احصار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احصار بازماندن از اتمام
حج یا
عمره به سبب
بیماری است. از این عنوان در باب حج سخن رفته است.
اِحصار یا همان حَصر بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری است.
به فرد بازمانده «محصور» یا «مُحصَر» گفته میشود.
در
تحریرالوسیله آمده است: «والمحصور: من منعه المرض عن ذلک (العمرة او الحج).»
و «آنچهکه
مصدود شدن با آن محقق میشود
محصور شدن هم با همان تحقق پیدا میکند.»
امام خمینی درباره حکم افراد ناتوان عقیده دارند «کسیکه توانایی ندارد مانند
معلول و
ضعیف، بعید نیست که در احکام گذشته به
مریض ملحق باشد، ولیکن مساله دارای اشکال است، پس
احتیاط (واجب) آن است که بر
احرام باقی بماند تا خوب شود، پس اگر
حج از او فوت شد
عمره مفرده میآورد و
مُحل میشود، و با حاصل بودن شرایط بر او
واجب است در سال آینده حج بهجا آورد.»
اگر بیماری مانع
وقوف حاجی در
عرفات و
مشعر یا یکی از آن دو گردد؛ به گونهای که موجب فوت حج شود، احصار تحقّق مییابد. اگر حاجی پس از ادراک وقوف، بر اثر بیماری نتواند به
منی رود، برای
رمی جمرات و
قربانی نایب میگیرد؛ سپس
حلق(
تراشیدن)و باقی
مناسک را انجام میدهد. در صورت عدم امکان
نیابت، در اینکه حصر تحقق مییابد یا بر
احرام باقی میماند، اختلاف است.
امام خمینی در اینباره میفرمایند: «اگر برای حج محرم شود و به واسطه بیماری نتواند به عرفات و مشعر برسد، در صورتیکه بخواهد مُحل شود بر او قربانی واجب است و احتیاط (واجب) آن است که قربانی یا قیمت آن را به
منا بفرستد و قرار بگذارد که در روز
عید در منا ذبح شود و وقتی که ذبح شد از جهت همهچیز غیر از زنها مُحل میشود.»
اگر حاجی پس از انجام دادن مناسک منی و
تحلل بیمار گردد و نتواند وارد
مکه شود، در اینکه حصر تحقق مییابد یا نه، اختلاف است. بنابر قول دوم حاجی نسبت به بوی خوش،
زن و
صید بر احرام باقی میماند و در صورت انجام دادن
طواف و
سعی، هرچند با گرفتن نایب از
احرام خارج میگردد.
اگر حاجی پس از انجام دادن اعمال منی (
رمی،
قربانی و
حلق) و ورود به مکه بیمار شود و بیماری وی مانع انجام دادن طواف و سعی یا بازگشت او به منی برای
بیتوته و
رمی جمرات گردد، احصار صدق نمیکند و برای بقیه اعمال نایب میگیرد و حج او صحیح است.
محصور برای بیرون آمدن از احرام،
واجب است قربانی و سپس
تقصیر کند. در این صورت، همه محرّمات احرام جز زن بر او
حلال میشود. زن نیز پس از به جا آوردن حج در سال آینده حلال میگردد، ولی اگر حج او استحبابی باشد، به قول مشهور، با انجام نیابتی
طواف نساء زن نیز بر او حلال میشود.
در اینرابطه در تحریرالوسیله آمده است: «اگر بر عهده او حج واجبی باشد و به واسطه بیماری محصور شود از جهت زنها در حلیّت قرار نمیگیرد، مگر اینکه
اعمال حج و
طواف نساء را در سال آینده بهجا آورد و اگر از بهجا آوردن آن ناتوان باشد بعید نیست که نایب گرفتن کفایت کند و بعد از عمل نایب، مُحل میشود. و اگر حجش
مستحب باشد بعید نیست که
نایب گرفتن برای طواف نساء در مُحل شدن از آنها کفایت کند و
احتیاط (مستحب) آن است که خودش به جا آورد.»
کسی که به سبب حصر از احرام بیرون آمده است، در صورت استقرار حج بر ذمّه او یا بقای
استطاعت، قضای حج در سال دیگر بر او واجب است، امّا با فقدان هر دو یا عدم بقای استطاعت، قضای حج واجب نیست.
در اینکه محلّ قربانی در حج حصری، منی و در عمره، مکه است یا شخص مخیر است میان قربانی در محلی که محصور شده و فرستادن آن به منی، و یا مکان قربانی در
حج مستحب، مکان حصر است و در حج واجب، منی، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است.
محصوری که قربانی را به
منی یا
مکه میفرستد، در موعدی که برای
ذبح معین کرده، میتواند تقصیر کند و از احرام بیرون رود و چنانچه بعد معلوم شود که فرستاده، در موعد مقرّر
قربانی نکرده است، به خروج او از احرام خلل وارد نمیشود، لیکن باید
سال دیگر کسی را برای قربانی کردن بفرستد.
محصور اگر پس از فرستادن قربانی به منی یا مکه قبل از تحلّل عذرش برطرف شود، واجب است در
عمره مفرده و نیز در حج اگر وقت باقی است، به حاجیان بپیوندد و چنانچه یکی از دو وقوف (
عرفات و
مشعر) را به گونهای که حجّش صحیح باشد، درک کند، حج او صحیح است و در صورت فوت وقت، اگر بداند که از سوی او قربانی انجام نگرفته، واجب است حج را به
عمره مفرده تبدیل نماید و سال دیگر حجّ را بگزارد، مگر آنکه حج وی مستحب باشد که انجام دادن دوباره آن مستحب است، و اگر معلوم شود از سوی او قربانی صورت گرفته است، در وجوب تبدیل حج به عمره مفرده یا حصول تحلّل به قربانی بدون نیاز به
تبدیل، اختلاف است. بنابر قول دوم، طواف و سعی بر او واجب است.
امام خمینی در اینباره مینویسند: «اگر مریض بعد از فرستادن
قربانی یا قیمت آن، خوب شود و بتواند به مکه برسد حج بر او واجب است، پس اگر به
احرام تمتع محرم باشد و به اعمال برسد که هیچ و اگر وقت برای
وقوف عرفات بعد از انجام عمره ضیق باشد
حج افراد به جا میآورد و
احتیاط آن است که نیّت
عدول به حج افراد نماید، سپس بعد از حج،
عمره مفرده به جا آورده و از
حجة الاسلام کفایت میکند. و اگر در وقتی به مکه برسد که به وقوف اختیاری مشعر نمیرسد، عمرهاش به عمره مفرده تبدیل میشود، و احتیاط آن است که قصد عدول (به عمره مفرده) نماید و خود را مُحل کند و در صورتیکه شرایط حاصل شود در سال آینده حج واجب را بیاورد. و مصدود در این مطلب مانند محصور است.»
کسی که در
حج قران محصور شده و از
حرم بیرون آمده است، به قول
مشهور، واجب است در سال دیگر حج قران را انجام دهد.
حصر در عمره مفرده با مانع شدن
بیماری از ورود به مکه و یا به جا آوردن مناسک آن پس از دخول در مکه تحقّق مییابد
و حکم آن همانند حکم محصور در حج است و حلال شدن زن بر محصور در
عمره مفرده بنابر قول مشهور، منوط به انجام دادن عمره پس از رفع حصر میباشد.
برخی در عمره
تمتع حلال شدن زن را منوط به آن دانسته و گفتهاند: با قربانی، زن نیز بر محصور حلال میگردد.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسند: «کسیکه برای عمره محرم شده و به واسطه بیماری نتوانسته به مکه برسد در صورتی که بخواهد مُحل شود باید
قربانی کند، و احتیاط (واجب) آن است که به وسیله شخص امینی، قربانی یا قیمت آن را به مکه بفرستد و با او وعده بگذارد که در روز معیّن و در ساعت معیّنی آن را
ذبح یا
نحر کند و همینکه موعد مقرر رسید
تقصیر کند و نسبت به همه چیز غیر از زنها در حلالیت قرار میگیرد و احتیاط آن است که نایب در وقت ذبح، قصد مُحل شدن منوب عنه را بنماید.»
و «احتیاط (واجب) آن است که روزی را که در احرام عمره تمتع (برای ذبح) وعده میگذارد قبل از خروج حجاج برای
عرفات باشد و در
احرام حج روز عید باشد.»
اگر مصدود در عمره، خود را محل نماید و با زنها
نزدیکی نماید، سپس روشن شود که در روز مقرر، ذبح واقع نشده است، نه
گناه کرده و نه
کفّاره دارد؛ لیکن فرستادن قربانی یا قیمت آن و دو مرتبه وعده گذاشتن، واجب است، و بر او واجب است از زنها اجتناب کند. و
احتیاط لازم آن است که از وقتیکه واقع مطلب معلوم شد (که ذبح نکرده) اجتناب کند؛ گرچه احتمال داده شده که از وقتی اجتناب لازم باشد که قربانی یا پول آن را میفرستد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۳۰۴ - ۳۰۶. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.