آزادی جنسی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از اقسام
آزادی که در
قرآن کریم به آن اشاره شده است آزادی جنسی است.
آزادى جنسى و بىبندوبارى، كارى
جاهلانه:
«قالت فذلكنّ الذى لمتنّنى فيه و لقد راودتّه عن نفسه فاستعصم و لئن لم يفعل ما ءامره ليسجننّ و ليكونا من الصغرين• قال ربّ السجن أحبّ الىّ ممّا يدعوننى اليه و الّا تصرف عنّى كيدهنّ أصب اليهنّ و أكن من الجهلين؛
(همسر عزيز) گفت اين همان كسي است كه بخاطر (عشق) او مرا سرزنش كرديد. (آري) من او را به خويشتن دعوت كردم و او خودداري كرد، و اگر آنچه را دستور ميدهم انجام ندهد به زندان خواهد افتاد و مسلما خوار و ذليل خواهد شد!(يوسف) گفت پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا بسوي آن ميخوانند و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من بازنگرداني قلب من به آنها متمايل ميگردد و از جاهلان خواهم بود.»
آزادى
همجنسبازی ميان
قوملوط:
۱.«انّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل انتم قومٌ مُّسرفون؛
آيا شما از روي
شهوت به سراغ مردان ميرويد، نه زنان ؟ شما جمعيت تجاوزكاري هستيد!»
۲. «و جاءهُ قومه يهرعون اليه و من قبلُ كانوا يعملون السّيئات قال يقوم هؤلاء بناتى هُنّ أطهرلكم فأتّقوا اللَّه و لاتخزون فى ضيفى أليس منكم رجلٌ رّشيد• قالوا لقد علمت مالنا فى بناتك من حقٍّ و انك لتعلم ما نريد؛
و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا كارهاي بد انجام ميدادند - گفت اي قوم من! اينها دختران منند، براي شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرفنظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟!گفتند تو كه ميداني ما حق (و ميلي) در دختران تو نداريم و خوب ميداني ما چه ميخواهيم؟!»
۳. «فلمّا جآء ءال لوط المرسلون• وجآء أهل المدينة يستبشرون• قال إنّ هؤلاء ضيفى فلا تفضحون؛
هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند.(از سوي ديگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوي خانه لوط) آمدند در حالي كه به يكديگر بشارت ميدادند. (لوط) گفت اينها ميهمانان منند، آبروي مرا نريزيد!»
۴. «اذ قال لهُم أخوهم لوطٌ ألا تتّقون• أتأتون الذّكران من العلمين؛
هنگامي كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوي پيشه نميكنيد؟ آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور ميرويد؟»
۵. «ولوطاًاذ قال لقومهِ أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون• أئِنّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل أنتم قومٌ تجهلون؛
و لوط را به ياد آور هنگامي كه به قومش گفت آيا شما به سراغ كار بسيار قبيح ميرويد در حالي كه (زشتي و نتايج شوم آنرا) ميبينيد؟آيا شما بجاي زنان به سراغ مردان از روي شهوت ميرويد؟ شما قومي جاهل هستيد.»
۶. «و لوطاً اذ قال لقومه انّكم لتأتون الفحشة ما سبقكم بها من احدٍ مّن العلمين• أئنّكم لتاتون الرّجال و تقطعون السّبيل و تأتون فى ناديكم المنكر ...؛
و لوط را فرستاديم هنگامي كه به قوم خود گفت: شما كار بسيار زشتي انجام ميدهيد كه احدي از مردم جهان قبل از شما آنرا انجام نداده!آيا شما به سراغ مردان ميرويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع ميكنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام ميدهيد؟!....»
آثار
همجنسبازی قوم لوط عبارتند از:
آزادى
همجنسبازى، نشانه
بیتقوایی:
«فلمّا جآء ءال لوط المرسلون• وجآء أهل المدينة يستبشرون• قال إنّ هؤلاء ضيفى فلا تفضحون• واتّقوا اللَّه و لاتخزون؛
هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند.(از سوي ديگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوي خانه لوط) آمدند در حالي كه به يكديگر بشارت ميدادند.(لوط) گفت اينها ميهمانان منند، آبروي مرا نريزيد!و از خدا بپرهيزيد و مرا شرمنده نسازيد!»
آزادى
همجنسبازى، نشانه بىتقوايى و عدم
رشد افراد
جامعه:
«و جاءهُ قومه يهرعون اليه و من قبلُ كانوا يعملون السّيئات قال يقوم هؤلاء بناتى هُنّ أطهرلكم فأتّقوا اللَّه و لاتحزون فى ضيفى أليس منكم رجلٌ رّشيد• ... انك لتعلم ما نريد؛
و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا كارهاي بد انجام ميدادند - گفت اي قوم من! اينها دختران منند، براي شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرفنظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟!... و خوب ميداني ما چه ميخواهيم؟!»
آزادى
همجنسبازى ميان قوملوط، نشانه وجود
انحراف و
تجاوز ميان آنان:
۱.«و لوطاً اذ قال لقومه لتأتون الفحشة ما سبقكم بها من احدٍ مّن العلمين• انّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل انتم قومٌ مُّسرفون؛
و (به خاطر بياوريد) لوط را هنگامي كه به قوم خود گفت آيا عمل شنيعي انجام ميدهيد كه احدي از جهانيان پيش از شما انجام نداده است؟!آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان ميرويد، نه زنان ؟ شما جمعيت تجاوزكاري هستيد!»
۲. «اذ قال لهُم أخوهم لوطٌ ألا تتّقون• أتأتون الذّكران منالعلمين• و تذرون ما خلق لكم ربّكم من أزواجكم بل أنتم قومٌ عادون؛
هنگامي كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوي پيشه نميكنيد؟ آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور ميرويد؟ (اين زشت و ننگين نيست ؟)و همسراني را كه خدا براي شما آفريده است رها ميكنيد؟ شما قوم تجاوزگري هستيد.»
آزادى
همجنس بازى ميان قوم لوط، نشانه سرمستى و
تحیّر از دست دادن
اندیشه درست آنان:
«فلمّا جآء ءال لوط المرسلون• واتّقوا اللّه ولاتخزون• لعمرك إنّهم لفى سكرتهم يعمهون؛
هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند.و از خدا بپرهيزيد و مرا شرمنده نسازيد. بجانت سوگند اينها در مستي خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند).»
آزادى
همجنسبازى ميان قوملوط، نشانه
ناآگاهی آنان:
«ولوطاًاذ قال لقومهِ أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون• أئِنّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل أنتم قومٌ تجهلون؛
و لوط را به ياد آور هنگامي كه به قومش گفت آيا شما به سراغ كار بسيار قبيح ميرويد در حالي كه (زشتي و نتايج شوم آنرا) ميبينيد؟آيا شما بجاي زنان به سراغ مردان از روي شهوت ميرويد؟ شما قومي جاهل هستيد.»»
مبارزه حضرت لوط علیهالسلام با آزادى
همجنسبازى:
۱. «انّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل انتم قومٌ مُّسرفون؛
آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان ميرويد، نه زنان ؟ شما جمعيت تجاوزكاري هستيد!»
۲. «و جاءهُ قومه يهرعون اليه و من قبلُ كانوا يعملون السّيئات قال يقوم هؤلاء بناتى هُنّ أطهرلكم فأتّقوا اللَّه و لاتحزون فى ضيفى أليس منكم رجلٌ رّشيد• ... انك لتعلم ما نريد؛
و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا كارهاي بد انجام ميدادند - گفت اي قوم من! اينها دختران منند، براي شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرفنظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟!... و خوب ميداني ما چه ميخواهيم؟!»
۳. «فلمّا جآء ءال لوط المرسلون• قال إنّ هؤلاء ضيفى فلاتفضحون• واتّقوا اللّه ولاتخزون• قال هؤلاء بناتى إن كنتم فعلين؛
هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند.(لوط) گفت اينها ميهمانان منند، آبروي مرا نريزيد! و از خدا بپرهيزيد و مرا شرمنده نسازيد! گفت دختران من حاضرند اگر ميخواهيد كار صحيحي انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگي بپرهيزيد).»
۴. «اذ قال لهُم أخوهم لوطٌ ألا تتّقون• أتأتون الذّكران منالعلمين• ... بل انتم قومٌ عادون؛
هنگامي كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوي پيشه نميكنيد؟ آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور ميرويد؟... شما قوم تجاوزگري هستيد.»
۵. «ولوطاً اذ قال لقومهِ أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون• أئِنّكم لتأتون الرّجال شهوةً مّن دون النّساء بل أنتم قومٌ تجهلون؛
و لوط را به ياد آور هنگامي كه به قومش گفت آيا شما به سراغ كار بسيار قبيح ميرويد در حالي كه (زشتي و نتايج شوم آنرا) ميبينيد؟آيا شما بجاي زنان به سراغ مردان از روي شهوت ميرويد؟ شما قومي جاهل هستيد.»
۶. «و لوطاً اذ قال لقومه انّكم لتأتون الفحشة ما سبقكم بها من احدٍ مّن العلمين• أئنّكم لتاتون الرّجال و تقطعون السّبيل و تأتون فى ناديكم المنكر فما كان جواب قومهِ الا أن قالوا ائتنا بعذاب اللَّه ان كنت من الصَّدقين؛
و لوط را فرستاديم هنگامي كه به قوم خود گفت: شما كار بسيار زشتي انجام ميدهيد كه احدي از مردم جهان قبل از شما آنرا انجام نداده!آيا شما به سراغ مردان ميرويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع ميكنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام ميدهيد؟!، اما پاسخ قومش جز اين چيزي نبود كه گفتند: اگر راست ميگوئي عذاب الهي را براي ما بياور!»
حدود آزادی جنسی که در آیات قرآن بیان شده است عبارتند از:
آزاد نبودن
وعده و قرار پنهانى براى
ازدواج با
زنان در حال
عدّه:
«والّذين يتوفّون منكم ويذرون أزوجا يتربّصن بأنفسهنّ أربعة أشهر وعشرا ...• و لا جناح عليكم فيما عرّضتم به من خطبةِالنساء أو أكننتم فى انفسكم ... و لكن لاتواعدوهّنَ سِرّاً ...؛
و كساني كه از شما ميميرند و همسراني باقي ميگذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! ... و گناهي بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زناني كه همسرانشان مردهاند)
خواستگاری كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). ... ولي پنهاني با آنها قرار زناشويي نگذاريد....»
برداشت فوق مبنى بر اين احتمال است كه مقصود از «لاتواعدوهن سرا» قرار پنهانى براى ازدواج باشد.
ممنوعيّت
رابطه جنسی نامشروع:
۱.«و الَّتى يأتين الفحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهنّ أربعةً منكم فان شهدوا فأمسكوهن فى البيوت حتى يتوفَّهنّ الموت ...؛
و كساني از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهي دادند، آنان ( زنان) را در خانه ها(ي خود) نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد....»
۲. «يا ايها الّذين ءامنوا لا يحلّ لكم أن ترثوا النساء كرهاً و لا تعضلوهنّ لتذهبوا ببعض ما ءاتيتموهنّ الا أن ياتين بفحشةٍ مُبيّنةٍ ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد! براي شما حلال نيست كه از زنان، از روي اكراه (و ايجاد ناراحتي براي آنها) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتي از آنچه به آنها پرداخته ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكاري انجام دهند....»از مصاديق روشن «
فاحشه» رابطه جنسى نامشروع است.
۳. «اليوم احل لكم ... و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الّذين أو توا الكتب من قبلكم ... محصنين غير مسفحين و لا متخذى أخدانٍ ...؛
امروز چيزهاي پاكيزه براي شما حلال شد ... و (نيز) زنان پاكدامن از
مسلمانان و زنان پاكدامن از
اهل کتاب حلال هستند ... و پاكدامن باشيد نه
زناکار و نه دوست پنهاني و نامشروع گيريد....»
۴. «قل تعالوا أتل ما حرّم ربّكم عليكم ... و لاتقربوا الفوحش ما ظهر منها و ما بطن ...؛
بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: ... و نزديك كارهاي زشت و قبيح نرويد چه آشكار باشد چه پنهان....»
۵. «و اذا فعلوا فحشةً قالوا وجدنا عليها ءاباءنا واللَّه أمرنا بها قل ان اللَّه لا يأمر بالفحشاء ...؛
و هنگامي كه كار زشتي انجام ميدهند ميگويند پدران خود را بر اين عمل ديديم، و خداوند بما دستور داده است! بگو خداوند (هرگز) دستور به عمل زشت نميدهد....»
۶. «قل انّما حرّم ربى الفوحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم ...؛
بگو خداوند تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه....»
۷. «ان اللَّه يأمركم ... و ينهى عن الفحشاء و المنكر و البغى يعظكم ...؛
خداوند فرمان ميدهد... و از فحشاء و منكر و ظلم و ستم نهي ميكند....»
۸. «الزانية و الزانى فاجلدوا كلّ وحد منهما مائة جلدة ...• الزانى لاينكح الا زانيةً أو مشركةً و الزانية لا ينكحها الا زانٍ أو مشرك و حرّم ذلك على المؤمنين؛
زن و مرد زناكار را هر يك، صد تازيانه بزنيد ... مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نميكند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نميآورد، و اين كار بر مؤ منان تحريم شده است.»
۹. «قل للمؤمنين يغضّوا من أبصرهم و يحفظوا فروجهم ...؛
به مؤ منان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ كنند ....»
۱۰. «و قل للمؤمنت يغضضن من أبصرهنّ و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الّا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهن و لا يبدين زينتهنّ الا لبعولتهنّ أو ءابائهن أو ءاباء بعولتهنّ أو أبنائهن أو أبناء بعولتهنّ أو اخونهنّ أو بنى اخونهنّ أو بنى أخوتهنّ أو نسائهنّ أو ما ملكت أيمنهنّ أو التبعين غير أولى الإربة من الرجال أو الطفل الّذين لم يظهروا على عورت النساء و لايضربن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهن ...؛
و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداي خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) ....»
۱۱. «ينساء النبى من يأت منكنّ بفحشة مبينة يضعف لها العذاب ضعفين؛
اي همسران پيامبر! هر كدام از شما
گناه آشكار و فاحشي مرتكب شود
عذاب او دو چندان خواهد بود، و اين براي خدا آسان است.»
۱۲. «يأيّها النبىّ اذا جاءك المؤمنت يبايعنك على ... و لايزنين ... فبايعهن ...؛
اي پيامبر هنگامي كه زنان مؤمن نزد تو آيند و با تو
بیعت كنند که ... آلوده
زنا نشوند، ... با آنها بيعت كن....»
ممنوعيّتِ اجبار
کنیزان پاکدامن به
فحشا:
«... و لاتُكرهوا فتيتكم على البغاء ان اردن تحصّناً ...؛
... و كنيزان خود را براي تحصيل متاع دنيا مجبور به
خودفروشی نكنيد اگر آنها ميخواهند پاك بمانند....»
منع زنان، از نازك كردن صداى خود در گفتوگو با
نامحرمان:
«ينساء النبىّ ... فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض و قلن قولا معروفا؛
اي همسران پيامبر! ... بنابر اين به گونه اي هوس انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد.»
حرمت
چشم چرانی و خيره شدن به نامحرم:
«قل لّلمؤمنين يغضّوا من أبصرهم ويحفظوا فروجهم ...• و قل لّلمؤمنت يغضضن من أبصرهنّ ...؛
به مؤ منان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ كنند ... و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند....»
ممنوع بودن اعمال تحريكآميز جنسى:
۱. «و قل للمؤمنت يغضضن من أبصرهنّ و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهن و لا يبدين زينتهنّ الا لبعولتهنّ أو ءابائهنّ أو ءاباء بعولتهن أو أبنائهنّ أو أبناء بعولتهنّ أو اخونهنّ أو بنى اخونهنّ أو بنى أخوتهنّ أو نسائهنّ أو ما ملكت أيمنهنّ أو التبعين غير أولى الأربة من الرجال أو الطفل الّذين لم يظهروا على عورت النساء و لايضربن بأرجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهن ...؛
و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداي خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) ....»
۲. «... فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض و قلن قولا معروفا؛
... بنابر اين به گونه اي هوس انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۲۷۲، برگرفته از مقاله «آزادی جنسی».