آثار آخوند خراسانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آخوند ملامحمدکاظم خراسانی فقیهِ اصولی و
مرجع تقلید شیعه و
رهبر سیاسی عصر
مشروطیت است. بهرغم اشتغال آخوند خراسانی در سالهای پایانی عمرش به کار
مرجعیت و بهویژه وقایع نهضت مشروطه، آثار ارزشمندی از او برجای مانده است.
آثار ایشان سهگونه است: تألیفی استدلالی، فتوایی و تقریرات درسهای او. کتاب
کفایة الاصول از آثار مهم وی بوده و در سطوح عالی حوزههای علمیه تدریس میشود.
مباحثی که او طرح کرده ارتباط وثیقی با موضوع بحث وی داشته و نوعا جز سخنان ابتکاری و جدید خود، مطالب دیگر را شرح و بسط نداده است. برخی اصرار او را بر فشردهنویسی، هنر ویژه و وجه تمایز او از دیگران دانستهاند (برای نمونه به این منبع رجوع کنید
).
آثار خراسانی سهگونه است: تألیفی استدلالی، فتوایی و تقریرات درسهای او.
آثار استدلالی، درباره مباحث
اصول،
فقه و
فلسفه است که مستقلا یا به صورت شرح و حاشیه بر آثار دیگران تألیف شده است. آثار فتوایی، آثار و رسالههایی فتوایی آخوند میباشد. آثار تقریرات، تقریرات درسهای آخوند میباشد که توسط شاگردانش نگاشته شده است.
بیشتر آثار آخوند در اصول فقه میباشد.
بزرگترین و مشهوترین آنها
کفایة الاصول است که در ظرف دو سال (از ۱۳۲۱ به بعد) تألیف شده
و از زمان تألیف تاکنون، مهمترین متن درسی سطوح عالی و نیز محور مباحث بیشتر درسهای دوره عالی (خارج) اصول در
حوزههای علوم دینی بوده و شرحها و حاشیههای بسیاری بر آن نوشته شده است.
خراسانی از آن پس به
صاحب کفایه نیز شهرت یافت و فرزندانش به
کفائی مشهور شدند یا خود، این
لقب را برگزیدند.
حواشی و تعلیقات بر
فرائد الاصول (مشهور به رسائل)
شیخ انصاری، اثر دیگر خراسانی است.
مشهور است که وی دو بار بر رسائل حاشیه نوشت: حاشیه «اول» یا «قدیم» یا «مختصر»، و حاشیه «دوم» یا «اخیر» یا «مبسوط».
حاشیه اول نخستین اثر علمی اوست.
آقابزرگ طهرانی آن را دقیقترین حاشیه بر رسائل خوانده است.
حاشیه دوم، پیش از تألیف کفایه، همزمان با تدریس رسائل یا مدتی پس از آن، به درخواست تعدادی از شاگردان وی، نوشته شده و عمیق و مبسوط است.
به گفته
امین،
پیش از تألیف کفایه، طلاب بر مبنای همین حاشیه، اصول فقه میخواندند.
معمولا هرگاه از تعلیقه خراسانی بر رسائل، بدون
قید، نام برده شود همین حاشیه مراد است؛ حتی بیشتر نویسندگان از حاشیه اول یاد نکردهاند. نیز گفته شده است که حاشیه اول تاکنون چاپ نشده است
و حتی از وجود
نسخه خطی آن نیز اطلاعی در دست نیست و اصل تألیف آن، گذشته از گزارش آقابزرگ و برخی منابع دیگر (برای نمونه به این منبع رجوع کنید
)، از سرآغاز حاشیه دوم و نیز از برخی تصریحات خراسانی در شماری از آثارش که از حاشیه جدید رسائل یاد کرده، قابل
استنتاج است.
ولی نظر دقیقتر این است که وی فقط بر مباحث
قطع و
ظن (۱۲۹۸، ۱۳۰۲) و
استصحاب (۱۲۹۴، ۱۳۰۵) دو بار حاشیه نوشته که هر دو نیز در دسترس است و حاشیه او بر سایر مباحث، منحصر به فرد است (برای تفصیل به این منبع رجوع کنید
). بنابر این تعبیر حاشیه جدید، صرفآ در خصوص ابوابِ دو حاشیهای درست است.
حاشیه (تعلیقه) آخوند بر رسائل، اهمیت فراوان دارد و مورد استناد و ارجاع شاگردان او و اصولیان دورههای بعدی قرار گرفته است (برای نمونه به این منابع رجوع کنید
).
این اثر بارها، به استقلال یا همراه آثار دیگر، با عنوانهایی مانند حاشیة کتاب فرائد الاصول،
درر الفوائد، و درر الفوائد فی الحاشیة علی الفرائد به چاپ رسیده است.
(برای نقد چاپ سال ۱۴۱۰ به این منبع رجوع کنید
).
اثر مهم دیگر آخوند،
الفوائد، یا
رسالة الفوائد، مشتمل بر پانزده موضوع است: دو مورد فقهی، یازده مورد اصولی و دو مورد اصولی ـ
کلامی (برای عنوانهای آن به این منبع رجوع کنید.
(قس این منبع،
که شانزده فایده را فهرست کرده است).
از این اثر با نامهای الفوائد الاصولیة،
الفوائد الاصولیة و الفقهیّة
و الفوائد و الفرائد
نیز یاد شده و برخی چاپهای قدیم آن عنوان
فوائد الاصول دارد.
خراسانی در کفایه (برای نمونه به این منبع رجوع کنید
) از آن با عنوان فوائد یاد کرده و بدان ارجاع داده است.
تألیف این اثر در ۱۳۰۱ پایان یافته و برخی از مباحث آن، مانند بحث مشتق، عینا در کفایه تکرار شده است.
فوائد دستکم سه بار در زمان حیات مؤلف، همراه تعلیقه او بر رسائل، به چاپ رسیده است. در ۱۳۱۵ در تهران که چاپ پرغلطی است؛ در ۱۳۱۸ به توصیه خراسانی و بر اساس مقابله با نسخهای به تصحیح خود او و در ۱۳۱۹ در تهران، به احتمال قوی بدون اطلاع از تصحیح و چاپ ۱۳۱۸ و با اصلاح برخی از اشتباهات چاپ ۱۳۱۵.
فوائد الاصول مستقل نیز چاپ شده است؛ از جمله در ۱۴۰۷ در تهران به کوشش سید مهدی شمسالدین
(برای نقد این چاپ و اشتباهات آن به این منبع رجوع کنید
).
جنبه فقهی آرا و آثار خراسانی هر چند تا حدودی تحت الشعاع جنبه اصولی او قرار گرفته است، کم اهمیتتر از آن نیست.
یکی از آثار فقهی او که در عین تحقیقی بودن، بسیار موجز و فشرده است حواشی و تعلیقات او بر بخش عمده
المکاسب شیخ انصاری است و در
محرّم ۱۳۱۹ به پایان رسیده
و بارها چاپ شده است (۱۳۱۹ در تهران با عنوان التعلیقة علی المکاسب،
در ۱۴۰۶ در تهران با عنوان حاشیة کتاب المکاسب، برای نقد اجمالی این چاپ به این منابع رجوع کنید
و ۱۴۱۹ در قم، همراه با چند تعلیقه دیگر بر المکاسب، با عنوان محصّل المطالب فی تعلیقات المکاسب).
در آثار فقیهان بعدی به این اثر خراسانی نیز اعتنا و استناد شده است (برای نمونه به این منابع رجوع کنید
).
اثر فقهی دیگر خراسانی
تکملة التبصره است
که مهمترین رساله فتوایی او و بر اساس
تبصرة المتعلمین علامه حلّی است؛ بدین صورت که آرای موافق نظر خود را ابقا و آرای مخالف را حذف و نظر خود را به جای آن آورده و گاه پارهای از واژهها را تغییر داده است.
این اثر مهم که حجم آن در مجموع بیش از تبصرة المتعلمین است، همه ابواب فقهی (از
طهارت تا
دیات) را دربر دارد و یکی از منابع آشنایی با فتاوای خراسانی، بهویژه آخرین آرای فقهی او، قلمداد میشود.
از این اثر با عنوان التکملة فی تلخیص التبصرة نیز یاد شده است.
تکملة التبصرة در ۱۳۲۸ در
تهران چاپ شد.
سیدحسن حائری قزوینی شرحی با عنوان اکمالالدین فی شرح تکملة تبصرة المتعلمین نوشته است.
خراسانی خود نیز شرحی استدلالی ولی ناتمام (فقط بحث طهارت و بخشی از
صلوة) به درخواست فردی که نمیتوانسته خواسته او را رد کند،
بر تکملة التبصرة با عنوان اللمعات النّیرة فی شرح تکملة التبصرة نوشته که ظاهرآ آخرین اثر مدون اوست (برای ویژگیهای این اثر به این منبع رجوع کنید
). لمعات در ۱۳۸۰ش در
قم با تحقیق سید صالح مدرسی چاپ شد.
خراسانی چندین رساله فقهی استدلالی نیز در موضوعات گوناگون تألیف کرده
که شماری از آنها در یک مجلد گردآوری شده و با عنوان
الرسائل الفقهیة به چاپ رسیده است: کتاب الوقف، کتاب الرضاع (الرسالة الرضاعیة)، کتاب الدماء، کتاب الفراق و الطلاق، رسالة فی العدالة، و کتاب الرهن. سه رساله اخیر (الفراق، العدالة و الرهن) ناتمام است.
بسیاری از محققان، از جمله
آقاضیاء عراقی، کتاب الدماء (رسالة فی الدماء الثلاثة) را مهمترین و دقیقترین اثر علمی خراسانی و معرف قدرت
فقاهت و رفعت مقام علمی او دانستهاند.
برخی از این رسالهها، از جمله کتاب الوقف، به صورت مستقل نیز چاپ شده است.
بیشتر رسالههای این مجموعه به همراه اللمعات النیّرة در یک مجلد با عنوان قطرات مِنْ یَراع بحرِالعلوم او شَذَرات مِن عقدها المنظوم یا القطرات والشذرات، که بیشتر الشذرات و گاه القطرات نامیده میشود، در ۱۳۳۱ در بغداد به چاپ رسید.
سه اثر فقهی اخیر (تکملة التبصرة، اللمعات النیّرة و الرسائل الفقهیة نیز در ۱۳۸۲ش در قم با تحقیق سیدصالح مدرسی در مجموعهای به نام تراث فقهی خراسانی چاپ شده است (برای ویژگیهای این مجموعه و تحقیق یاد شده به این منبع رجوع کنید
).
شیخ مهدی خالصی بر رسالههای فقهی القطرات والشذرات شرح یا تعلیقاتی با عنوان الدراری اللامعات نوشته که در ۱۳۳۲ در بغداد چاپ شده است.
یکی دیگر از آثار فقهی ولی ناتمام خراسانی، کتاب الاجارة (رسالة فی مسئلة الاجارة) است.
از این اثر به عنوان تقریرات درسی خراسانی به قلم فرزندش
محمد آقازاده یاد شده است.
الاجتهاد و التقلید یکی دیگر از آثار خراسانی است
که بیشتر منابع از آن یاد نکردهاند.
اثر دیگر او، تعلیقاتی بر النخبة
محمدابراهیم کلباسی است که همراه برخی تعلیقات دیگر در حاشیه اصل کتاب به چاپ رسیده است.
رسالة فی المشتق و رسالة مختصرة فی الشرط المتأخّر دو اثر دیگر آخوند خراسانی است که آنها را به میرزا
علیآقا شیرازی (متوفی ۱۳۵۵) فرزند میرزا
محمدحسن شیرازی اهدا کرده
و به چاپ رسیده است.
علاوه بر آثار آخوند خراسانی در
فقه و
اصول فقه، آثار استدلالی دیگری در علوم مختلف مانند
فلسفه، شرح
نهج البلاغه و غیره از وی به یادگار مانده است.
شرح مبسوط خطبه اول نهج البلاغه نیز اثر دیگری از خراسانی است
که به خطا به نام
شریعت اصفهانی چاپ شده است.
شماری از شرح حالنگاران، از جمله
امین،
موسوی اصفهانی و
حرزالدین،
تعلیقاتی بر
اسفار صدرالمتألهین شیرازی و تعلیقاتی بر
شرح منظومه سبزواری به
آخوند خراسانی نسبت دادهاند که به گفته نوه خراسانی،
عبدالرضا کفائی،
تاکنون یافت نشدهاند.
موسوی اصفهانی
آن دو را تعلیقاتی غیرمدوّن معرفی کرده است.
دومین نوع، آثار و رسالههای فتوایی اوست.
آخوند، علاوه بر تبصرة المتعلمین
حلّی، بر چند اثر فتوایی دیگر نیز تعلیقه نوشته است که مهمترین آنها تعلیقات او بر
نجاة العباد محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) است که با نام روح الحیاة فی تلخیص نجاة العباد در ۱۳۲۷ در بغداد به چاپ رسیده است.
خراسانی بر رساله
مناسک حج شیخ انصاری نیز حاشیه زده که به همراه حواشی
سید محمدکاظم یزدی و
میرزا حسین خلیلی تهرانی در ۱۳۲۱ در
تهران به چاپ رسیده است.
ذخیرة العباد فی یوم المعاد، نیز دیگر
رساله عملیه اوست که به فارسی و به صورت سؤال و جواب تدوین و بارها چاپ شده است؛ از جمله: چاپ ۱۳۲۸
نجف، و چاپ ۱۳۲۹ تهران
(برای نمونههایی دیگر از رسالهها یا حاشیههای فتوایی خراسانی یا آثاری که مطابق همه یا بخشی از فتاوای او به فارسی یا عربی تدوین شده است به این منابع رجوع کنید
).
سومین نوع، تقریرات درسهای اوست که شاگردانش نوشتهاند؛ مانند اثر ناتمام ولی مشهور القضاء و الشهادات (تقریرات القضاء) به قلم فرزندش،
میرزا محمد آقازاده (برای نسخههای گوناگون آن به این منبع رجوع کنید
)، که خراسانی بر آن
تقریظ نوشته است.
(برای نمونههای دیگری از این تقریرات به این منابع رجوع کنید
).
بسیاری از شاگردان خراسانی، تقریرات درسهای
فقه و اصول او را نوشتهاند که نام برخی از آنها مشخص نیست.
گفتنی است که از اثری با عنوان
تحریرات فی الاصول یاد شده که تقریرات خود خراسانی از درسهای
اصول فقه استادانش (احتمالا شیخ انصاری) دانسته شده است.
این اثر از اول
مبحث نواهی تا پایان بحث
مجمل و
مبیّن را دربر دارد.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، مشهد، ۱۴۰۴.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، مشهد، چاپ محمد طباطبائی بهبهانی، ۱۳۸۸ش.
(۳) جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضیالنجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۴) علی ابوالحسنی، خانه بر دامنه آتشفشان: شهادتنامه شیخ فضلاللّه نوری (به ضمیمه وصیتنامه منتشر نشده او)، تهران ۱۳۸۲ش.
(۵) علی ابوالحسنی، کارنامه شیخ فضلاللّه نوری: پرسشها و پاسخها، تهران ۱۳۸۰ش.
(۶) اسناد روحانیت و مجلس، تدوین عبدالحسین حائری، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۴ش.
(۷) امام خمینی، الرسائل، قم ۱۳۸۵.
(۸) امام خمینی، کتابالبیع، تهران ۱۳۷۹ش.
(۹) سیدمحسن امین، اعیان الشیعه.
(۱۰) محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فیالنجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۱۰) عبداللّه امینیپور، معرفی سه اثر فقهی محقق خراسانی، فقه اهل بیت (علیهمالسلام)، ش ۳۸، تابستان ۱۳۸۳.
(۱۱) مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری (قدسسره)، قم ۱۳۷۳ش.
(۱۲) مهدی انصاری، مصاحبه با آقای حجةالاسلام و المسلمین مهدی انصاری، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی: مجموعه گفتار، به کوشش محسن دریابیگی، تهران: مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۱۳) اوراق تازهیاب مشروطیت مربوط به سالهای ۱۳۲۵ـ۱۳۳۰ قمری، چاپ ایرج افشار، تهران: جاویدان، ۱۳۵۹ش.
(۱۴) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ش.
(۱۵) ادوارد گرانویل براون و محمدکاظم بن حسین خراسانی، مکتوب مرحوم ادوارد براون به مرحوم آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و جواب آن، یادگار، سال ۱، ش ۲، مهر۱۳۲۳.
(۱۶) محمدتقی بروجردی، نهایةالافکار، تقریرات درس آیتاللّه عراقی، قم: مؤسسة النشرالاسلامی، ۱۳۶۴ش.
(۱۷) محمدتقی بهجت، مباحثالاصول، قم ۱۳۷۸ش.
(۱۸) صفاءالدین تبرّائیان، ساحت تاریخسازی: نقد و نظری در حوزه تاریخنگاری جنبش علمای بینالنهرین، تاریخ معاصر ایران، ش ۱۱، پاییز ۱۳۷۸.
(۱۹) محمد ترکمان، نظارت مجتهدین طراز اول: سیر تطور اصل دوم متمم قانون اساسی در دوره اول تقنینیه، در تاریخ معاصر ایران: مجموعه مقالات، کتاب ۱، تهران: مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
(۲۰) محمد ترکمان، نظارت هیئت مجتهدین طراز اول: سیر تطور اصل دوم متمم قانون اساسی در دوره دوم تقنینیه، در تاریخ معاصر ایران، کتاب ۲، ۱۳۶۹ش.
(۲۱) حسن تقیزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، به کوشش عزیزاللّه علیزاده، تهران ۱۳۷۹ش.
(۲۲) حسن تقیزاده، زندگی طوفانی: خاطرات سیدحسن تقیزاده، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ش.
(۲۳) محمدعلی جعفر تمیمی، مشهدالامام، او، مدینةالنجف، نجف ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
(۲۴) جلال توکلیان، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، کیان، ش ۴۲، خرداد و تیر ۱۳۷۷.
(۲۵) اکبر ثبوت، مصاحبه با آقای اکبر ثبوت، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۲۶) محمدرضا جعفری، مصاحبه با استاد محمدرضا جعفری، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۲۷) رسول جعفریان، مقالات تاریخی، دفتر ۸، قم ۱۳۷۹ش.
(۲۸) عبدالحسین حائری، مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۲۹) عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
(۳۰) عبدالهادی حائری، چرا رهبران مذهب در انقلاب مشروطیت ایران شرکت کردند؟، وحید، دوره۱۴، ش ۳، خرداد ۱۳۵۵.
(۳۱) عبدالکریم حائری یزدی، دررالفوائد، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، قم ۱۴۰۸.
(۳۲) محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، اصفهان ۱۳۵۵ش.
(۳۳) محمد حرزالدین، معارفالرجال فی تراجم العلماء والادباء، قم ۱۴۰۵.
(۳۴) احمد حسینی اشکوری، تراجمالرجال، قم ۱۴۱۴.
(۳۵) محمدکاظم بن حسین خراسانی، سیاستنامه خراسانی: قطعات سیاسی در آثار آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، تدوین محسن کدیور، تهران ۱۳۸۵ش.
(۳۶) محمدکاظم بن حسین خراسانی، ضرورت علاج عاجل امراض مهلکه، در رسایل مشروطیت: مشروطه به روایت موافقان و مخالفان، تصحیح و تحشیه غلامحسین زرگرینژاد، تهران: مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۷ش.
(۳۷) محمدکاظم بن حسین خراسانی، کفایةالاصول، قم ۱۴۲۳.
(۳۸) محمدکاظم بن حسین خراسانی، اللمعات النیّرة فی شرح تکملة التبصرة، چاپ صالح مدرسی، قم ۱۳۸۰ش.
(۳۹) موسی خوانساری نجفی، منیةالطالب فی شرح المکاسب، تقریرات درس آیتاللّه نائینی، قم۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
(۴۰) علی دوانی، مصاحبه با حجةالاسلام آقای علی دوانی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۴۱) علیمحمد دولتآبادی، یادداشتهای سیدعلیمحمد دولتآبادی لیدر حزب اعتدالیون.
(۴۱) خاطرات وحید، سال ۹، ش ۴، ۱۵ دی ـ ۱۵ بهمن ۱۳۵۰.
(۴۲) یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۴۳) محمد دهنوی، برگهایی از تاریخ، در تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، کتاب ۲، ۱۳۶۹ش.
(۴۴) محمد دهنوی، برگهایی از تاریخ، در تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، کتاب ۳، ۱۳۷۰ش.
(۴۵) محمدحسن ربّانی، فقه و فقهای امامیه در گذر زمان، تهران ۱۳۸۶ش.
(۴۶) عزالدین زنجانی، مصاحبه با حضرت آیتاللّه سیدعزالدین زنجانی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۴۷) موسی شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، قم ۱۳۸۹ش.
(۴۸) موسی شبیری زنجانی، مصاحبه با حضرت آیتاللّه العظمی شبیری زنجانی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۴۹) محمد شریف رازی، آثارالحجّة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ش.
(۵۰) محمدمهدی شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۲ش.
(۵۱) ابوالفضل شکوری، خط سوم در انقلاب مشروطیت ایران: پژوهشی گسترده درباره زندگینامه علمی ـ سیاسی آخوند ملاقربانعلی زنجانی معروف به حجةالاسلام یکی از رهبران نهضت مشروعهخواهی، زنجان ۱۳۷۱ش.
(۵۲) ابوالفضل شکوری، سیره صالحان: زندگینامه مصلح خودساخته آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، یاد، ش ۲۵، زمستان ۱۳۷۰.
(۵۳) ابوالفضل شکوری، نقش آیتاللّه آخوند خراسانی در رهبری نهضت مشروطیت، تاریخ معاصر ایران، ش ۱۸، تابستان ۱۳۸۰.
(۵۴) هبةالدین شهرستانی، فاجعة حضرة
آیةاللّه الخراسانی، العلم، ش ۷، محرّم ۱۳۳۰.
(۵۵) رضی شیرازی، مصاحبه با آیتاللّه سیدرضی شیرازی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۵۶) منوچهر صدوقی سها، مصاحبه با آقای منوچهر صدوقی سُها، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۵۷) باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ش.
(۵۸) عبدالرحیم محمدعلی، المصلح المجاهد: الشیخ محمدکاظم الخراسانی، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۵۹) عبداللّه علوی، نقد تصحیح حاشیه آخوند بر رسائل، آینه پژوهش، سال ۱، ش ۵، بهمن و اسفند ۱۳۶۹.
(۶۰) محمود فاضل، آیتاللّه کفائی خراسانی، وحید، دوره۱۰، ش ۱۱، بهمن ۱۳۵۱.
(۶۱) فضلاللّه نوری، مجموعهای از رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ شهید فضلالله نوری، گردآورنده: محمد ترکمان، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ش.
(۶۲) داود فیرحی، مبانی فقهی مشروطهخواهی از دیدگاه آخوند خراسانی، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیتاللّه محمدکاظم خراسانی، تهران- دی ماه ۱۳۸۲، تهران: مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
(۶۳) محسن کدیور، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیتاللّه محمدکاظم خراسانی، تهران- دی ماه ۱۳۸۲، تهران: مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
(۶۴) احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران ۱۳۶۳ش.
(۶۷) احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران ۱۳۵۵ش.
(۶۸) عبدالحسین کفائی، مرگی در نور: زندگانی آخوند خراسانی، تهران ۱۳۵۹ش.
(۶۹) عبدالرضا کفائی، بیان و شرحی مختصر از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی: ۱۲۵۵-۱۳۲۹ ه ق، نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، ش ۳۵ و ۳۶، بهار و تابستان ۱۳۷۶ش.
(۷۰) عبدالرضا کفائی، شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، ۱۳۸۶ش الف.
(۷۱) عبدالرضا کفائی، مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمین عبدالرضا کفائی، ۱۳۸۶شب.
(۷۲) ابوالقاسم گرجی، مصاحبه با دکتر ابوالقاسم گرجی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۷۳) یوسف محسن اردبیلی، مصاحبه با استاد یوسف محسن اردبیلی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۷۴) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش.
(۷۵) مرتضی مدرسی چهاردهی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی در راه مشروطیت ایران، خاطرات، ش ۱، پاییز ۱۳۵۸.
(۷۶) حسین مدرسی طباطبائی، مقدمهای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ش.
(۷۷) محمدحسین مرعشی شوشتری، مصاحبه با آیتاللّه سیدمحمدحسین مرعشی شوشتری، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۷۸) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ش.
(۷۹) ناصر مکارم شیرازی، القواعدالفقهیة، قم ۱۴۱۱.
(۸۰) مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران ۱۳۷۱ش.
(۸۱) حسینعلی منتظری، کتاب نهایةالاصول، تقریرات درس
آیةاللّه بروجردی، قم ۱۳۷۵.
(۸۲) محمدمهدی موسوی اصفهانی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او، تتمیم روضاتالجنات، بغداد ۱۳۴۸.
(۸۳) محمد موسوی بجنوردی، مصاحبه با آیتاللّه دکتر سیدمحمدموسوی بجنوردی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۸۴) محمدبن علی ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش.
(۸۵) محمدحسین نائینی، تنبیهالامة و تنزیهالملة، چاپ جواد ورعی، قم ۱۳۸۲ش.
(۸۶) محمدحسن نجفی قوچانی، برگی از تاریخ معاصر: حیاتالاسلام فی احوال
آیة
الملک العلّام، پیرامون شخصیت نقش آخوند ملامحمدکاظم خراسانی در پیشبرد نهضت مشروطیت، چاپ رمضانعلی شاکری، تهران ۱۳۷۸ش.
(۸۷) محمدحسن نجفی قوچانی، سیاحت شرق، یا، زندگینامه آقانجفی قوچانی، چاپ رمضانعلی شاکری، تهران ۱۳۶۲ش.
(۸۸) حسن نظامالدینزاده، هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران، به کوشش نصراللّه صالحی، تهران ۱۳۷۷ش.
(۸۹) نقد تصحیح فوائدالاصول آخوند خراسانی، حوزه، سال ۵، ش ۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۷.
(۹۰) حبیباللّه نوبخت، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، وحید، دوره ۱۴، ش ۳، خرداد ۱۳۵۵.
(۹۱) محمد واعظزاده خراسانی، مصاحبه با استاد واعظ زاده خراسانی، در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
(۹۲) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم»، ص۶۹۶۶.