یَسْفِک (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَسْفِک:(مَن يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماء) «یَسْفِک» از مادّه
سفک به معنای ریختن است. خواه ريختن
خون باشد يا
اشک يا شىء مذاب است.
در اين
آیه، فرشتگان به عنوان
سؤال براى
درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض به
پروردگار «عرض كردند آيا در
زمین كسى را قرار مىدهى كه
فساد كند و خونها بريزد؟!» ولى خداوند در اين جا پاسخ سربسته به آنها داد و «فرمود من چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد».
فرشتگان آنچنان كه از سخنانشان پيداست پىبرده بودند كه اين
انسان فردى سربهراه نيست، فساد مىكند، خون مىريزد، خرابى به بار مىآورد.
به موردی از کاربرد «یَسْفِک» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنّي جاعِلٌ في الأَرْضِ خَليفَةً قالواْ أَ تَجْعَلُ فيها مَن يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماء وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمونَ) «به ياد آور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر روى زمين، جانشينى (نمايندهاى) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: (پروردگارا! آيا كسى را در آن قرار مىدهىكه فساد و خونريزى كند؟! حال آنكه ما
تسبیح و
حمد تو را به جا مىآوريم، و تو را تقديس مىكنيم و (براى جانشينى شايستهتريم). فرمود: من حقايقى را مىدانم كه شما نمىدانيد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند: پاسخى كه در اين آيه از ملائكه حكايت شده، اشعار بر اين معنا دارد، كه ملائكه از كلام خداى تعالى كه فرمود: ميخواهم در زمين
خلیفه بگذارم، چنين فهميدهاند كه اين عمل باعث وقوع فساد و خونريزى در زمين میشود، چون ميدانستهاند كه موجود زمينى بخاطر اينكه مادى است، بايد مركب از قوايى غضبى و شهوى باشد، و چون زمين دار تزاحم و محدود الجهات است، و مزاحمات در آن بسيار میشود، مركباتش در معرض انحلال، و انتظامهايش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع میشود، لاجرم
زندگی در آن جز بصورت زندگى نوعى و اجتماعى فراهم نمیشود، و بقاء در آن بحد كمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى، و معلوم است كه اين نحوه زندگى بالآخره بفساد و خونريزى منجر میشود.
درحالى كه مقام
خلافت همانطور كه از نام آن پيداست، تمام نمیشود مگر به اينكه
خلیفه نمايشگر مستخلف باشد، و تمامى شئون وجودى و آثار و احكام و تدابير او را حكايت كند، البته آن شئون و آثار و احكام و تدابيرى كه بخاطر تامين آنها خليفه و جانشين براى خود معين كرده.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یسفک»، ج۲، ص ۳۶۸.