• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسرار مسجدالحرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مسجد الحرام، همزمان با بنای کعبه توسط حضرت آدم(علیه‌السّلام) شکل گرفت و در زمان حضرت ابراهیم(علیه‌السّلام) در تجدید بنای کعبه، حدود مسجد نیز مشخص گردید. البته این حدود از ناحیه مردم رعایت نشد و در اطراف کعبه و داخل محدوده مسجد الحرام، اقدام به خانه سازی کردند. پس از اسلام به مرور، حدود اولیه به مسجد بازگردانده شد و بخشی نیز به آن افزوده گشت. حسین بن نعیم روایت می‌کند: «سالت ابا عبدالله علیه‌السّلام عما زادوا فی المسجد الحرام عن الصلاة فیه فقال: ان ابراهیم و اسماعیل حدا المسجد ما بین الصفاء و المروه فکان الناس یحجون من المسجد الی الصفاء». این حدیث شریف و سایر احادیثی که در این مورد وارد شده، بیانگر آن است که حدود مسجد از قبل تعیین شده است.



مسجد الحرام علاوه بر احکام کلی مساجد، دارای آداب و احکام مخصوص نیز هست. وجود کعبه در درون مسجد، قداست ویژه‌ای را به آن بخشیده است؛ به گونه‌ای که عبادت، نماز، دعا و قرآن در آنجا قابل مقایسه با سایر اماکن نیست. مسجدالحرام، دارای تاریخی کهن و پرماجرا است؛ حضور پیامبران و طمع مشرکان در تسخیر و یا تخریب این مکان مقدس، از دیگر ویژگی‌های این مسجد است که آن را از سایر اماکن جدا می‌کند.


آنچه در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود، اسراری است که در ویژگی‌ها و آداب این مکان مقدس نهفته است:


غرض از مسجد و میخانه‌ام وصال شماست جز این خیال ندارم خدا گ واه من است
[۲] حافظ شیرازی، محمد بن بهاءالدین.

امام صادق(علیه‌السّلام) می‌فرماید: به هنگام ورود به مسجد الحرام بگو: «اللهم انی عبدک و البلد بلدک و البیت بیتک جئت اطلب رحمتک و اؤم طاعتک مطیعا لامرک راضیا بقدرک اسالک مساله المضطر الیک الخائف لعقوبتک اللهم افتح لی ابواب رحمتک و استعملنی بطاعتک و مرضاتک». تمام فرازهای این دعای شریف، بیان این حقیقت است که حضور در مسجد، بهانه‌ای برای وصال به رحمت خداوند است:
‌ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟ معشوق همین جاست بیایید، بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟
گر صورت بی صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از این راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید

۳.۱ - وادی پاکان و طاهران

قرآن می‌فرماید: به حقیقت کلام خدا دست نخواهید یافت، مگر آنکه پاک و طاهر باشید؛ زیرا کلام پاک، فکر و نیت پاک می‌طلبد لایمسه الا المطهرون. ورود به فضای پاکان نیز، طهارت ظاهری و باطنی می‌طلبد: ثم لیقضوا تفثهم و لیطوفوا بالبیت العتیق. ورود مشرکان به مسجد الحرام، منع شده است؛ زیرا در محیطی که نور توحید تابش دارد و موحدان در آن اجتماع می‌کنند، نباید تاریکی و ظلمت شرک و کفر، جایی داشته باشد: یا ایها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام و حتی امارت و بنا و ساختمان مسجد نیز، نباید به دست ناپاکان آلوده شود؛ زیرا سراسر مسجد نور است و طهارت و با شرک و کفر سنخیتی ندارد: وما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله.

۳.۲ - مامن دلدادگان و پناهندگان

امام رضا(علیه‌السّلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب، از خداوند متعال نقل می‌فرماید: «کلمة لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی آمن من عذابی». مسجد الحرام مظهر کلمه «توحید» است و هر مسلمانی در آنجا در امان می‌باشد. و هیچ کس حق تعدی و مزاحمت به او را ندارد: ومن یردفیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم. حتی مشرکانی که نباید به مسجد الحرام راه یابند، اگر روزی به این مسجد پناهنده شدند تا زمانی که قصد توطئه و یا جنگ و ستیز با مؤمنان را نداشته باشند، باید به پناهندگی آنان احترام گذاشت: واقتلوهم حیث ثقفتوهم و لاتقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فاقتلوهم. از طرفی همان گونه که که گردآمدگان در مسجد الحرام، از تعدی و تجاوز دیگری باید در امان باشند، این امید را نیز باید داشته باشند که خداوند، آنان را از عذاب و قهر خودش در امان خواهد داشت. تا در مامن رحمت و لطف او سکنا گزینند. «فمن دخل حصنی امن من عذابی».

۳.۳ - محل مبارزه با شرک جهانی

«مسجد الحرام» فقط محلی برای عبادت نیست؛ بلکه مرکز فریاد توحید و عدالت و مبارزه با شرک و الحاد و کفر است. تمامی پیامبران _از آدم تا خاتم_ در آنجا حضور یافته و ندای توحید و مبارزه با شرک را سر داده‌اند. مسجدالحرام مرکز مشترک میان تمام انبیاء، در شعار توحید و مبارزه با شرک است؛ این مسجد با چنین پیشینه و جایگاهی، دارای موقعیت استراتژیک است؛ لذا باید مدیریت آن به کسانی سپرده شود که اولا ایمان به توحید داشته باشند و در عمل نیز التزام عملی خود را به آن اثبات کنند. آنان باید در مبارزه با شرک شجاعت داشته باشند و از غیر خدا نهراسند: انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلاة و اتی الزکاة و لم یخش الا الله. در بیان اینکه تنها پرهیزگاران شایسته و لایق برای تصدی و تولیت امور مسجد الحرام هستند، می‌فرماید: وما لهم الا یعذبهم الله و هم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوا اولیاءه ان اولیاؤه الا المتقون. آنان که که خود از سردمداران شرک بوده و دل به بیگانگان سپرده‌اند و دنیا و دین خود را با مشرکان پیوند زده‌اند، نمی‌توانند مدیریت کانون توحید و مبارزه با شرک را به دست گیرند و مسلمانان را در ستیز با شرک و الحاد رهبری کنند؛ از جایگاه ویژه مسجد الحرام در مبارزه با شرک، سر استحباب ورود از باب بنی شیبه نیز روشن می‌شود. زیرا آن گاه که بت هبل به دست علی(علیه‌السّلام) از کعبه پایین آورده و شکسته شد؛ به دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن مکان دفن گردید تا حاجیان به هنگام ورود به وادی توحید، نخست شرک را در زیر پای خود لگد مال کنند و آن گاه وارد به وادی توحید شوند:
«فی شرح المازمین- انه موضع عبد فیه الاصنام و منه اخذ الحجر الذی نحت منه هبل الذی رمی به علی علیه‌السّلام من ظهر الکعبة، لما علا ظهر رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فامر به فدفن عند باب بنی شیبه فصار الدخول الی المسجد من باب بنی شیبة سنة لاجل ذلک».

۳.۴ - نماد نفی نژاد پرستی

در مسجد الحرام همه یکسانند و وحدت و یکپارچگی در آن موج می‌زند مردم از هر کشوری و با هر نژادی و در هر سطحی از برخورداری مواهب دنیایی، همه و همه در آن مکان یکسانند: والمسجد الحرام الذی جعلناه للناس سواء العاکف فیه و الباد.( «العاکف» به معنای شخص مقیم «الباد» کسی که از شهر و آبادی دیگر وارد مکه می‌شود. ) حتی در مسجد الحرام مرزهای جنسیتی نیز تعریف دیگری پیدا می‌کند، راوی از امام صادق(علیه‌السّلام) سؤال کرد: «یا بن رسول الله! اقوم اصلی و المرآة جالسة بین یدی او مارة؟» امام در پاسخ فرمود: «لا باس انما سمیت بکه لانه یبک فیها الرجال و النساء». در سایر مساجد و محافل _حتی در عرصه جهاد با دشمنان_ حضور زنان واجب نیست، اما در مسجد الحرام حضور زن برای انجام مناسک عبادی حج و یا عمره واجب می‌شود و زن و مرد در کنار یکدیگر، گرد کعبه طواف می‌کنند و این می‌رساند که در کمال معنوی و صعود الی الله، جنسیت و نژاد و طبقات دنیوی نقشی ندارد و مسجد الحرام پایگاه همه برای رسیدن به مقام قرب است. به راستی این تفاوت‌ها، اصالتی در کمال بشری ندارد و فقط متاع غرور برای عالم ماده است و راه سعادت بر همگان گشوده است.

۳.۵ - مسجد الحرام پایانی برای آغاز

حضور در مسجد الحرام، مرحله پایانی مناسک حج است؛ اما این پایان، آغازی برای سیر و سلوک است. خداوند معراج پیامبر خود را از مسجد الحرام قرار داد تا به بندگان وارسته خود بگوید: کعبه نقطه پایان حرکت آنان نیست. آنان که به کعبه رسیدند، در نقطه آغاز قرار دارند و باید از این نقطه عروج، راه معراج را برگزینند: سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا.

۳.۶ - مقصد و مقصود همگان

کعبه و مسجد الحرام، فقط مقصد و مقصود حج گزاران نیست و محدود به زمان خاصی محدود نشده است؛ بلکه در هر زمان و لحظه‌ای، ملجا و مقصد همگان است. کعبه و مسجد، قبله و تکیه گاهی است که هر کس از هر کجا و در هر حالتی، اگر به او روی آورد و توجه کند، آرامش می‌یابد: قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبلة ترضاها فول وجهک شطر المسجد الحرام و هر کس در هر کجا هست، می‌تواند قطب وجود خود را با این مرکز مغناطیسی توحید همسو و همراه سازد: وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره. از این رو به سوی او نشستن و خوابیدن و چهره به سمت آن متوجه ساختن، مستحب و شایسته است و حفظ حرمت آن حتی در اقصی نقاط و دورترین مکان نیز واجب می‌باشد، در برخی حالات استقبال و ادبار به قبله حرام است.

۳.۷ - درس حق شناسی

امام صادق(علیه‌السّلام) فرمود: چون به مسجد الحرام داخل شدی، درب مسجد توقف کن و بگو: «السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته، بسم الله و بالله ومن الله و ما شاء الله و السلام علی انبیاء الله و رسله و السلام علی رسول الله و السلام علی ابراهیم و الحمدلله رب العالمین»حج‌گزار باید بداند که اگر به نطقه وصال دست یافته و توفیق قدم نهادن در مسجد الحرام را پیدا کرده است، نتیجه زحمات و مجاهدت‌های انبیا از آدم تا خاتم است. پس در ابتدای ورود به وادی توحید، به رسم حق شناسی درود و سلام مخصوص بر پیامبران _به ویژه بر ابراهیم پرچمدار توحید و پیامبر اسلام _ فرستاده می‌شود، آن گاه اجازه طواف برگرد کعبه دریافت می گردد.

۳.۸ - فرصتی برای تثبیت ایمان

از آداب مسجد الحرام، قرائت قرآن، اقامه نماز، طواف برگرد کعبه، نظر به کعبه و است و اینها فرصتی برای رشد معنوی و تعمیق ایمان است. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «اعظم المساجد حرمة و احبها الی الله و اکرمها علی الله تعالی المسجد الحرام». انسان باید بتواند ابعاد معنوی خود را ژرف ببخشد و ایمان و باورهای دینی خود را تثبیت کند، به صورتی که با جدا شدن از این محیط و بازگشت به امور روزمره دنیوی، این نور معنوی در وجود او تثبیت شود و او را از لغزش‌ها دور سازد.


۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب، ج۵، ص۴۵۳، ح ۱۵۸۴.    
۲. حافظ شیرازی، محمد بن بهاءالدین.
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۴۰۱، ح ۱.    
۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۹.    
۵. حج/سوره۲۲، آیه۲۵.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۲۸.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۱۷.    
۸. حج/سوره۲۲، آیه۲۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۱.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۱۷ ۱۸.    
۱۱. انفال/سوره۸، آیه۳۴.    
۱۲. ریشهری، محمد، الحج و العمره، ص۴۸، حدیث ۱۰۹.    
۱۳. حج/سوره۲۲، آیه۲۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه شریفه.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۸۳.    
۱۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۱.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۴۰۳، ح ۱.    
۲۰. ریشهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۴۳، ح ۹۶.    



معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۱۸۸، برگرفته از مقاله «اسرار مسجدالحرام».    




جعبه ابزار