احمد بن اخی ناطور افلاکی عارفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَفْلاکی، شمس
الدین احمد عارفی (۷۶۱ق /۱۳۶۰م )، از شاگردان و
مریدان شیخ جلال
الدین
عارف نواده جلال
الدین محمد مولوی و مؤلف
کتاب مناقب العارفین می باشد.
این کتاب با اینکه از جهت اشتمال بر
احوال
مشایخ سلسله مولویه و
خاندان جلال
الدین مولوی دارای اهمیت و
فواید بسیار است، اما از
زندگانی مؤلف اطلاعات چندانی به
دست نمی دهد.
اینکه ثاقب دده
نام
پدر او را اخی ناطور نوشته است،
درست نمی نماید، زیرا اخی ناطوری که افلاکی در مناقب العارفین
از او یاد کرده، و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمی تواند پدر او باشد، زیرا که وی در
زمان
حیات جلال
الدین مولوی بیش از ۱۰۰
سال داشته است .
افلاکی به سبب دلبستگی بسیار به
شیخ خود، عارف چلبی، به عارفی معروف شد.
پدر او به دربار ازبک خان
فرمانروای آلتین اردو (۷۱۲-۷۴۱ق /۱۳۱۲-۱۳۴۰م) وابسته بود و در شهر «سرای» درگذشت.
به گفته ثاقب دده
افلاکی در قونیه به
دنیا آمده، و چون
وفات او در ۷۶۱ق بوده است، و استادان و پیرانش به اوایل
سده ۸ق تعلق داشته اند، می توان گفت که
ولادت او در
اواخر سده ۷ و در
حدود ۶۹۰ق روی داده است.
وی از بدرالدین
تبریزی ، معمار
آرامگاه مولانا که در
نجوم ، رقوم، هندسه،
کیمیا و نیز
سحر دست داشت، کسب
دانش کرد و به مجالس سلطان ولد،
فرزند مولانا، نیز راه یافت
و در صرف و نحو و
عرفان و
حکمت به مقام استادی رسید. او خود می گوید که نزد سراج
الدین مثنوی خوان، عبدالمؤمن توقاتی و نظام
الدین ارزنجانی نیز به فراگیری علوم پرداخته است.
ظاهراً چون وی در جزئیات علم هیأت و فلکیات تبحر یافته بود، به «افلاکی» معروف شد.
گفته اند که در تپه علاء
الدین در قونیه
رصدخانه ای بوده که وی
ریاست آن را برعهده داشته است.
ثاقب دده
نقل کرده است که او و استادانش، همچون بدرالدین تبریزی و حمدالدین جندی، استیلای کیغاتوخان نوه
چنگیز خان برقونیه و
قتل عام مردم را از طریق علم نجوم پیش بینی کرده بودند که البته چنین نشد و به گفته همو این
بلا به
دعای بهاء
الدین ولد بر طرف گردید. گرچه این روایت از لحاظ
زمانی و
تاریخی درست نمی نماید،
لیکن اشتغال افلاکی را به نجوم و علت
اشتهار او را به افلاکی تأیید می کند.
افلاکی مورد توجه خاص
عارف چلبی بود، چندانکه به گفته خود در سفرهای وی به شهرهای آناتولی، سلطانیه و
تبریز (۷۱۶ق ) او را همراهی می کرد.
اما چون عارف چلبی به سببی از او رنجید، وی دچار
بیماری سختی شد، تا اینکه سرانجام چلبی در شهر کوتاهیه از او دلجویی کرد و وی
سلامت خود را باز یافت.
وی در خدمت عارف چلبی به درجات عالی نائل شد و اهل طریقت او را سزاوار مقام مرشدی دانستند، ولی وی با عذرخواهی از پذیرفتن این مقام گوشه نشینی اختیار کرد و چندی بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش ناچار به جانب «
حرمین محترمین» رهسپار شد و
مدت درازی در جوار
مرقد مطهر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)
عزلت گزید.
افلاکی بعد از مرگ عارف چلبی (۷۱۹ق /۱۳۱۹م) بر طبق
وصیت او به نگهبانی
تربت مولانا پرداخت و یکی از «مثنوی خوانان» آنجا شد.
پس از مرگ عارف چلبی وی در زمره
مریدان فرزندش
عابد چلبی درآمد
و هنگامی که عابد از جانب تمورتاش به
ولایت اوج فرستاده شد تا امرای آن ناحیه را به
اطاعت و انقیاد ترغیب کند، افلاکی نیز با او همراه بود.
پس از آن ظاهراً تا آخر
عمر ، دیگر قونیه را ترک نکرد و در همانجا
وفات یافت و نزدیک تربت مولانا به
خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستی معلوم نیست، ولی در ۱۹۲۹م
سنگ مزارش در نزدیکی آرامگاه مولانا پیدا شد و اکنون در موزه مولانا نگهداری می شود.
افلاکی شهرت خود را مدیون تألیف بسیار مهم خود مناقب العارفین است. وی خود درباره سبب تألیف این
کتاب می گوید: روزی در حضور عارف چلبی و گروهی از بزرگان درباره تذکره الاولیاء
عطار سخن به میان آمد و حاضران تألیف چنان کتابی را در شرح احوال حضرت مولانا و
خاندان و اصحاب او بسیار مناسب دانستند. از این رو عارف چلبی، مرا به تألیف چنین کتابی مأمور کرد.
افلاکی
اثر خود را در ۷۱۸ق /۱۳۱۸م شروع کرد و در ۷۵۴ق / ۱۳۵۳م به
پایان رساند.
یکی از مآخذ عمده مناقب العارفین، رساله فریدون بن احمد سپهسالار بوده، و افلاکی نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغییری مختصر در عبارات و بدون ذکر مآخذ نقل کرده است.
ولی چون نمونه ای که در این کار در نظر داشته، تذکره الاولیاء عطار بوده است، روایات گردآوری شده را به ترتیب تاریخی تنظیم کرده است.
وی در مطالب مربوط به دوران
حیات خود غالباً به مشاهدات خود و یا به نقل و
روایت سخنان اشخاص مختلفی که مورد
اعتماد او بوده اند، استناد جسته است.
او خود در آغاز کتاب
درباره طرح کلی و دامنه موضوعات مندرج در آن می گوید. که «قواعد اصول آن مجموعه را در ده فصول منحصر» گردانیده است. آنگاه فصول دهگانه را که شرح احوال،
کرامات و مناقب جلال
الدین محمد مولوی و خاندان و فرزندان و یاران اوست، بدین سان بر می شمارد،
۱. بهاء
الدین ولد، ۲.
سید برهان
الدین محقق ترمذی، ۳. مولانا جلال
الدین محمد مولوی، ۴. شمس
الدین تبریزی، ۵.
صلاح الدین زرکوب، ۶. حسام
الدین چلبی، ۷. سلطان ولد، ۸. جلال
الدین چلبی امیر عارف، ۹. شمس
الدین چلبی امیر عابد، ۱۰. اولاد و اخلاف این خاندان.
از آنجا که منابع تاریخی چندانی درباره آناتولی سده های ۷ و ۸ق در
دست نیست،
کتاب افلاکی از این لحاظ دارای ارزش و اهمیت خاص است و بسیاری از وقایع مهم آسیای صغیر آن زمان در این کتاب نقل شده است. علاوه بر این از لحاظ شرح احوال دانشمندان و عارفان، خصوصاً ذکر جزئیات روایت های مربوط به مولانا جلال
الدین بلخی و پدر و
مربیان و فرزندان و جانشینان او و شرح و تفصیل
اخبار و وقایع مربوط به این سلسله از منابع بسیار معتبر به شمار می رود و همواره مورد استفاده محققان و مولوی شناسان
قدیم و
جدید بوده است. افلاکی به دو تن از شاگردان و شارحان عقاید ابن عربی یعنی صدرالدین قونوی و فخرالدین عراقی نیز اشاراتی دارد و از صحبت آنان با مولانا سخن می گوید.
همچنین در سراسر کتاب او، به نام معین
الدین پروانه (۶۷۵ق / ۱۲۷۶م) وزیر با نفوذ سلجوقیان بر می خوریم که مساعدت های فراوان و ارادت خاص وی به مولانا در طول
عمر او و بعد از مرگش به یاران او، مکرر شرح داده شده است.
روایت های افلاکی، بعضی دارای
مرجع کتبی است و برخی بدون سند و بر اقوال اشخاص مختلف و یا بر مشاهدات خود او مبتنی است.
روایت های مبتنی بر کرامات اغراق آمیز نیز در این میان فراوان است. اساس این تألیف، چنانکه اشاره شد، رساله فریدون سپهسالار بوده است. جز این کتاب اهم مآخذ کتبی افلاکی عبارتند از، ولدنامه (ابتدانامه)، رباب نامه، انتها نامه و معارف سلطان ولدفرزندمولانا، معارف سلطان العلماء بهاء
الدین ولد، مقالات شمس
الدین تبریزی، فیه مافیه و مکتوبات مولانا جلال
الدین و نیز مثنوی و
دیوان
اشعار او.
بیشتر اشعاری که در مناقب العارفین نقل شده، از دیوان کبیر و مثنوی مولاناست، ولی در سراسر کتاب، اشعار دیگری نیز دیده می شود که سراینده آنها معلوم نیست. افلاکی به زبان عربی و ادب فارسی به خوبی آشنا بوده، و انشائی شیوا و روان داشته است.
این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفیانه آن روزگار، دارای اهمیت خاصی است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانی و خانقاهی همه جا به
چشم می خورد. مناقب العارفین یک بار به دست احمد بن محمد که ظاهراً از شاگردان و مریدان جلال
الدین بخاری (۷۸۵ق) بوده، به نام خلاصه المناقب تلخیص شده، و مطالبی که در آن بر خلاف آراء علمای ظاهر دیده می شده، حذف گردیده است.
بار دیگر عبدالوهاب بن جلال
الدین محمد همدانی آن را در ۹۴۷ق با عنوان ثواقب المناقب اولیاء الله تلخیص کرد و بسیاری از روایات و حکایات آن را که خود غیر مفید تشخیص می داد، از آن حذف کرد و توضیحات و مطالب دیگری بر آن افزود. این تلخیص و
تهذیب را درویش محمود مولوی در ۹۹۸ق به نام ترجمه مناقب ثواقب، به ترکی ترجمه و به سلطان مراد سوم تقدیم کرد.
یکی ترجمه زاهد بن عارف به نام مخزن الاسرار، در ۸۰۳ق که مترجم برخی از بخش های مربوط به احوال شمس تبریزی را از آن حذف کرده است.
دیگری ترجمه گورک زاده حسن، در ۱۲۱۰ق.
و نیز ترجمه عبدالباقی بن شیخ سید ابوبکر دده افندی، در ۱۲۱۲ق.
اخیراً تحسین یازیجی این
کتاب را به صورت کامل و بر اساس نسخه مصحّح خود به ترکی
ترجمه ، و در ۱۹۵۴م در
آنکارا طبع و نشر کرده است.
ردهاوس خلاصه ای از کتاب را به انگلیسی ترجمه، و ضمن مقدمه
جلد اول ترجمه خود از مثنوی، در سلسله کتاب های
شرقی تروبنر در لندن (۱۸۸۱م) منتشر ساخت. ترجمه فرانسوی مناقب العارفین توسط کلمان هوار در پاریس (۱۹۱۸- ۱۹۲۲م) به چاپ رسید. ترجمه اردوی آن نیز از سوی حافظ احمد علیخان رامپوری در رامپور (۱۳۱۹ق) به نام مقامات مولانا روم طبع شد.
طبع اول مناقب العارفین به عنوان سوانح عمری حضرت مولانا رومی مسمی به مناقب العارفین در ۱۸۹۷م در آگره انتشار یافت.
بار دوم تحسین یازیجی آن را در دو جلد بر اساس نسخه های معتبر با نقد و حواشی و تعلیقات سودمند در ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱م
و بار دیگر در ۱۹۷۶ و ۱۹۸۰م در آنکارا به طبع رساند.
از افلاکی ۴ غزل به
ترکی و ۲ رباعی به
فارسی موجود است که به مناسبت درگذشت عارف چلبی سروده شده است . ۳ غزل از این ۴ غزل در پایان دیوان ترکی سلطان ولد استانبول، ۱۳۴۱ق با عنوان «علاوه اول» چاپ شده است .
(۱) افلاکی احمد، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، آنکارا، ۱۹۶۷م.
(۲) ثاقب دده، سفینه نفیسه مولویان، مصر، ۱۲۸۳ق.
(۳) سپهسالار فریدون، رساله در احوال مولانا جلال
الدین مولوی، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۲۵ش.
(۴) صفا ذبیح الله، گنجینه سخن، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۵) گولپینارلی عبدالباقی، مولویه بعد از مولانا، ترجمه توفیق سبحانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۶) نفیسی سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۷) یازیجی تحسین، «زندگانی شمس
الدین احمد افلاکی»، معارف اسلامی، تهران، ۱۳۵۰ش، شم ۱۲.
(۸) یازیجی تحسین، مقدمه بر مناقب العارفین، آنکارا، ۱۹۶۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «افلاکی»ج۹، ص۳۷۶۰.