یَخْصِفانِ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَخْصِفانِ: (یَخْصِفانِ عَلَیْهِمَا) «یَخْصِفانِ» از مادّه
«خصف» (بر وزن خشم) در اصل، به معنای ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر و جمع نمودن است، سپس به دوختن کفش یا لباس و وصله کردن نیز گفته شده است؛ زیرا قطعات پراکنده را به یکدیگر منضم میکند.
(فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ) (و به اين ترتيب، آنها را با
فریب از مقامشان فرود آورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان
[۶] بر آنها آشكار شد؛ و براى پوشاندن خود، از برگهاى درختانِ بهشتى جامه دوختند. و پروردگارشان آنها را ندا داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم، و نگفتم كه
شیطان براى شما
دشمن آشكارى است؟!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: تدلية به معناى نزديك كردن و رساندن است، هم چنان كه تدلى به معناى نزديكى و رهايى از قيود است، و گويا اين معنا
استعاره از دلوت الدلو انداختم دلو را بوده باشد.
غرور به معناى اظهار خيرخواهى و نهان داشتن سوء قصدى است كه در
دل دارد. و خصف به معناى جمع كردن و منضم بهم نمودن است، و از همين جهت پارهدوز را خاصف النعل مىگويند، چون پارهدوز پارههاى كفش را كه از هم جدا شده جمع نموده و بهم منضم ساخته به صورت اولش در مىآورد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى) (سرانجام هر دو از آن خوردند، و لباس بهشتى آنها فرو ريخت، و عورتشان آشكار گشت و از برگهاى درختان بهشتى براى پوشاندن خود جامه دوختند. آرى آدم پروردگارش را نافرمانى كرد، و از
پاداش او و ماندن در
بهشت محروم شد.)
تفسیر این آیه از المیزان در تفسیر آیه ۲۲ سوره ی اعراف گذشت. (دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَخْصِفانِ»، ص۶۴۰.