یَدُعُّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَدُعُّ: (الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ) «یَدُعُّ» از مادّه
«دَعّ» (بر وزن حدّ) به معنای دفع شدید و راندن توام با خشونت و
عنف است. از آنجا که «یَحُضُّ» و «یَدُعُّ» به صورت فعل «مضارع» آمده، نشان میدهد این کار مستمر آنها در مورد یتیمان و مستمندان بوده است.
(فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ) (او همان كسى است كه
یتیم را با خشونت مىراند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه دع به معناى رد كردن به زور و به جفا است، و حرف فاء در كلمه فذلك براى توهم معناى شرط است، و تقدير كلام «أ رأيت الذى يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته، فان لم تعرفه فذلك الذى ...» است، يعنى آيا آن كس را كه
روز جزا را تكذيب مىكند، از راه صفاتى كه لازمه تكذيب است شناختى؟ اگر نشناختى پس بدان كه او كسى است كه يتيم را به زور از در خانه خود مىراند، و او را جفا مىكند، و از عاقبت عمل زشتش نمىترسد، و اگر روز جزا را انكار نمىداشت چنين جرأتى را به خود نمىداد، و از عاقبت
عمل خود مىترسيد، و اگر مىترسيد به يتيم
ترحم مىنمود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَدُعُّ»، ص۶۴۱.