ابزارهای امتحان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند انسانها را با امور ملایم با
طبع و چیزهای خیر و نیک و زمانی با ناملایمات و بدیها میآزماید.
خداوند انسانها را با شیوهها و ابزارهای گوناگون میآزماید؛ گاهی با امور ملایم با
طبع و چیزهای خیر و نیک و زمانی با ناملایمات و بدیها (رنجها، مشقتها و مشکلات):«و نَبلوکُم بِالشَّرِّ و الخَیرِ فِتنَةً»،
«و بَلَونهُم بِالحَسَنتِ والسَّیِّاتِ»،
«فَاَمَّا الاِنسنُ اِذا مَا ابتَلهُ رَبُّهُ فَاَکرَمَهُ ونَعَّمَهُ... و اَمّا اِذا ما ابتَلهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ...»
آیاتی که در آنها به ابزارها و شیوههای آزمون اشاره شده بر دو قسم است:
۱. قوانین کلی که در گذشته و حال و آینده میتواند مصادیقی داشته باشد.
۲. موارد خاص و جزئی که از تحقق
امتحان با ابزار و چشم بر شیوههای خاص در گذشته
خبر داده است؛ ولی در عین حال خود میتواند هشداری برای تکرار وقوع مثل آن در زندگی انسانها در هر زمانی باشد که به نمونههایی از هر دو قسم با ترتیب یاد شده اشاره میشود:
در این قسم میتوان
امتحان با امور ذیل را یاد آور شد:
مال و فرزند که از آن در
قرآن به زینت زندگی دنیا تعبیر شده: «اَلمالُ والبَنونَ زینَةُ الحَیوةِ الدُّنیا»
ازجمله ابزارهای
امتحان بهشمار میآید:«لَتُبلَوُنَّ فی اَمولِکُم...»،
«اِنَّما اَمولُکُم واَولدُکُم فِتنَةٌ»،
«ولا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجًا مِنهُم زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا لِنَفتِنَهُم فیه»
مقصود از «زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا» در این آیه زینت و شادی دنیاست که گروهی از کافران از آن برخوردار شدهاند.
مال میتواند ازاینجهت برای شخص متمکن و برخوردار وسیله
امتحان باشد که معلوم شود با حقوق
خدا و اولیای او و مردم در مال خود چگونه رفتار میکند.
آیا به وظیفه شرعی و اخلاقی خود در این زمینه عمل میکند و
زکات،
صدقات و
نفقات واجب و
مستحب را میپردازد، در
امور عام المنفعه شرکت میکند و به وضع مستمندان و تهی دستان رسیدگی میکند
:«فِی اَمولِهِم حَقٌّ مَعلوم • لِلسّائِلِ والمَحروم»
و آیا اصلاً توجه دارد که بهرهمندی، خود
امتحان الهی است:«فَاَمَّا الاِنسنُ اِذا مَا ابتَلهُ رَبُّهُ فَاَکرَمَهُ و نَعَّمَهُ...»
یا چون
قارون آن را محصول تلاش و دستاورد دانش خود میداند:«اِنَّما اوتیتُهُ عَلی عِلم عِندی...»،
در حالی که
علم و دانش موهبتی از جانب خداست و نعمتها وسیله
آزمایش است
و آیا در بهرهبرداری از آن راه میانه را برمیگزیند یا
اسراف و
تبذیر در آن روا میدارد؟
فرزندان ازاینرو میتوانند وسیله
امتحان باشند که
پدر و
مادر بر اثر محبت مفرط به آنان درصدد جمع اموال برای ایشان برآمده و از انجام وظایف مالی خود بازمانده، گرفتار
معصیت الهی میشوند.
خداوند انسانها را بهطور حتم با
ترس میآزماید:«و لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیء مِنَ الخَوفِ...»
در
جنگ احزاب مسلمانان به هنگام رویارویی با دشمنان چنان دچار ترس شدید گشتند که چشمهاشان خیره و جانهای آنان به لب رسید.
خداوند از این حالت ایشان به
امتحان یاد کرده است:«... اِذ زاغَتِ الاَبصرُ و بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ... هُنالِکَ ابتُلِیَ المُؤمِنونَ...»
از دیگر شیوههای آزمون الهی
گرسنگی است:«و لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیء مِنَ... الجوعِ...»
از غلبه گرسنگی بر مسلمانان در ابتدای
مهاجرت ایشان به
مدینه به عنوان نمونهای از این
امتحان یاد شده است.
گفته میشود: رسول
خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر اثر شدت گرسنگی
سنگ بر
شکم خود میبست.
خدای متعالی انسانها را به نقص و زیانهای مالی و جانی و کاستی در ثمرات و محصولات میآزماید:«ولَنَبلُوَنَّکُم... و نَقص مِنَ الاَمولِ والاَنفُسِ والثَّمَرتِ...»
از دست دادن دوستان و بستگان بر اثر
مرگ و نیز مصائب جسمی چون بیماریها و جراحتها از مصادیق
امتحان با جان به شمار آمده است.
تفاوت انسانها در اوصاف و کمالات خویش و نیز تنوع منصب و مقام آنان وسیلهای برای
امتحان آنها به یکدیگر است:«... و رَفَعَ بَعضَکُم فَوقَ بَعض دَرَجت لِیَبلُوَکُم فی ما ءاتکُم»،
«و کَذلِکَ فَتَنّا بَعضَهُم بِبَعض لِیَقولوا اَهؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَیهِم مِن بَینِنا...»
برخی انسانها در این آزمون به کمالاتی که به دیگران داده شده
حسد میورزند.
در ذیل آیه ۵۳
انعام به حسادت ورزیدن رؤسای کافران به تهیدستان
صحابه بر اثر سبقت ایشان در
اسلام اشاره شده است.
گاهی ضعف و ذلت مؤمنان دستمایه
امتحان ظالمان یا کافران میشود تا در تسلط و
ظلم نسبت به آنها
طمع کنند، ازاینرو مؤمنان درخواست میکنند که خداوند ایشان را وسیله آزمایش ستمگران و کافران قرار ندهد:«رَبَّنا لا تَجعَلنا فِتنَةً لِلقَومِ الظّلِمین»،
«رَبَّنا لا تَجعَلنا فِتنَةً لِلَّذینَ کَفَروا»
گفتنی است که اختلاف شرایع الهی و نقص و کمال آنها نیز مایه
امتحان پیروان ادیان آسمانی است:«و لِکُلّ جَعَلنا مِنکُم شِرعَةً ومِنهاجًا ولَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَکُم اُمَّةً واحِدَةً ولکِن لِیَبلُوَکُم فی ما ءاتکُم»
جهاد با دشمنان، از ابزارهای آزمایش مؤمنان است که از نظر
قرآن راه
بهشت بدون پیمودن آن هموار نمیشود:«اَم حَسِبتُم اَن تَدخُلوا الجَنَّةَ ولَمّا یَعلَمِ اللّهُ الَّذینَ جهَدوا مِنکُم...»
جهاد از جهات گوناگون میتواند وسیلهای برای
امتحان باشد؛ گاهی از جهت تحمل دشواریها و مشقتهای نبرد یا از جهت از دست رفتن و
شهادت گروهی به هنگام رزم، و زمانی از جهت شکست
و تأخیر در دستیابی به پیروزی
یا حتی از این جهت که با پیروزی به دست آمده ممکن است گرفتار غرور شوند و پیروزی را دستاورد خود بدانند، در حالی که از نظر
قرآن حتی تیری که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در میدان نبرد میاندازد در واقع آن را
خدا انداخته است:«و ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ و لکِنَّ اللّهَ رَمی» و در صدر همین آیه میفرماید: اگر شما به کشتن دشمنان افتخار میکنید پس شما آنها را نکشتید و خداوند آنها را کشته است
:«فَلَم تَقتُلوهُم ولکِنَّ اللّهَ قَتَلَهُم»
فرمانهای خداوند در ضمن پیکار نیز میتواند از دیگر مصادیق
امتحان به وسیله جهاد در ضمن آن به شمار آید، چنانکه سپاهیان
طالوت در مبارزه با
جالوت و سپاه وی مأمور شدند از نهر آبی که در پیش رو داشتند مگر اندکی ننوشند:«اِنَّ اللّهَ مُبتَلیکُم بِنَهَر فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی ومَن لَم یَطعَمهُ فَاِنَّهُ مِنِّی اِلاّ مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةَ بِیَدِهِ...»
خداوند مسلمانان را در حال
احرام به چیزی از
شکار که در دسترس و تیررس آنان قرار دارد میآزماید:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لَیَبلُوَنَّکُمُ اللّهُ بِشَیء مِنَ الصَّیدِ تَنالُهُ اَیدیکُم و رِماحُکُم»
با توجه به نیاز شدید مسلمانان در
حدیبیه به
غذا و با توجه به تردّد وسوسهانگیز حیوانات در پیرامون خیمهها بهگونهای که با دست میتوانستند آنها را بگیرند، ممنوعیت آنان از این کار و تحمل محرومیت از آن شکارها در آن هنگام، آزمون بزرگ الهی برای آنان محسوب میگردید.
در آیات ۹۱ ۹۲ نحل
خداوند بعد از آنکه به مؤمنان فرمان میدهد تا به
عهد و پیمان خویش پایبند بوده و آن را نشکنند تأکید میکند این
امر و دستور چیزی است که مؤمنان با آن آزموده میشوند:«واَوفوا بِعَهدِ اللّهِ اِذا عهَدتُم ولا تَنقُضُوا الاَیمنَ بَعدَ تَوکیدِها... • اِنَّما یَبلوکُمُ اللّهُ بِهِ...»
ممکن است قومی مستحق
عذاب باشند؛ امّا خداوند عذاب آنها را به تأخیر اندازد تا با
ابهام در زمان نزول عذاب، آنها را بیازماید
:«اِن اَدری لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَکُم...»
خداوند
حضرت ابراهیم را به وسیله کلماتی آزمود و پس از موفقیت، وی را به منصب
امامت برگزید
:«و اِذِ ابتَلی اِبرهیمَ رَبُّهُ بِکَلِمت فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِمامًا...»
در تبیین مراد از کلمات نظرات گوناگونی ارائه شده است:
یک: مجموعه قضایایی که برای آن حضرت اتّفاق افتاده و پیمانهای الهی که وی به
خدا سپرده است، همچون آزمایش به ستارهها، بتها، ورود در
آتش ،
هجرت ،
قربانی فرزند و غیر اینها که با آنها لیاقت آن حضرت برای احراز مقام امامت ثابت شد، چنان که به تصریح
قرآن، یکی از آشکارترین امتحانات ابراهیم (علیهالسلام) آزمایش ایشان در قربانی کردن
اسماعیل (علیهالسلام) است:«اِنَّ هذا لَهُوَ البَلؤُا المُبین»
در این وجه در صورتی که مراد از کلمات، الفاظ و اقوال باشد به جهت حکایت آن الفاظ از عهدها و اوامری است که به افعال تعلق گرفته است.
دو: مقام نبوت،
تطهیر بیت خدا ، بالا بردن پایهها و قواعد آن و
دعا برای
بعثت رسول گرامی
اسلام .
سه: بر پاداشتن ۳۰ خصلت از خصال اسلام از سوی حضرت ابراهیم (علیهالسلام).
ابنعباس این خصال را از ۴
سوره قرآن استنباط کرده است.
چهار:
مناسک حج .
پنج:
خصال ایمان .
برخی نیز مراد از کلمات را ستارگان و
خورشید و
ماه دانستهاند که ابراهیم (علیهالسلام) ابتدا
ربوبیت آنها را مطرح و سپس با افول آنها بر وحدانیت
خدا استدلال کرد و چون سخنان ابراهیم با قوم خود مقدمهای برای
حجت و
برهان بوده است نه اینکه وی به صحت ادعای ایشان گمان برده باشد، ازاینرو خداوند از سخنان وی با قوم خود به عنوان حجت یاد میکند
و او را بهگونهای بیسابقه میستاید.
خداوند
قوم صالح (علیهالسلام) را با فرستادن
ناقهای که
معجزهآسا از دل
کوه بیرون آمد، و فرمان به رعایت آن و تقسیم
آب میان آنها و ناقه، آزمود:«اِنّا مُرسِلوا النّاقَةِ فِتنَةً لَهُم... و نَبِّئهُم اَنَّ الماءَ قِسمَةٌ بَینَهُم...»
حضرت موسی (علیهالسلام) پس از دریافت وعده نزول
تورات با جمعی از قوم خود برای مدت ۳۰ روز به
کوه طور رفت و در این مدت برادر خویش
هارون را جانشین خود قرار داد تا قوم وی گمراه نشوند.
مدت مأموریت وی ۱۰ روز تمدید شد.در این مدت
قوم موسی با دیدن
سامری و گوساله دستساز وی به وسیله آن
امتحان شدند و بهرغم توصیههای حضرت و پیگیری برادرش هارون به گوسالهپرستی گرایش یافتند و با این عمل خویش مورد ملامت خداوند قرار گرفتند
:«فَاِنّا قَد فَتَنّا قَومَکَ مِن بَعدِکَ و اَضَلَّهُمُ السّامِریّ»
خدای متعالی
بنی اسرائیل را به ترک
صید ماهی در روز
تعطیل (شنبه) آزمود:«وسَلهُم عَنِ القَریَةِ... اِذ یَعدونَ فِیالسَّبتِ اِذ تَأتیهِم حیتانُهُم یَومَ سَبتِهِم شُرَّعًا... کَذلِکَ نَبلوهُم...»
طبق
آیه یاد شده ویژگی این
امتحان آن بود که در همان روز که از صید ماهی ممنوع بودند ماهیان فراوانی دردسترس آنان قرار داشتند و البته بنیاسرائیل از این
امتحان سربلند بیرون نیامدند و با محصور کردن ماهیان در روز شنبه، روز دیگر آنها را شکار کردند.
قرآن کریم رؤیای
رسول خدا را از موارد
امتحان به شمار آورده است:«و ما جَعَلنَا الرُّءیَا الَّتی اَرَینکَ اِلاّ فِتنَةً لِلنّاسِ...»
گفته شده: مردم نسبت به باور کردن و پذیرفتن مضمون و موضوع این رؤیا
آزمایش شدهاند.
در اینکه این رؤیای
رسول خدا چه بوده و به کدام ماجرا اشاره داشته است اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی مقصود آن را رؤیای وی درباره محل قرار گرفتن
جنازه کافران
قریش در
جنگ بدر دانستهاند که خداوند آن محل را در
خواب به وی نشان داده است.
نظر دیگری آن را اشاره به بشارت یافتن رسول
خدا در
صلح حدیبیه و پیروزی مسلمانان در آن میداند.
بعضی نیز آن را درباره افتادن حکومت پس از وی به دست نااهلان (
بنیامیه ) دانسته است.
گفتهاند: رسول
خدا در خواب دید که بوزینگان بر منبر وی بالا میروند.
خداوند برای روشن شدن
ایمان مؤمنان و آزمودن ستمگران، آنان را به گزارش از امور غیبی میآزماید.
مؤمنان در آن خبرهای غیبی شک نمیکنند؛ ولی ستمگران آنها را تکذیب میکنند.
یکی از موارد
امتحان به امر غیبی خبر وجود درختی در
دوزخ به نام
زقوم است:«... شَجَرَةُ الزَّقّوم • اِنّا جَعَلنها فِتنَةً»
از دیگر مصادیق
امتحان به غیب گزارش
قرآن درباره شمار مأموران دوزخ است
که شمار آنان را برای آزمایش کافران معین کرده است:«عَلَیها تِسعَةَ عَشَر • و ما جَعَلنا عِدَّتَهُم اِلاّ فِتنَةً لِلَّذینَ کَفَروا...»
از دیگر موارد خاص امتحانات الهی میتوان به
امتحان صاحبان باغ سوخته با نابود شدن محصولاتشان،
امتحان بنیاسرائیل با نابود شدن برگزیدگان آنها در
میقات ،
تحمیل بدترین شکنجهها بر بنیاسرائیل از سوی فرعونیان
و آزمایش
داود (علیهالسلام) با داوری میان دو فرد متخاصم
اشاره کرد.
شایان ذکر است که
قرآن کریم افزون بر هشدار به وقوع حتمی
امتحان و بیان ابزارها و شیوههای گوناگون آن،
این نکته را یاد آور شده است که انسان با یاد
مبدأ و
معاد و صبر و پایداری در برابر
امتحان میتواند سربلند و موفق از
امتحان بیرون آید.
اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد؛ بحار الانوار؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ التبیان فی تفسیر
القرآن؛ التحقیق فی کلمات
القرآن الکریم؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر
القرآن الکریم، صدرالمتألهین؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ جامع البیان عن تأویل آی
القرآن؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ روح المعانی فی تفسیر
القرآن العظیم؛ سنن الترمذی؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ الفرقان فی تفسیر
القرآن؛ فی ظلال
القرآن؛ قاموس
قرآن؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ محاسن التأویل، قاسمی؛ معجم الفروق اللغویه؛ المنجد فی اللغه؛ منشور جاوید (تفسیر موضوعی)؛ میزان الحکمه؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر؛ نهجالبلاغه؛ وجوه
قرآن.
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «امتحان».