• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یوبِقْهُنّ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یوبِقْهُنّ: (أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا)
یوبِقْهُنّ: از باب افعال (ايباق) به معنى «هلاک گردانيدن» است.
ماده اصلى آن «وبوق» (بر وزن نبوغ) به معنى «هلاكت» است.
كلمه «موبق» به فتح ميم از همين ماده است، چنان‌كه در آيه ۵۲ سوره کهف مى‌خوانيم:
(... وَ جَعَلْنٰا بَيْنَهُمْ مَوْبِقاً)
«و ما در ميان آن‌ها كانون هلاكتى قرار داده‌ايم.»
«موبق» هم ممكن است مصدر ميمى باشد به معنى «هلاک شدن و از بين رفتن»،
يا اسم مكان باشد به معنى «هلاكت‌گاه و زندان».
به‌ هرحال اين كلمه در اين‌جا به معنى «مهلكه» آمده است.



به موردی از کاربرد یوبِقْهُنّ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یوبِقْهُنّ (آیه ۳۴ سوره شوری)

(أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَن كَثِيرٍ)
(يا اگر بخواهد آن‌ها را به خاطر اعمالى كه سرنشينانش انجام داده‌اند نابود مى‌سازد و بسيارى را مى‌بخشد.)

۱.۱.۱ - یوبِقْهُنّ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه يوبقهن مضارع از باب افعال يعنى از ايباق است و ايباق به معناى اهلاک- نابود كردن است و ضمير مؤنث در آخر اين كلمه به كلمه جوارى بر مى‌گردد. ضمير مذكر در كسبوا به مردم عود مى‌كند و دو كلمه يوبقهن و يعف عطفند بر جمله يسكن و معناى آیه اين است: اگر خدا بخواهد كشتى‌ها را به وسيله غرق هلاک مى‌كند و به كيفر گناهان مردم از بين مى‌برد و از بسيارى از گناهان ايشان در مى‌گذرد.
خلاصه مى‌خواهد بفرمايد: بعضى از گناهان مردم كافى است در اين‌كه مستحق غرق و هلاكت شوند و خدا از بسيارى از گناهان ايشان در مى‌گذرد.


۱.۲ - یوبِقْهُنّ (آیه ۵۲ سوره کهف)

(وَ يَوْمَ يَقُولُ نَادُوا شُرَكَائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُم مَّوْبِقًا)
(به خاطر بياوريد روزى را كه خداوند مى‌گويد: «همتايانى را كه براى من مى‌پنداشتيد، بخوانيد تا به كمک شما بشتابند!)» ولى هرچه آن‌ها را مى‌خوانند، جوابشان نمى‌دهند و در ميان اين دو گروه، كانون هلاكتى قرار داده‌ايم.)

۱.۱.۱ - یوبِقْهُنّ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه موبق - به كسر باء- اسم مكان از ماده وبق است كه مصدرش وبوق به معناى هلاكت است و معناى جمله اين است كه بين مشركين‌ و شركاى ايشان محل هلاكتى قرار داديم.

۱. شوری/سوره۴۲، آیه۳۴.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۵۲.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۵۲.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۲۴۳.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۵۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۲، ص۴۶۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۰، ص۴۵۳.    
۸. شوری/سوره۴۲، آیه۳۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۸۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۸۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۶۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۴۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۹.    
۱۴. کهف/سوره۱۸، آیه۵۲.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۵۹.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۳۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۸۲.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۳۵.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یوبِقْهُنّ»، ج۴، ص۶۱۸.






جعبه ابزار