ارکان روزه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خودداری (
امساک) از
مفطرات در
روز به قصد
تقرب به
خدا را
روزه گویند.
روزه دارای سه رکن میباشد که بدون آن تحقق نمییاید. عنوان
صوم در
فقه بابی مستقل است که در آن به تفصیل از
احکام روزه سخن رفته است.
ارکان
روزه عبارت است از
نیّت،
امساک از مفطرات و
زمان.
مراد از
نیّت در
روزه،
روزه گرفتن به قصد
تقرب به خدا و
امتثال امر او است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله دراینخصوص مینویسد: در
روزه نیّت شرط است؛ بدینگونه که با قصد قربت آن
عبادت مخصوصی را که در
شرع معیّن شده قصد کند و بر خودداری از چیزهایی که
روزه را
باطل میکند تصمیم بگیرد. و لازم نیست که همه
مبطلات را جداجدا بداند، بنابراین اگر
نیّت کند که از تمامی مبطلات خودداری نماید و مبطل بودن بعضی چیزها را نداند یا گمان کند که مبطل نیست - مانند اماله - ولی انجام ندهد،
روزهاش صحیح است و همچنین اگر خودداری از چیزهایی را
نیّت کند که میداند مبطلات هم در میان آنها است بنابر اقوی صحیح است.
بنابر قول مشهور، بلکه به
اجماع ادعا شده، در
نیّت روزه ماه رمضان، تعیین (
روزه ماه رمضان بودن)
شرط نیست؛ بلکه
نیّت روزه به قصد تقرّب به خدا
کفایت میکند.
امام خمینی میفرماید: «در
روزه ماه رمضان،
نیّت روزه فردا کفایت میکند و تعیین آن لازم نیست، بلکه اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و
روزه دیگری را
نیّت نماید، از ماه رمضان حساب میشود، بر خلاف کسی که بداند ماه رمضان است (و غیر آن را
نیّت کند) که از هیچکدام حساب نمیشود.»
لیکن در
روزه واجب غیر معین، مانند
روزه کفّاره و
نذر مطلق، و نیز بنابر قول مشهور در
روزه واجب معین، مانند نذر معیّن، تعیین در
نیّت،
شرط صحّت روزه است. بنابر این، اگر به صرف قصد تقرّب اکتفا کند،
روزه صحیح نخواهد بود.
و
تعیین اجمالی روزه کفایت میکند، مثل اینکه آنچه بر عهده او واجب است یک نوع
روزه باشد و او آنچه را که در
ذمّه دارد قصد کند، کفایت میکند.»
اقوال در
روزه مستحب مختلف است. برخی،
روزه مستحب معیّن همچون [[|
روزه ایام البیض]] را به
روزه ماه رمضان ملحق کرده و تعیین را شرط ندانستهاند. بعضی گفتهاند: در
روزه استحبابی دارای سبب خاص، مانند
طلب باران، تعیین از جهت احراز خصوصیت و تحقق آن شرط است، نه آنکه شرط صحّت باشد، و در
روزه استحبابی دارای زمان خاص، مانند
ایام البیض، وقوع
روزه در آن زمان، تعیّن آن به شمار میرود و نیازی به تعیین آن در
نیّت نیست.
در
تحریرالوسیله در این باره آمده است: در
روزههای مستحبی
مطلق (که مخصوص وقت معینی نیست) اظهر آن است که تعیین آن لازم نیست، بنابراین اگر
روزه فردا را برای
خدا نیّت کند، در صورتی که آن
روز برای
روزه گرفتن صلاحیت داشته باشد و
روزه مستحبی هم از آن شخص صحیح باشد، این
روزه صحیح است و بهعنوان مستحب واقع میشود، بلکه
روزه مستحبی معیّن، اگر خصوصیت آن به (انجام گرفتن در) زمان خاص باشد نیز چنین است مانند ایام البیض، جمعه و پنجشنبه، البته در احراز
ثواب آن خصوصیت، احراز کردن آن
روز و قصد کردن آن لازم است.
بنابر قول مشهور،
طلوع فجر صادق است؛ لیکن در صورت
فراموشی یا
جهل به ماه رمضان بودن، تا قبل از
زوال، هر زمان یادش بیاید میتواند
نیّت کند؛
به شرط آنکه کاری که
روزه را
باطل میکند انجام نداده باشد، و چنانچه بعد از زوال یادش بیاید، کفایت نمیکند.
زمان
نیّت در
روزه واجب غیر معیّن و بنابر قولی در
روزه مستحب تا
زوال ادامه دارد. قول دیگر در
روزه مستحب، امتداد زمان تا قبل از
غروب خورشید است.
گرفتن
روزه یوم الشّک (
روز مردد بین آخر
شعبان و اوّل
رمضان) به
نیّت ماه رمضان، بنابر قول مشهور صحیح نیست؛ لیکن به
نیّت روزه استحبابی ماه شعبان
صحیح است و چنانچه بعد معلوم شود آن
روز اوّل ماه رمضان بوده، از
روزه واجب کفایت میکند.
یعنی
خودداری کردن
روزه دار از آنچه که ارتکاب آن موجب
بطلان روزه میشود. مفطرات عبارتند از:
خوردن و
آشامیدن؛
آمیزش در
قُبُل و بنابر قول مشهور در
دُبُر؛
دروغ بستن بر
خدا،
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و
امامان معصوم علیهم السّلام بنابر قول منسوب به مشهور. به تصریح برخی،
حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام و دیگر
پیامبران و جانشینان ایشان نیز در حکم یادشده ملحق به آناناند؛ فرو بردن
سر در
آب به قول برخی؛ رساندن
غبار غلیظ به
حلق به قول مشهور؛ باقی ماندن بر
جنابت،
حیض و
نفاس تا
اذان صبح؛
استمنا؛
اماله با
مایعات به قول گروهی و
استفراغ کردن از روی
عمد.
خوردن و آشامیدن
در بطلان
روزه به خوردن و آشامیدن، تفاوتی بین نوع متعارف آن، مانند
نان و آب و نوع غیر متعارف، از قبیل
خاک و
شیره درخت نیست.
فرو بردن عمدی غذای باقی مانده لای
دندانها،
روزه را
باطل میکند.
در اینکه
جویدن مواد دارای
طعم، بدون آنکه اجزایی از آن جدا شود، مانند
سقز، موجب بطلان
روزه میشود یا نه،
اختلاف است.
مشهور قائل به عدم بطلان اند، هرچند آن را
مکروه میدانند.
فرو بردن
آب دهان و نیز
خلط سینه تا زمانی که وارد فضای دهان نشده
جایز است؛ لیکن در صورت ورود به فضای دهان، در بطلان
روزه با
بلعیدن آن اختلاف است.
<
فروبردن سر در آب
بنابر قول مشهور فروبردن سر در آب بر
روزه دار
حرام است؛ لیکن در بطلان
روزه به آن اختلاف میباشد.
برخی گفتهاند: مقتضای
اطلاق نص و کلمات
فقها، عدم تفاوت در حکم یاد شده (
حرمت) بین
روزه واجب و مستحب است؛ هرچند در
روزه مستحب احتمال عدم حرمت آن را دادهاند.
برخی نیز در حرمت آن در
روزه مستحب و
واجب موسّع اشکال کردهاند.
باقی ماندن بر
جنابت در
روزه ماه رمضان و نیز قضای آن، بنابر قول مشهور موجب بطلان
روزه است. در دیگر
روزهها اختلاف است.
همچنین است اگر زن قبل از
طلوع فجر از حیض یا نفاس
پاک شود و با داشتن وقت، تا طلوع فجر صادق، غسل یا در صورت عدم امکان غسل،
تیمّم نکند.
بنابر قول برخی، رساندن
غبار رقیق (غیر غلیظ) به حلق نیز موجب بطلان
روزه است، مگر آنکه اجتناب از آن
دشوار باشد.
بسیاری از
متأخران دود غلیظ را در
حکم، به غبار غلیظ ملحق کردهاند.
برخی
قدما،
بوییدن مادّه
خوش بویی را که
بوی آن به حلق میرسد از
اسباب بطلان روزه بر شمردهاند.
آیا آنچه از غیر راه حلق- جز
اماله با مایعات- به باطن میرسد از قبیل
تزریق با
آمپول، موجب بطلان
روزه میشود یا نه؟ محل اختلاف است.
ارتکاب مفطرات یاد شده، جز بقا بر جنابت، به دو شرط موجب بطلان
روزه میشود:
حتی بنابر مشهور اگر مرتکب،
جاهل به حکم (بطلان
روزه به سبب آن) باشد.
بقابر جنابت از روی غیر عمد نیز گاه موجب بطلان
روزه میشود، مانند موردی که
جنب به قصد غسل، قبل از
طلوع فجر بخوابد و پس از بیدار شدن، دوباره به قصد
غسل بخوابد، لیکن تا
صبح بیدار نشود، که در این صورت بنابر قول مشهور
روزهاش
باطل است.
اگر ارتکاب مفطر از روی
سهو یا
فراموشی باشد،
روزه باطل نمیشود.
اختیار دو معنا دارد: یکی
قصد و
اراده و دیگری
رضا و
خشنودی. بدون شک
اختیار به معنای نخست، شرط بطلان
روزه به مفطرات است. از این رو، اگر مرتکب، فاقد قصد و اراده باشد،
روزهاش باطل نمیشود، مانند
روزه داری که به زور در حلق او آب بریزند. لیکن در شرط بودن اختیار به معنای دوم اختلاف است. بنابر قول به اعتبار آن، چنانچه کسی از روی اکراه و تهدید وادار به ارتکاب مفطری گردد،
روزهاش باطل نمیشود؛ اما بنابر قول به عدم اعتبار آن،
روزهاش باطل میشود.
بر
افطار عمدی روزه واجب از روی
اختیار گاه آثاری از قبیل
قضا و کفّاره مترتب است.
بنابر مشهور در بطلان
روزه به
افطار عمدی و وجوب قضا- در موارد وجوب آن- تفاوتی بین
عالم و جاهل نیست؛ لیکن در وجوب کفّاره- در موارد وجوب آن- بر جاهل اختلاف است. برخی، تنها قضا را بر او واجب دانسته و برخی بین
جاهل مقصر و
قاصر تفصیلداده و بر اوّلی قضا و
کفّاره؛ هر دو را واجب دانستهاند. قول وجوب کفّاره بر جاهل مطلقا منسوب به مشهور است.
افطار عمدی
روزه واجب معیّن همچون
روزه ماه
رمضان و
روزه نذر معیّن مانند
روزه یک هفته معیّن موجب ثبوت قضا و کفّاره است.
کفّاره در سه قسم از اقسام
روزه واجب میشود؛ خواه با آن قضا نیز واجب باشد یا نه:
کفّاره آن بنابر قول مشهور، آزاد کردن یک
برده یا دو ماهِ پی درپی
روزه گرفتن و یا
اطعام شصت
فقیر است و
مکلّف بین انتخاب یکی از آن سه مخیّر میباشد. وجوب مراعات
ترتیب (ابتدا آزاد کردن برده، در صورت عدم تمکّن از آن،
روزه گرفتن و در صورت عدم تمکّن از آن، اطعام)
منسوب به بعضی قدما است.
بنابر قول برخی، در
افطار با حرام،
کفاره جمع (هرسه خصال) واجب میشود؛ لیکن مشهور آن را واجب نمیدانند.
روزه قضای ماه رمضان بنابر مشهور، در صورتی که
روزه دار پس از
زوال (
ظهر)
روزه اش را باطل کند. کفّاره آن اطعام ده فقیر- هر فقیر به اندازه یک
مُدّ- بنابر قول منسوب به مشهور است. دیگر اقوال در مسئله عبارت است از: کفّاره افطار در
ماه رمضان؛ کفّاره قسم؛ سه
روز روزه یا
اطعام ده فقیر؛ سه
روز روزه یا اطعام ده
فقیر درصورت افطار نه از روی
استخفاف و کفّاره افطار در ماه رمضان در صورت
افطار از روی استخفاف.
کفّاره آن بنابر قول مشهور، کفّاره افطار
روزه ماه رمضان است. برخی، کفّاره آن را کفّاره قسم (اطعام ده فقیر یا
پوشاندن آنان یا آزاد کردن یک برده) دانستهاند.
موارد آن در افطار
روزه واجب معیّن به شرح زیر است:
اگر جنب در شب ماه رمضان، پس از بیدار شدن از خواب اوّل یا دوم، دوباره به قصد بیداری و غسل قبل از طلوع فجر، بخوابد، لیکن تا صبح بیدار نشود، به قول برخی، تنها قضای آن
روز بر وی واجب میشود؛ هرچند مشهور در خواب سوم به کفّاره نیز قائلاند.
چنانچه
روزه دار در ماه رمضان بدون ارتکاب مفطری، با ترک
نیّت روزه یا با
ریا یا با
نیّت قطع
روزه در اثنای
روز یا با
نیّت قاطع (
نیّت ارتکاب یکی از مفطرات)،
روزه خود را باطل کند، قضای آن
روز بر او
واجب است.
برخی در این صورت، کفّاره را مطلقا واجب دانسته و برخی،
نیّت قاطع بدون ارتکاب را موجب بطلان
روزه ندانسته، و برخی علاوه بر
نیّت قاطع،
نیّت قطع در آینده را موجب
بطلان ندانستهاند.
کسی که
غسل جنابت را فراموش کرده و یک یا چند
روز از ماه رمضان را با حالت
جنابت روزه گرفته است، بنابر قول اکثر
فقها، قضای
روزه همه آن
روزها بر او واجب است.
کسی که به رغم توانایی بر اطلاع یافتن از طلوع فجر، بدون بررسی، مرتکب مفطری شود و سپس معلوم گردد که فجر قبل از آن طلوع کرده است، قضای آن
روز بر او
واجب است. در صورت
ناتوانی از کسب
آگاهی از فجر، مانند
نابینا، بنابر قول مشهور،
روزهاش
صحیح است و قضا واجب نیست.
کسی که با اعتماد بر اخبار دیگری بر عدم طلوع فجر، مرتکب مفطری شود و سپس معلوم گردد که فجر طلوع کرده بوده است.
====عدم اعتنا به إخبار غیر معتمد=====
ارتکاب مفطر در فرضی که کسی او را از طلوع فجر مطلع ساخته، لیکن وی به جهت عدم اعتماد به خبر او، آن را نادیده گرفته است و سپس درستی خبر معلوم شود.
افطار
روزه به
تقلید از کسی که از داخل شدن
شب خبر داده و سپس نادرست بودن آن معلوم شده است. برخی در فرض عدم جواز تقلید، کفّاره را نیز
ثابت دانستهاند.
بنابر قول برخی، افطار بر اثر
تاریکی هوا که- بدون وجود علّتی همچون
ابر در آسمان- منشأ
جزم به دخول شب گشته و سپس خلاف آن ثابت شده است.
داخل کردن آب در دهان به قصد خنک شدن، لیکن به طور اتفاقی وارد حلق گردد. همچنین است به تصریح گروهی داخل کردن آب در دهان به
قصد سرگرمی- و نه خنکی- و سپس فرورفتن اتفاقی آن در
حلق.
استفراغ کردن از روی
عمد بنابر قول مشهور.
اماله کردن با مایعات بنابر قول برخی.
بقابر جنابت از روی عمد به قول بعضی.
ارتماس بنابر قول برخی.
رساندن غبار به حلق به قول بعضی.
به قول برخی،
انزال منی به سبب
ملاعبه یا
ملامسه؛ بدون آنکه قصد
انزال داشته باشد و عادت وی نیز در چنین مواقعی انزال نباشد.
زمان، سومین رکن
روزه و عبارت است از طلوع فجر صادق تا غروب خورشید که بنابر قول مشهور با
زوال حمره مشرقیه و به قول برخی، با ناپدید شدن قرص
آفتاب از
افق تحقق مییابد.
روزه عید فطر و قربان صحیح نیست.
و نیز
روزه کسی که در
ایّام تشریق در
منی است صحیح نیست.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۱۶۶-۱۷۲. ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی