• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آقا جمال خوانساری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمالالدین محمّد بن آقا حسین خوانساری (درگذشت ۱۱۲۵ق / ۱۷۱۳م) معروف به «جمال المحققین»، محدّث، اصولی، حکیم، متکلّم و از فقیهان امامیّه و از دانشمندان ایران در قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری بود.
وی با دانشمندان بزرگی همچون علاّمه محمّدباقر مجلسی و میرزای شیروانی هم‌عصر بوده و نزد عالمانی چون آقا حسین خوانساری و محقق سبزواری شاگردی کرده است. او در اکثر رشته‌های علوم متنوع عصر، همچون: فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، علوم ریاضی، شعر و ادب، عقاید و کلام تسلّط وافر داشت و در همه زمینه‌ها به تدریس پرداخت.
از جمله فعالیت‌های این عالم، تربیت شاگردان ممتاز، اداره حوزه علمیّه شیعه و حلّ و فصل امور مردم مسلمان و تالیف کتاب را می‌توان نام برد. از ایشان تالیفات، تعلیقات و ترجمه‌های بسیاری برجای مانده است. کتاب عقائد النساء اثر او است.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی اجمالی
۲ - معاصرین
۳ - ملاقات با فیض کاشانی
۴ - استادان
       ۴.۱ - آقا حسین خوانساری
       ۴.۲ - محقق سبزواری
۵ - در حوزه تدریس
۶ - شاگردان
۷ - مقام روایی
۸ - فهرست آثار
       ۸.۱ - تالیفات
       ۸.۲ - تعلیقات و حاشیه‌ها
       ۸.۳ - ترجمه‌های فارسی
       ۸.۴ - آثار در کتابخانه‌ها
۹ - تسلط بر ادب فارسی
       ۹.۱ - انشاءات و رساله‌ها و وقف‌نامه‌ها
       ۹.۲ - ترجمه متون دینی
       ۹.۳ - فارسی‌نگاری فقه استدلالی
۱۰ - شخصیت اجتماعی
۱۱ - اقامه نماز بر پیکر علاّمه مجلسی
۱۲ - ارتباط با حاکمان
۱۳ - خصوصیات اخلاقی
       ۱۳.۱ - نهی از منکر به شیوه غیرمستقیم
       ۱۳.۲ - عشق به مطالعه
       ۱۳.۳ - صراحت لهجه
       ۱۳.۴ - مبارزه با خرافات
              ۱۳.۴.۱ - تالیف عقائد النساء
              ۱۳.۴.۲ - اهمیت عقائد النساء
۱۴ - از نگاه دانشمندان
       ۱۴.۱ - شهید مطهری
       ۱۴.۲ - شیح حُرّ عاملی
       ۱۴.۳ - محدّث نوری
       ۱۴.۴ - حاج محمّد اردبیلی
       ۱۴.۵ - سید محمّدباقر خوانساری
       ۱۴.۶ - محدّث قمی
۱۵ - وفات
۱۶ - پانویس
۱۷ - منبع


جمالالدین محمّد بن آقا حسین معروف به «جمال المحققین» محدّث، اصولی، حکیم، متکلّم، از فقیهان امامیّه و از دانشمندان پر آوازه ایران محسوب می‌شود.
تاریخ تولد و محل ولادت او معلوم نیست. اما مسلّم است که وی اصالتاً خوانساری بوده و در اصفهان پرورش یافته است.


جمالالدین با دانشمندان بزرگی همچون علاّمه محمّدباقر مجلسی و میرزای شیروانی معاصر بوده است. تاریخ‌نگاران از او به عنوان محققی حکیم، فقیهی نوآور و دانشمندی نامدار که دارای احاطه علمی کم‌نظیر و حُسن سلیقه و ذوق سلیم و‌ اندیشه‌های ناب بود، یاد کرده‌اند و او را در عصر خویش سبب خیرات و برکات بسیاری بر جهان تشیع دانسته‌اند و بر این باورند که حوزه علمیّه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و دانشوران کم‌نظیری در حوزه تعلیم او پرورش یافتند.
تسلّط عالی او بر فقه، اصول و فلسفه، و مهارت او در آفریدن آثاری زرّین در ادبیات فارسی، زبانزد خاص و عام بود. سخنان شیرین، گفتار ملیح و رفتار صمیمانه وی هر تازه‌واردی را به خود جذب می‌کرد. راز این همه فضایل را باید در پشتکار و همّت والای او در سیره علمی، معنوی و اخلاقی‌اش به سوی کمال، جست‌وجو کرد.


در یکی از سال‌ها ملاّ محسن فیض کاشانی (محمد محسن، فرزند شاه مرتضی، معروف به فیض (۱۰۰۷-۱۰۹۱ هـ. ق.) محدّث، متکلّم، فقیه، شاعر، ادیب، محقق، حکیم، یکی از چهره‌های درخشان شیعه در قرن یازدهم، داماد مرحوم صدرالمتالهین شیرازی و یکی از نوابغ عصر خود بود.
[۲] رضا مختاری و علی‌اکبر زمانی‌نژاد، اعلام المکاسب، ص۹۰.
) به قصد زیارت خانه خدا از کاشان حرکت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال که نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی شتافت. فیض کاشانی مسئله‌ای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به کسب دانش نمی‌داد. فیض کاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف، که درِ خانه آقا حسین بسته شد!». این سخن در آقا جمال تاثیر کرد و از همان لحظه کمر همت را بست و به کسب دانش پرداخت. سال بعد، ملاّ محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفت و گو کرد و احساس نمود که آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است که ما پارسال او را دیدیم.»
[۳] تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.
[۴] خوانساری، آقا جمالالدین، شرح احادیث طینت، مقدمه.

نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قلّه‌های انسانیت و کمالات معنوی رسید.
رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده‌زیستی و دوری از تجمّلات ظاهری از او چهره‌ای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع نگر ساخته بود.


آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینک به معرّفی دو تن از استادان او که بیش‌ترین تاثیر را در رُشد علمی و معنوی وی داشتند، می‌پردازیم.

۴.۱ - آقا حسین خوانساری

خاندان خوانساری مشهورترین و با فضیلت‌ترین دودمان خوانسار محسوب می‌شوند که در کتاب‌های تراجم، نام ۱۶ تن از برگزیدگان آن خانواده دیده می‌شود.
[۵] نگاهی به خوانسار، ص۱۱.

آقا حسین، چهره درخشان خاندان خوانساری، استاد فضلای عصر خود بود. او در سال ۱۰۱۶ ه ق. در خوانسار به دنیا آمد و بعد از بلوغ، برای تحصیل علم و حکمت و معارف به اصفهان هجرت کرد. او در مدت کوتاهی به مرحله‌ای از دانش رسید که نوشته‌اند: «او استاد الکلّ فی الکلّ عند الکلّ بود.»
این لقب به جهت تسلط او بر تمام علوم عصرش، اطلاق شده است و معنای آن این است که آقا حسین استاد همه علمای عصر در همه علوم، به عقیده همه معاصرانش می‌باشد.
[۷] خوانساری، آقا جمالالدین، شرح غرر و درر آمدی، ج۱، ص۸۹.

آقا حسین کتاب‌های ارزشمندی در موضوعات گوناگون از خویش بر جای نهاد و شاگردان برجسته‌ای مانند: آقا جمال خوانساری، علاّمه مجلسی و میرزا محمّد شیروانی پرورش داد. وی در سال ۱۰۹۹ ه ق. در اصفهان چشم از جهان فرو بست.
آیت‌الله خامنه‌ای در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال می‌نویسد:
«بی شک، در فهرست این ستارگانِ غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساری‌ها، به ویژه محقق برجسته و کم‌نظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حکیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری می‌باشند. در عظمت و شان مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس که نام‌آوران بزرگی همچون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الکلّ فی الکلّ» و امثال آن یاد کرده‌اند. او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شکوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشته‌اند. اگر چه برخی از مؤلفات فقهی آنان در معرض استفاده اهل فن بوده است، ولی مجموعه آثار آنان هرگز به صورت قابل قبول در دسترس دانش پژوهان علوم اسلامی قرار نگرفته است.»
[۹] کیهان، ۱۳۷۸/۰۶/۳۰، پیام به کنگره محققان خوانساری.


۴.۲ - محقق سبزواری

ملاّ محمّدباقر سبزواری استاد و مربّی آقا جمال و دایی او بود. محقق سبزواری از استادان زبده‌ای همچون میر فندرسکی، شیخ بهایی و محمّدتقی مجلسی کسب دانش نمود. وی سپس در حوزه‌های علمیّه اصفهان و مشهد به تدریس علوم و معارف دینی پرداخت. او دانش‌پژوهان بی‌شماری را تربیت کرد که آقا حسین خوانساری و دو پسرش، آقا جمال و آقا رضی از آن جمله‌اند. از معروف‌ترین تالیفات او می‌توان به ذخیرة المعاد، روضة الانوار عباسی و کفایة الاحکام اشاره کرد.
وی در سال ۱۰۹۰ ه ق. دار فانی را وداع گفت و در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر حرم امام رضا (علیه‌السّلام) به خاک سپرده شد.
[۱۰] رضا مختاری و علی‌اکبر زمانی‌نژاد، اعلام المکاسب، ص۵۹.
[۱۱] نگاهی به خوانسار، ص۲۷.



آقا جمال بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش، در مدت کوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیّه اصفهان، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ ایرانی چون در اکثر رشته‌های علوم متنوع عصر، همچون: فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، علوم ریاضی، شعر و ادب، عقاید و کلام تسلّط وافر داشت، در همه زمینه‌ها به تدریس پرداخت. میرزا محمّدطاهر نصرآبادی در تذکره خویش می‌نویسد:
«آقا جمال که اَلْوَلَدُ سِرُّ اَبیهِ درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذکور هر روز می‌آیند و طالب علمانِ (دانشجویان) مدرسه جدّه صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید می‌شوند.»
[۱۲] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ص۱۵۲.

صاحب روضات الجنّات ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه، آورده است:
«آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از برکات انفاس قدسی او گروهی از فضلاء و دانشمندان برجسته به عالی‌ترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند.»
او که استادی خوش‌طبع، مجتهدی جلیل‌القدر و‌ اندیشمندی متنفذ بود، لحظه‌ای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و کسب فضایل تشویق می‌نمود و به آنان می‌گفت: «عزیزان من! شما خیال نکنید در این زمان عالمی خوش فهم، هوشمند، تیزبین و خوش قلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر کدام در سایه پشتکار و اشتغالِ مداوم به تحصیل، از آقا جمال کمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید.»
[۱۴] خوانساری، آقا جمالالدین محمد، شرح غرر الحکم، ج۱، ص۹۳.



حوزه علمیّه اصفهان در آن عصر، بسیار با عظمت و شکوفا بود. آن دوره را می‌توان یکی از درخشان‌ترین دوران فرهنگی تشیع در طول تاریخ به حساب آورد. ریاست مطلقه تدریس که در آن زمان اهمیت ویژه‌ای داشت، در اختیار این مدرّس نامدار و استاد بی‌بدیل بود.
علاّمه محمّدباقر خوانساری، شخصیت‌شناس معروف شیعی در مورد عظمت حوزه درسی آقا جمال می‌گوید: «او که در خاندان فضیلت متولد شد و در دامان علم و دانش پرورش یافت مانند ستاره‌ای در آسمان علم و ادب در آن دوران درخشید. پژوهشگران و تشنگان معرفت از کوثر زلال دانش او پیمانه‌ها پر کردند و ریاست حوزه‌های تدریس به او منتهی شد.»
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
۱ ـ سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف.
۲ ـ میرزا رفیعا گیلانی، پدید آورنده شواهد الاسلام، حاشیه بر اصول کافی و ۱۶ کتاب دیگر.
۳ - سید صدرالدین قمی، شارح «الوافیه» و از برجسته‌ترین فقیهان قرن ۱۲ هجری.
۴ - امیر محمّد ابراهیم قزوینی که بالغ بر ۱۵۰۰ نسخه کتاب را مقابله، حاشیه‌نویسی و تصحیح نموده و دارای ۱۸ تالیف است.
۵ - محمّد زمان بن کلب علی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد.
۶ - آقا خلیل اصفهانی.
۷ - سید غیاث‌الدین محمّد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال.
۸ - سید فاضل میرعبدالباقی دزفولی.
۹ - میرزا عبدالله افندی شیرازی، نویسنده ریاض العلماء.
۱۰ - شیخ علی‌اصغر مشهدی رضوی.
۱۱ - محمّد خاتون‌آبادی، نوه علاّمه مجلسی.
۱۲ - ملاّ محمّد اکمل بهبهانی، پدرِ استاد الکل آقا وحید بهبهانی.
۱۳ ـ حاج محمّدتقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارک.
۱۴ - محمّدحسین خاتون‌آبادی.
۱۵ - حکیم محمّدحسین مازندرانی.
۱۶ - محمّدحسین گیلانی.
۱۷ - امیر محمّد صالح قزوینی.
۱۸ - سید محمّدمهدی قزوینی.
۱۹ - محمّدکاظم تویسرکانی.
۲۰ - محمّدهادی سبزواری، فرزند محقق سبزواری.
۲۱ - سید نعمت‌الله جزایری، نویسنده انوار نعمانیه، غایة المرام، زهر الربیع و ریاض الابرار.
۲۲ - شیخ یوسف بحرانی، فقیه و محدث معروف، پدیدآورنده اثر گرانسنگ الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهره.
[۱۷] محمدعلی حسینی‌یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص۲۵۱.
[۱۸] کشوری، احمدرضا، فرزانگان خوانسار، ص۴۵.
[۱۹] ویژه‌نامه کنگره خوانساری، ص۱۳.



در مقام روایی او گفته شده که از ملا محمدتقی مجلسی اجازه نقل حدیث داشته است.
[۲۰] تنکابنی، میرزامحمد، قصص‌العلماء، ج۱، ص۲۶۵، تهران، اسلامیه.
اردبیلی او را رفیع‌الشأن و از راویان فقه خوانده است. شیخ‌ یوسف بحرانی صاحب‌ الحدائق او را از مشایخ خود در نقل حدیث برشمرده است.
[۲۲] بحرانی، یوسف، لؤلؤه‌البحرین، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، قم، موسسه آل‌البیت.



آقا جمال خوانساری علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، اداره مهم‌ترین حوزه علمیّه شیعه و حلّ و فصل امور مردم مسلمان، نویسنده‌ای خوش‌قلم، حاشیه‌نویسی نکته‌سنج و مترجمی ماهر و جامع‌نگر بود. فهرست آثار ایشان را در سه بخش تالیفات، تعلیقات و ترجمه‌ها می‌آوریم:

۸.۱ - تالیفات

۱ ـ مبدا و معاد: در اصول دین و اعتقادات.
۲ - جبر و اختیار.
۳ - نیت و اخلاص: در نیت طهارت.
۴ - شرح و تفسیر احادیث طینت.
۵ - رساله نماز جمعه.
۶ - افعال واجب و مندوب نماز.
۷ - شرح حدیث سحاب.
۸ - مکاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران.
۹ - شرح حدیث بساط.
۱۰ - مجموعه اجازات به فضلاء و دانشمندان.
۱۱ - شرح زیارت جامعه.
۱۲ - اختیارات الایام و اللیالی و الساعات.
۱۳ - الاسئلة السلطانیه.
۱۴ - اصول الدین فی الامامه.
۱۵ - رساله در تفسیر آیه عهد.
۱۶ - مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها.
۱۷ - الحاشیة الجمالیه.
۱۸ - رساله درباره قاعده الواحد لایصدر...
۱۹ - سؤال و جواب‌های فقهی.
۲۰ - رساله در خمس.
۲۱ - رساله در نذر.
۲۲ - تقویم الاولیاء.
۲۳ - تحفه عباسی.
۲۴ - عقاید النساء یا کلثوم ننه.
۲۵ - اثبات الرجعه.
۲۶ - رساله در معنی کراهیّت در عبادات.

۸.۲ - تعلیقات و حاشیه‌ها

۲۷ - تعلیقات تهذیب الاحکام.
۲۸ - تعلیقات من لایحضره الفقیه.
۲۹ - حاشیه بر شرایع الاسلام.
۳۰ - حاشیه شرح لمعه شهید ثانی.
۳۱ - حاشیه بر طبیعیات شفای ابن سینا.
۳۲ - حاشیه بر شرح اشارات ابن سینا.
۳۳ - حاشیه بر حاشیه خفری بر شرح قوشجی بر تجرید.
۳۴ - حاشیه بر شرح باغنوی بر شرح تجرید.
۳۵ - حاشیه شرح مختصر الاصول عضدی.
۳۶ - حاشیه بر معالم.
۳۷ - حاشیه بر شرح حکمة العین.
۳۸ - شرح و ردِّ رساله اشتراک لفظی حکیم تبریزی.

۸.۳ - ترجمه‌های فارسی

۳۹ - ترجمه و شرح غرر الحکم آمدی، حاوی سخنان امام علی (علیه‌السّلام).
۴۰ - ترجمه مفتاح الفلاح شیخ بهایی.
۴۱ - ترجمه الفصول المختاره: مناظرات شیخ مفید که سید مرتضی آن‌ها را در این مجموعه گلچین نموده است.
۴۲ - ترجمه قرآن مجید.
۴۳ - ترجمه صحیفه سجادیه.
۴۴ - ترجمه و شرح دعای صباح.
۴۵ - ترجمه داستان طرماح. (در تنظیم فهرستِ آثار آقا جمال خوانساری، از کتاب‌های الذریعة الی تصانیف الشیعه، ریحانة الادب، روضات الجنات، ویژه‌نامه کنگره محققان خوانساری به نام خدیو خرد، فوائد الرضویه،
[۲۷] قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ص۸۳.
و اعیان الشیعه، استفاده شد.)

۸.۴ - آثار در کتابخانه‌ها

تقریباً همه آثار چاپ شده ایشان در کتابخانه‌های ایران (و بعضاً بیرون از ایران) موجود است. آنچه به نظر آمده، به شرح زیر است:
۱. اصول‌ الدّین، در یک مقدمه و ۵ باب، هر باب درباره یکی از اصول. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های: آستان‌ قدس (فهرست، ۱۱/۲۰)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۶/۲۵۳) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۹۵۴) موجود است.
۲. اعتقادات، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۹۵۱) و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۲۷۸).
۳. تاج‌ التّراجم یا موائد الرّحمن، موزه بریتانیا (فهرست، ۳۴۹) که در بمبئی با چاپ سنگی به چاپ رسیده است.
۴. ترجمه الفصول‌ المختاره من‌ العیون و المحاسن، آستان‌ قدس (فهرست، ۱۱/۶۶)، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۳ (۱) /۵۶۵)، ملی ملک (فهرست خطی، ۲/۱۳۹).
۵. ترجمه مفتاح‌ الفلاح، آخوند همدان (فهرست خطی، ۱۴)، آستان‌ قدس (فهرست، ۶/۲۲۱-۲۲۲). آصفیه (فهرست خطی، ۱/۱۹)، آیت‌الله مرعشی (فهرست خطی، ۳/۲۰)، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۱/۳۹) تربیت تبریز (فهرست خطی، ۹، ۱۰)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۱/۴۲۶)، سلطنتی سابق (فهرست خطی، ۱۴۱-۱۴۲)، عمومی اصفهان (فهرست خطی، ۱/۷۰)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۲/۳۵)، کتابخانه رشت (عمومی رشت و همدان فهرست خطی، ۱۱۰۱)، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۱، ۱۲/۸۱۷)، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۴)، کتابخانه ملی (فهرست خطی، ۱/۳۰۰)، گوهرشاد (فهرست خطی، ۱/۳۲۷)، سنای سابق (فهرست خطی، ۱/۳۸۶)، مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۸۲)، ملی ملک (فهرست خطی، ۲/۱۴۳)، موزه ملی پاکستان (فهرست خطی، ۸۸۵) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۴/۱۲۲۰) که در ۱۳۰۴ق/۱۸۸۷م در بمبئی، و سپس در ۱۳۱۰ق/۱۸۹۲م در مصر به چاپ رسیده است.
۶. حاشیه بر حاشیه شرح جدید تجرید، آخوند همدان (فهرست خطی، ۳۷۳)، آستان‌ قدس (فهرست، ۱/۳۴)، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۳ (۱) /۲۳۰)، دانشگاه لوس‌ آنجلس (نشریه کتابخانه‌های مرکزی و مرکز اسناد، ۱۱، ۱۲/۱۹۶)، زنجانی (فهرست خطی کتابخانه شخصی، ۲۲۹)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۱۸۵)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۹/۵۴۸-۵۴۹)، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۸/۶۴)، کتابخانه ملی (فهرست خطی، ۱۰/۲۹۷-۲۹۸)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۱/۱۳۲)، مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۴۴۶) و وزیری یزد (فهرست خطی، ۱/۳۹۸).
۷. حاشیه بر شرح لمعه، آخوند همدان (فهرست خطی، ۱۰۰)، آستان‌قدس (فهرست، ۲/۴۳)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۲۰۱)، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۷/۸۹)، فیضیه قم (فهرست خطی، ۱/۸۰) کتابخانه رشت (عمومی رشت و همدان فهرست خطی، ۱۱۱۱) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۲/۲۷۲۸) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۳۰۲) مسجداعظم قم (فهرست خطی، ۱۳۴) معارف تهران (فهرست خطی، ۸۵) ملی فارس (فهرست خطی، ۱/۷-۷۱) ملی ملک (فهرست خطی، ۱/۲۲۷) نوربخش (فهرست خطی، ۱/۴۷) وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۱۰۳۵).
۸. حاشیه علی شرح‌ المختصر، آخوند همدان (فهرست خطی، ۹۸) آستان‌ قدس (فهرست، ۶/۲۶) دانشگاه لوس‌ آنجلس (نشریه کتابخانه‌های مرکزی و مرکز اسناد، ۱۱، ۱۲/۲۰۳) سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۲۳۱) شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۲/۱۲۷) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۹۵۲) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۹۹) مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۱۴۱) ملی فارس (فهرست خطی، ۱/۸۸-۸۹) ملی ملک (فهرست خطی، ۱/۲۳۶).
۹. حاشیه‌ علی‌ الشفاء، اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۳ (۱) ۲۴۳). شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۵/۱۷۷).
۱۰. ترجمه شرح غررالحکم، آستان‌ قدس (فهرست، ۲/۴۵) آستانه قم (فهرست خطی، ۲/۸۹) سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۲/۳۴-۳۵) شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۶/۱۳) گنج بخش (فهرست خطی، ۲/۹۴۹-۹۵۰) مسجد اعظم قم (فهرست خطی، ۲۵۴).
۱۱. رساله در جبر و اختیار، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۴/۱۱۷).
۱۲. رساله فی صلوة الجمعه، شورای ملی سابق (فهرست خطی، ۱۳/۲۰۲-۲۰۳)، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد (فهرست خطی، ۱۶/۳۹۳) کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۳/۳۳۹۴-۳۳۹۵)؛ اهدایی مشکوه (فهرست خطی، ۵/۱۷۵۵-۱۷۵۶) آیت‌الله مرعشی (فهرست خطی، ۸/۲۲۶-۲۲۷).
۱۳. رساله فی‌الطینه، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۱۳۳۶، ۱۳/۳۳۴۸-۳۳۴۹، ۳۵۶۷، ۱۵/۴۲۳۲)، کتابخانه مرکزی و مرک اسناد (فهرست خطی، ۱۷/۲۳۵).
۱۴. رساله فی کراهة العادات و انها باعتبار وصفها لابذاتها، وزیری یزد (فهرست خطی، ۳/۱۰۳۵).
۱۵. رساله در نیّت، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۶/۵۹۳)، وزیری یزد (فهرست خطی، ۴/۱۴۴۰).
۱۶. کلثوم‌ ننه یا عقاید النساء، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۱۲/۲۸۰۴-۲۸۰۵)، سپهسالار سابق (فهرست خطی، ۵/۴۴۲)؛ گنج‌بخش (فهرست خطی، ۲/۹۵۷، ۹۵۸)، خیرپور گواجرانواله و خواجه‌محمد مرتضی (فهرست مشترک، ۴/۲۴۰۹).
۱۷. منشآت، کتابخانه مرکزی (فهرست خطی، ۹/۱۳۶۳).


آقا جمال افزون بر این‌که به عنوان مجتهد طراز اول و مدرس بزرگ عصر صفویه شناخته شده بود، یکی از ستارگان درخشان آسمان ادب فارسی شمرده می‌شد. این ویژگی آقا جمال را می‌توان در چند محور بررسی نمود.

۹.۱ - انشاءات و رساله‌ها و وقف‌نامه‌ها

کتاب‌ها، نامه‌ها، انشاءات ادبی، وقف‌نامه‌ها و ترجمه‌های روان به‌جا مانده از آق جمال، گواه روشنی بر این ادّعاست.
گزیده‌ای از نثر فارسی او را از وقف‌نامه مدرسه امامیه اصفهان ـ که در کمال زیبایی و استواری نگارش یافته است ـ در ذیل می‌خوانیم:
«یا واقف السرائر بالفضل و الکمال، یا عالم الضمائر بالمجد و الجمال، سلطان بی زوال، جهاندار بی شریک، حیّ خطاناپذیر...» .
وی پس از حمد خداوند تبارک و تعالی که به زبان عربی و نثر مصنوع است و بعد از ستایش یزدان به زبان فارسی و نثر فنی، که با صنعت برائت استهلال آرایش یافته است، چنین ادامه می‌دهد: «آب و رنگ گلستان سخن‌پردازی و گلگونه بهارستان معنی طرازی، وقف چهره دل‌آرای شاهد جهان پیرایی است که منظرنُه فلک، پست‌ترین عرصه‌ای از ایوان ابداع اوست و کشور وسیع هفت اقلیم، کمترین بقعه‌ای از بنیان اختراع او، واقف السرائری که گوهر مکنون رازی در دُرج سینه هیچ آفریده‌ای مخزون نگشته که به مُهر خازن لم یزلیش نرسیده و عالم الضمائری که ریشه نخل‌ اندیشه در قعر ضمیر هیچ مخلوقی ندویده که مُهر جهانتاب عالم ازلی‌اش بر آن نتابیده...»
سپس در ستایش رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «مقرّب بارگاه «دَنـی فَتَدَلّـی؛» معزّز پیشگاه «قـاب قَوْسَیْنِ اَوْاَدْنـی؛» متکلّم «وَ ما یـَنْطِقُ عَنِ الْهَوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی؛» باعث ایجاد و اختراع افلاک و طبقات خاک به خطاب «لَوْلاکْ لَما خَلَقْتُ الاَفْلاکَ؛».. که قدرت نامتناهی الهی در کارخانه مشیت خویش، عبای عصمت به جهت قامت دل‌آرای ایشان مهیّا ساخته و به دست اراده خود ردای طهارت بر دوش فلک‌سای ایشان‌ انداخته، خصوصاً سلطان سریر ارتضا، پادشاه اقلیم اجتبا، نخستین موج دریای وجود، اولین مرتبه جامعه مراتب غیب و شهود، صدرنشین ایوان خلافت، شهسوار میدان شجاعت، اسدالله الغالب و مطلوب کل طالب، ابوالحسن علی بن ابی‌طالب (علیه‌وعلیهم‌صلوات‌الملک‌الرؤف)».
[۳۳] میرمحمدی، حمیدرضا، جغرافیای خوانسار، ص۱۹۹ - ۲۰۰.


۹.۲ - ترجمه متون دینی

گرچه نخستین ترجمه‌های فارسی کتب حدیث در قرن ششم صورت گرفته است اما نهضت برگردان کتب حدیث به زبان فارسی، به عصر صفویه باز می‌گردد. عصر صفویه دوران رشد و بالندگی دانش‌های حدیثی به شمار می‌رود. در این عصر، چهار نوع حرکت بزرگ حدیثی در دنیای شیعه بنیان نهاده شد:
۱ - تدوین موسوعه‌های بزرگ حدیثی، همچون: وسائل الشیعه، الوافی، بحار الانوار و العوالم.
۲ - شرح‌نویسی بر متون حدیثی، مانند: ملاذ الاخیار (شرح تهذیب الاحکاممرآة العقول (شرح الکافی)، روضة المتقین (شرح من لایحضره الفقیه) و لوامع صاحبقرانی یا اللوامع القدسیه (شرح من لایحضره الفقیه).
۳ - تفسیرهای حدیثی، مانند: البرهان و نور الثقلین.
۴ - ترجمه گسترده احادیث و متون دینی به زبان فارسی.
خاندان خوانساری، به ویژه آقا جمال در این دو حرکت اخیر، سهم به‌سزایی دارند. آقا جمال ۸ منبعِ مهم علمی و دینی را به فارسی ترجمه کرد و به دو کتاب بزرگ حدیث حاشیه نوشت.
ترجمه غرر الحکم، الفصول المختاره، مفتاح الفلاح، دعای صباح، صحیفه سجادیه، قرآن کریم، احادیث طینت و داستان طرماح، از جمله فعالیت‌های آقا جمال در نهضت ترجمه می‌باشد. در ترجمه‌های وی چند نکته قابل توجه است:
۱ - دقت و امانت در نقل مضامین زبان اصلی به زبان دوم. به عنوان مثال وی در ترجمه سخن علی (علیه‌السّلام) «شرّ الامراء من ظلم رعیته»
[۳۴] خوانساری، آقا جمالالدین، شرح و ترجمه غرر الحکم، ج۴، ص۴۷۲.
نوشته است: «بدترین امراء کسی است که ستم کند رعیت خود را، و ممکن است که ظلم به صیغه مجهول خوانده شود و ترجمه این باشد که: بدترین امراء کسی است که ستم کرده شود رعیت او.»
۲ ـ روانی و سلیس بودن و گستردگی واژگان. پس از آقا جمال، ترجمه متون دینی و منابع اصیل اسلامی رونق بیش‌تری یافته چنان‌که شیخ آقا بزرگ طهرانی بیش از ۱۳۰ ترجمه را از متون دینی یاد می‌کند که بعد از دوره آقا جمال پدید آمده‌اند.
[۳۵] خدیو خرد، (ویژه‌نامه بزرگداشت محققان خوانساری)، ص۱۵.
همچنین بازگشایی ابعاد معنا، واژه‌شناسی، جامع‌نگری در روایات و طرح مباحث کلامی، فلسفی، اخلاقی، فقهی، تفسیری و سیاسی، از دیگر امتیازات ترجمه‌های آقا جمال محسوب می‌شود.
[۳۶] نشریه آیینه پژوهش، ش ۵۵، ص۶۵.


۹.۳ - فارسی‌نگاری فقه استدلالی

تشکیل حکومت شیعی در عصر صفوی، میدان دادن به عالمان شیعه در حاکمیت، پدیدار شدن زمینه اجرای بسیاری از احکام و وجود بسترهای مناسب برای گسترش فرهنگ و معارف شیعی، موقعیتی بود که بسیاری از عالمان شیعه آن را ارج نهادند و توان خویش را برای نشر معارف اسلامی به کار گرفتند.
در این دوره، فقیهان بزرگ با نگارش و نشر فقه استدلالی به زبان فارسی، آثار ارزشمندی را به جامعه تقدیم کردند.
آقا جمال خوانساری رساله‌ای تحقیقی در نیّت نگاشت و مباحث پیچیده نیّت را با قلمی استوار، روان و استدلالی عرضه نمود. وی با نگارش رساله نماز جمعه و رساله خمس به‌گونه فقهی و استدلالی، دیدگاه‌های فقیهان بزرگ را در بوته نقد نهاد.


آقاجمال خوانساری فقیهی مردمی، نیک‌گفتار، عالی‌مقام، خوش‌فکر، بلندنظر، زیبا صورت، پرهیزگار، شوخ‌طبع و نمکین بود. این عوامل موجب علاقه شدید مردم به وی شده بود.
او با همه افراد، از پایین‌ترین طبقات مردم عادی گرفته تا امیران و سلاطین صفوی، معاشرت داشت و خود را در این رفت و آمدها در چهار چوب تشریفات و تعارفات معمولی گرفتار نمی‌کرد. وی با خواص و عوام با زبانی شیرین و گفتاری ملیح گفت‌وگو می‌کرد و بدین‌وسیله با آنان ارتباط نزدیک برقرار می‌کرد و در هدایتشان می‌کوشید. از این‌رو، او پناهگاه نیازمندان و دردمندان بود. آقا جمال برای حلّ مشکلات بیچارگان تلاش می‌نمود.
[۳۷] عقیقی‌بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۲۶۰.
نفوذ وی در میان مردم به گونه‌ای بود که پادشاهان صفوی به او ابراز ارادت می‌کردند و با عطایای خود او را می‌نواختند.
آقا جمال، مجتهدی خوش‌محضر، فقیهی پر حافظه و عالمی حاضر جواب بود. او در فکاهیات و مطایبه، کم‌نظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیکو صورت و زیبا سیرت هیچ‌گاه سخن یا مزاح کسی را به خانه نبرد.
[۳۸] جرفادقانی، محمد، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۱۷۵.



برگزاری نماز بر پیکر بزرگ‌ترین و معروف‌ترین شخصیت جهان تشیع در قرن ۱۱ و ۱۲ هجری، علاّمه محمّدباقر مجلسی، نشانگر تقدم کامل آقا جمال خوانساری بر تمام دانشمندان و فقهای آن عصر می‌باشد. یکی از دانشمندان آن دوره در حاشیه کتابش، آن واقعه را چنین گزارش کرده است:
«آقا جمال خوانساری در روز دوشنبه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ ه مطابق با دهم فروردین ۱۰۷۸ در مسجد معظم آدینه (جامع عتیق) اصفهان بر پیکر مطهّر علاّمه محمّدباقر مجلسی (رحمةالله) که به هنگام طلوع فجر همان روز ندای حق را اجابت کرده بود، اقامه نماز فرمود.»
[۳۹] کیهان‌ اندیشه، ش ۸۲، ص۱۱۳.



آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشکیلات حکومت صفوی نقش ارزنده‌ای ایفا می‌کرد و برای از بین بردن فساد، با حکومت وقت از نزدیک همکاری می‌نمود و آنان را در موارد لازم از منکر باز می‌داشت و به سوی معروف رهنمون می‌شد. وی کتاب‌های مورد نیاز جامعه شیعه را، به درخواست سلاطین و کارگزاران صفویه ترجمه یا تالیف می‌نمود.
امام خمینی (قدس سره) در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، می‌فرماید:
«یک طایفه از علما، این‌ها گذشت کرده‌اند از یک مقاماتی، و متصل شده‌اند به یک سلاطین، با این‌که می‌دیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیّع اسلامی و ترویج مذهب حق. اینها متصل شده‌اند به یک سلاطین و این سلاطین را وادار کرده‌اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیّع این‌ها آخوند درباری نبودند، این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما می‌کنند... نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً مجلسی، محقق ثانی، شیخ بهایی با این‌ها روابط داشتند و می‌رفتند سراغ این‌ها، همراهی‌شان می‌کردند، خیال کند که این‌ها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این‌که سلطان حسین و شاه عباس به آن‌ها عنایتی بکنند، این حرف‌ها نبوده در کار، آن‌ها گذشت کردند، یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کرده‌اند برای این که مذهب شیعه را به وسیله آن‌ها ترویج کنند.»


نمونه‌هایی از اخلاق، رفتار و گفت‌وگوهای آقا جمال را ـ که گاهی نیز واقعیت‌های جامعه را با زبان طنز بیان نموده و از این شیوه در آگاهاندن توده‌های مردم بهره جسته است ـ با هم می‌خوانیم.

۱۳.۱ - نهی از منکر به شیوه غیرمستقیم

روزی شنید که دو نفر از متولیان یکی از مساجد در تولیت مسجد مشاجره و مجادله نموده و بالاخره مصالحه کرده‌اند که مسجد را از وسط دیوار کشیده و هر یک متولّی سهم خود باشند. آقا جمال برای توجه‌دادن آنان به کار زشتشان که مطمئنّاً از طریق گفت‌وگوی رو در رو حل نمی‌شد، به طور غیر مستقیم عمل کرد، بدین‌ترتیب که یک نفر را مامور کرد به رسم آن روز، شال عزا به گردن‌ انداخته و سوار اسب شده و به اهل شهر اعلان نماید که آقا جمال خوانساری در فلان مسجد اقامه تعزیه دارد همه حاضر بشوید.
علما، اکابر، کسبه و سایر طبقات مردم در مسجد حاضر شده، بعداز قرائت فاتحه و تعزیت و تسلیت و صرف قلیان و چای، سؤال کردند که مجلس فاتحه برای کیست؟! آقا جمال فرمود: «خداوند عالَم مرحوم شده، مجلس ترحیم مرحوم خداوند است! » همه تعجب کرده و گفتند: آقا! این چه فرمایش است؟! فرمود: «اگر خداوند از دنیا نرفته پس چرا خانه او را مثل متروکات مرده‌ها تقسیم نموده‌اند؟! »
آن دو نفر از شنیدن این سخن بسیار خجالت کشیده، دیوار را از وسط مسجد برداشتند.
[۴۱] محمدعلی حسینی‌یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص۲۲۵.


۱۳.۲ - عشق به مطالعه

آقا جمال هنگام مطالعه چنان غرق تفکر و‌ اندیشه می‌شد که از اطرافش غافل می‌گشت. روزی برای آقا جمال شام حاضر کردند. در حالی که آقا مشغول به مطالعه بود، اهل خانه سفره و غذا را نزد او گذاشتند و آقا هیچ ملتفت نشد، تا آن که به یک دفعه اذان صبح بلند شد، آقا جمال سر برداشت و دید که شام حاضر است. گفت: چرا غذا را دیر آوردید؟ گفتند: اول شب آوردیم، اما شما چنان غرق در تفکر و مطالعه بودید که ملتفت نشده‌اید.
[۴۲] تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.


۱۳.۳ - صراحت لهجه

هر سال مبلغ معینی از طرف حکومت، برای آقا جمال می‌فرستادند تا قضاوت کند. روزی یکی از کارگزاران حکومت در محضر او حاضر شد. شخصی در آن هنگام مسئله‌ای پرسید. آقا جمال گفت: اکنون نمی‌دانم. شخص دیگری آمد و پرسشی دیگر کرد، همان جواب را شنید، تا چهار نفر که مسئله سؤال کردند و جواب نمی‌دانم شنیدند. کارگزار حکومتی حاضر در جلسه به عنوان اعتراض به آقا جمال گفت: «شما هر سال مبلغ معینی از دولت می‌گیرید تا به سؤالات و مشکلات مردم جواب بگویید! » آقا جمال فرمود: «من آن مبلغ را برای آن چیزهایی که می‌دانم، می‌گیرم و اگر برای آنچه که نمی‌دانم بگیرم، خزینه پادشاه به آن وفا نمی‌کند.»
[۴۳] تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.


۱۳.۴ - مبارزه با خرافات

از آن‌جا که آقا جمال عالمی نقّاد، نکته‌سنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیرکی و تیزهوشی، با سیاست‌های نادرست و باورهای غلط فرهنگی و خرافات رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه می‌کرد.

۱۳.۴.۱ - تالیف عقائد النساء

وی با تالیف کتاب عقائد النساء یا کلثوم ننه، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار ایران را به نقد کشید. کتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقائد النساء از نخستین کتاب‌های رسمی فرهنگ مردم است. این کتاب پرآوازه در ادبیات عامیانه ایران زمین، تاکنون حداقل ۶ بار چاپ شده و به زبان‌های زنده جهان ترجمه شده است. شیخ آقا بزرگ طهرانی، کتاب‌شناس برجسته شیعی درباره این کتاب و مؤلف آن چنین می‌نگارد: «کلثوم ننه کتابی شریف، رمانی، انتقادی، لطیف و خنده‌آور می‌باشد. در این کتاب بسیاری از بدعت‌هایی را که نابجا به دین نسبت داده می‌شود، بیان داشته است. این کتاب را آقا جمالالدین فرزند آقا حسین خوانساری (متوفا: ۱۱۲۵ هـ. ق.) نوشته و چاپ شده است.»

۱۳.۴.۲ - اهمیت عقائد النساء

بر خلاف نظر بعضی که این کتاب را در شان فقیه عالی‌قدری مثل آقا جمال خوانساری نمی‌دانند، این اثر از چند نظر دارای اهمیت است:
۱ - نشانگر تسلط کامل مؤلّف به دانش عوام یا «فُولُکُر» می‌باشد. امروزه این دانش در اغلب رشته‌های علوم، به ویژه در روان‌شناسی، تاریخ تمدن و تاریخ ادیان و مذاهب مورد توجه دانشمندان جهان است. این کتاب نیز از این ناحیه قابل اهمیت است.
۲ - هم‌چنین این کتاب حکایت از آگاهی کامل یک مجتهد از متن زندگی مردم دارد و آقا جمال چون که یک عالم مردمی بود و با طبقات عموم مردم حشر و نشر زیادی داشت، از عقاید و باورهای جاری در میان آنان کاملاً مطلع بود و بر اساس آگاهی از آن واقعیت‌ها به هدایت آنان می‌پرداخت.
۳ - آقا جمال در روزگاری می‌زیست که خرافه و خرافه‌گویی گسترش فراوان داشت او که با آخرین و ضعیف‌ترین شاهان صفوی، یعنی شاه سلیمان و سلطان حسین معاصر بود، در کنترل و بهره‌گیری از امکانات حکومتی آنان در راه اهداف اسلامی و معنوی خویش، کمال کوشش را به جای آورد و با استفاده از نفوذ معنوی و اجتماعی خویش، از انحرافات و کجروی‌های آنان می‌کاست. از آن‌جا که پادشاهان آن دوران تا روز تاجگذاری به جای این‌که در جمع سیاستمداران و مدیران کشور باشند، در حرمسرا و در بین زنان بودند، تربیت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور کشورداری، زمینه گسترش عقاید بانوان را مساعد کرده بود.
[۴۵] آشتیانی، اقبال، تاریخ مفصل ایران، ص۶۹۹.

نگارش کتابی که بیانگر عقاید خرافی رایج بانوان آن روزگار باشد، نه تنها از شان یک فقیه آگاه نمی‌کاهد، بلکه تیزهوشی و مبارزه وی علیه خرافات و در نهایت، علیه سیاست غلط فرهنگی وقت را می‌رساند.
۴ - کتاب کلثوم ننه بازتاب جوّ فکری رایج در عصر پادشاهان صفوی است که یک نوع مذهب روبنایی در آن ترویج می‌شود آنان عمل به ظواهر شرع را گسترش می‌دادند، ولی خودشان به حقیقت دین عمل نمی‌کردند و از مظاهر فسـاد پرهیـز نمی‌کردند. نتیجه کار آنان در میان مـردم یک نوع نفـاق دینی به وجـود آورده بـود. چنان‌که در مـوارد متعددی در کتاب کلثوم ننه این نفاق دینی به تصویـر کشیده شـده است.
[۴۶] نشریه آیینه پژوهش، ش ۵۵، ص۲۷.



علما و بزرگان، آقا جمال را ستوده‌ و از او به نیکی یاد کرده‌اند، به سخنان برخی از بزرگان اشاره می‌کنیم.

۱۴.۱ - شهید مطهری

آیت‌الله مرتضی مطهری می‌نویسد: «جمالالدین خوانساری معروف به آقا جمال خوانساری، فرزند آقا حسین خوانساری و شاگرد او و شاگرد دایی خود، (محقق سبزواری) بوده. وی مردی محقق و جامع معقول و منقول بوده. آقا جمال با دو واسطه، استادِ سید مهدی بحرالعلوم است.»

۱۴.۲ - شیح حُرّ عاملی

نویسنده وسائل الشیعه می‌نویسد: «او دانشمندی فاضل، فیلسوفی متکلّم و پژوهشگری ژرف‌نگر، می‌باشد. او با ما معاصر بود و تالیفاتی نیز دارد.»

۱۴.۳ - محدّث نوری

نویسنده مستدرک الوسائل آورده است: «محقق بزرگوار، جمالالدین محمّد خوانساری دانشمندی نکته‌سنج، نقّاد و دارای تالیفات سودمند است. آثار وی نشانگر‌ اندیشه‌های ناب و سلیقه زیبا و صفای ذهن اوست، او در علم حدیث‌شناسی تخصص ویژه‌ای داشت.»
[۵۰] محدث نوری، حسین، مستدرک الوسایل، چاپ قدیم، ج۳، ص۳۸۴.


۱۴.۴ - حاج محمّد اردبیلی

دانشمند و شخصیت‌نگار هم‌عصر با آقا جمال می‌گوید: «جمالالدین محمّد خوانساری، دانشمندی جلیل‌القدر، دارای جایگاهی بزرگ و مقامی والا، مورد اطمینان، دارای پشتکار، سرآمد علمای عصر و محدثی صدوق است. وی استاد حدیث، فقه، اصول، کلام و فلسفه می‌باشد... خداوند سایه بلند پایه او را طولانی بگرداند و از حوادث روزگار مصون و محفوظ بدارد.»

۱۴.۵ - سید محمّدباقر خوانساری

شخصیت‌نگار نامی شیعه در این مورد می‌نویسد: «آقا جمال در خاندان علم و فضیلت متولد شد و در دامان آن پرورش یافت. از مکتب او دانش‌پژوهان بلندنظری در علم فقه و اصول و فلسفه برخاستند. ریاست تدریس در زمان پر سعادت او در اصفهان به وی منتهی شد و بسیاری از فضلای نامدار و بزرگان عصر از انفاس قدسیه او به کمال رسیدند. آقا جمال ـ که رحمت و رضوان خدا بر او باد ـ شخصی شوخ‌طبع، ظریف، فقیهی خوش‌صورت و خوش‌فکر، بلندهمّت، گشاده‌رو، دارای سعه صدر و افکار متین بود.»

۱۴.۶ - محدّث قمی

نویسنده سفینة البحار چنین نوشته است: «آقا جمال شخصیتی متنفذ و دارای آثار جذّاب و مورد پسند می‌باشد. او در فنّ حدیث‌شناسی و ترجمه متون دینی از جامعیت خاصی برخوردار بود. استادم، ثقة الاسلام حاج میرزا حسین نوری ـ که رحمت خدا بر او باد ـ کتاب مزار آقا جمال را هنگامی که از نجف اشرف به کربلا مشرف می‌شد، به همراه خود بر می‌داشت. آقا جمال دارای خط خوشی بود و من آن را ملاحظه نمودم که بسیار زیبا و چشم نواز بود. او روی مُهرِ خویش، عبارت یا مَنْ لَهُ العِزَّةُ وَ الْجَمالُ را نقش کرده بود.»
[۵۳] قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ص۸۳.



آقا جمال در ۲۶ رمضان سال ۱۱۲۵ ه ق. ـ ۲۵ سال بعد از رحلت پدر بزرگوارش ـ در اصفهان وفات یافت و در تکیه خوانساری‌ها در مزار تخت فولاد، کنار قبر پدرش، (آقا حسین) مدفون شد.
[۵۴] خوانساری، آقا جمالالدین، شرح احادیث طینت، مقدمه.
مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است.
اخیراً هنگام دفن پیکر حاج شیخ اسدالله فهامی، یکی از علمای وارسته معاصر در کنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش کرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تر و تازه یافتند. در پی این ماجرا، مردی صالح به نام مشهدی حیدر که «تکیه بانِ» تکیه خوانساری‌ها است، به حاضرین اظهار داشت که: در این بقعه این پنجمین جسدی است که در مدت تکیه بانی من تر و تازه پدیدار گشته است. گفتنی است که در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند.
[۵۶] کشوری، احمدرضا، فرزانگان خوانسار، ص۴۵.



۱. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۱.    
۲. رضا مختاری و علی‌اکبر زمانی‌نژاد، اعلام المکاسب، ص۹۰.
۳. تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.
۴. خوانساری، آقا جمالالدین، شرح احادیث طینت، مقدمه.
۵. نگاهی به خوانسار، ص۱۱.
۶. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۳۴۹.    
۷. خوانساری، آقا جمالالدین، شرح غرر و درر آمدی، ج۱، ص۸۹.
۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۳۵۷.    
۹. کیهان، ۱۳۷۸/۰۶/۳۰، پیام به کنگره محققان خوانساری.
۱۰. رضا مختاری و علی‌اکبر زمانی‌نژاد، اعلام المکاسب، ص۵۹.
۱۱. نگاهی به خوانسار، ص۲۷.
۱۲. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ص۱۵۲.
۱۳. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۱۴.    
۱۴. خوانساری، آقا جمالالدین محمد، شرح غرر الحکم، ج۱، ص۹۳.
۱۵. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۱۴.    
۱۶. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۱۴۱.    
۱۷. محمدعلی حسینی‌یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص۲۵۱.
۱۸. کشوری، احمدرضا، فرزانگان خوانسار، ص۴۵.
۱۹. ویژه‌نامه کنگره خوانساری، ص۱۳.
۲۰. تنکابنی، میرزامحمد، قصص‌العلماء، ج۱، ص۲۶۵، تهران، اسلامیه.
۲۱. اردبیلی، محمد بن علی، جامع‌ الرّواه، ج۱، ص۱۶۴، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق.    
۲۲. بحرانی، یوسف، لؤلؤه‌البحرین، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، قم، موسسه آل‌البیت.
۲۳. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۶۷.    
۲۴. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۱۲۲.    
۲۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۵۴.    
۲۶. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۱۴.    
۲۷. قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ص۸۳.
۲۸. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۱.    
۲۹. نجم/سوره۵۳، آیه۷.    
۳۰. نجم/سوره۵۳، آیه۸.    
۳۱. نجم/سوره۵۳، آیه۳و ۴.    
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۴۰۵.    
۳۳. میرمحمدی، حمیدرضا، جغرافیای خوانسار، ص۱۹۹ - ۲۰۰.
۳۴. خوانساری، آقا جمالالدین، شرح و ترجمه غرر الحکم، ج۴، ص۴۷۲.
۳۵. خدیو خرد، (ویژه‌نامه بزرگداشت محققان خوانساری)، ص۱۵.
۳۶. نشریه آیینه پژوهش، ش ۵۵، ص۶۵.
۳۷. عقیقی‌بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۲۶۰.
۳۸. جرفادقانی، محمد، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۱۷۵.
۳۹. کیهان‌ اندیشه، ش ۸۲، ص۱۱۳.
۴۰. امام خمینی، صحیفه نور، ج۱، ص۲۵۹.    
۴۱. محمدعلی حسینی‌یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص۲۲۵.
۴۲. تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.
۴۳. تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶.
۴۴. آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۵، ص۲۸۶.    
۴۵. آشتیانی، اقبال، تاریخ مفصل ایران، ص۶۹۹.
۴۶. نشریه آیینه پژوهش، ش ۵۵، ص۲۷.
۴۷. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۹۵.    
۴۸. مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، ص۹۷.    
۴۹. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، ج۲، ص۵۷.    
۵۰. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسایل، چاپ قدیم، ج۳، ص۳۸۴.
۵۱. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۲۷.    
۵۲. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۱۴.    
۵۳. قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ص۸۳.
۵۴. خوانساری، آقا جمالالدین، شرح احادیث طینت، مقدمه.
۵۵. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۱۵.    
۵۶. کشوری، احمدرضا، فرزانگان خوانسار، ص۴۵.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «جمالالدین محمد خوانساری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۱۸.    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آقا جمالالدین محمد خوانساری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۳۰.    
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آقاجمال خوانساری»، ج۹، ص۷۹۸.    






جعبه ابزار