تسنن از کتابهای خودشان علیه آنها استدلال میکند. اما اهل سنت برای اثبات مدعایشان از کتاب خودشان دلیل میآورند که در نزد
شیعه اعتباری ندارند.
یکی از مباحث مهمی که در این کتاب به آن پرداخت شده است همین مساله است. اگر دروغی که قبیح است در مواردی جائز شود، موجب میشود که قائل به نسبیت اخلاق شویم که چنین اخلاقی پذیرفتنش برابر با رد آن هست. محقق اردبیلی در این مورد میگوید «بعضی معتقدند
دروغ دائما و در هرشرائطی بد است حتی اگرچه موجب نجات جان انسانی گردد و راست گفتن دائما و در هرشرائطی خوب است گرچه سبب به خطر افتادن جان انسانی باشد. بعضی معتقدند که دروغ مصلحت آمیز هم خوب است و هم بد، و
حسن و قبح یا
ثواب و عقاب هردو در آن جمع شده است که در این صورت حکم شرعی تابع اقوی الملاکین میباشد.» سپس میگویدحق آن است که گفته شود اشکال در صورتی وارد است که حسن و قبح مربوط به ذات فعل و صدق و کذب باشد. اما قول صحیح آن است که حسن و قبح مربوط به اعتبارات و امور عارضی است که لازمه ذات عمل نیستند و دروغ مطلقا قبیح نیست، بلکه دروغی که ضرر داشته باشد قبیح است. راست گفتن هم مطلقا و همیشه حسن نیست. بلکه راست گفتنی که نفع داشته باشد حسن و با مصلحت است. وی برای تایید این مطلب مساله نسخ را شاهد میآورد.
گرچه برخی از عبارتهای این کتاب در حاشیه شرح تجرید العقائد چاپ سنگی آمده بود، اما قبل از تاریخ ۱۴۱۶ ه. ق به صورت کامل چاپ نشده است.
این کتاب برای اولین بار توسط انتشارات
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و با تصحیح و تحقیق آقای احمد عابدی در سال ۱۴۱۶ ه. ق به چاپ رسیده و همین نسخه چند مرتبه
تجدید چاپ شده است. این کتاب در سالهای ۱۴۱۷ و ۱۴۱۸ ه. ق به عنوان کتاب سال انتخاب شده است.
مولف در مقدمه کتاب ابتداء به تعریف و تطور
علم کلام پرداخته، سپس جایگاه
محقق طوسی و کتاب تجرید را بیان میکند و بعد شرح قوشچی بر این کتاب را معرفی کرده، سپس به طور خلاصه حاشیه محقق اردبیلی را بر شرح قوشچی معرفی میکند.
محقق معمولا در همه موارد آیات، روایات و اقوالی که در متن کتاب آمده است را به مصادر اصلی آدرس میدهد، بلکه گاهی چند منبع دیگر نیز بر آنها میافزاید.
کتاب دارای فهرست
آیات ،
احادیث ، اعلام، کتب، فهرست افکار رئیسی و اصطلاحات و مفردات فنی، فهرست اشعار، فهرست فرق قبائل و جماعات، فهرست امکنه و ازمنه، مصادر تحقیق و فهرست موضوعات میباشد.
این کتاب در یک جلد و ۵۸۴ صفحه به چاپ رسیده است.
نرم افزار خواجه نصیرالدین طوسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.