یحیی بن قاسم اسدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی، از
رجال امامی کوفه و از راویان
امامیه و جزء
اصحاب امام باقر و
امام صادق (علیهالسلام) میباشد.
ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی (د ۱۵۰ق/۷۶۷م)، از
رجال امامی کوفه بود.
کنیۀ او ابومحمد بود و شاید از آنرو ابوبصیر خوانده میشد که از بینایی محروم بود.
ابوالقاسم کنیۀ پدر وی بوده و نام او اسحاق ثبت شده است،
ولی در برخی از منابع ابوالقاسم به صورت قاسم و به عنوان نام پدر یحیی آمده است.
نسبت اسدی به جهت رابطۀ ولای خاندان او با قبیله عرب
بنیاسد بود.
طوسی در
رجال او را از اهل کوفه شمرده است. همو و
نجاشی به سال وفات وی تصریح کردهاند.
ابوبصیر اسدی چندی در صحبت
امام محمدباقر (علیهالسلام) (امامت: ۹۵-۱۱۴ق) بود و پس از آن در جرگۀ
اصحاب امام جعفر صادق (علیهالسلام) (امامت: ۱۱۴-
شوال ۱۴۸) درآمد. انبوهی از روایات بر جای ماندۀ اعتقادی و فقهی در کتب حدیث
امامیه که از طریق ابوبصیر از آن امام
روایت شده است، نشان از میزان این بهرهگیری دارد.
طوسی
وی را در شمار
اصحاب امام موسی کاظم (علیهالسلام) (امامت: ۱۴۸-۱۸۳ق) نیز آورده است،
ولی باید در نظر داشت که وی تنها حدود ۲ سال از
امامت آن حضرت را درک کرده و شمار روایات موجود به نقل ابوبصیر (بدون قید) از
امام کاظم (علیهالسلام) بسیار اندک است.
ابوبصیر اسدی بجز محضر امامان، از برخی راویان
امامی چون
ابوحمزه ثمالی و
صالح (عمران) بن میثم نیز روایت کرده است.
ابوبصیر اسدی بهسان یکی از حاملان پراندوختۀ حدیث
اهل بیت در کوفه شناخته میشد و در میان آنان که از او حدیث فرا گرفتند، نام
رجالی چون
ابان بن عثمان احمر،
عاصم بن حمید حناط،
حسین بن ابیالعلاء و
عبدالله بن حماد انصاری به چشم میخورد.
همچنین باید از
علی بن ابیحمزه بطائنی،
عبدالله بن وضاح و
شعیب عقرقوفی، خواهرزادۀ ابوبصیر اسدی، نام برد که شاگردان خاص وی بودهاند.
ابوبصیر اسدی در پی سالها درک صحبت امام محمد باقر و امام صادق (علیهالسلام) طبعاً یکی از قطبهای رهبری فکری جامعۀ
امامی کوفه محسوب میشد، روایات متعددی در دست است که نشان میدهد ابوبصیر (ظاهراً اسدی) در صحنههای مبارزۀ فکری با گروههای مخالف چون
مختاریه و
زیدیه حضور داشته است.
در ۱۴۸ق به دنبال وفات امام جعفر صادق (علیهالسلام)، فرزند ارشد او موسوم به عبدالله دعوی امامت کرد و پیروان او که «
فطحیه» نامیده میشدند، در مقابل گروهی از
شیعیان قرار داشتند که بلاواسطه پس از امام صادق (علیهالسلام) به امامت امام کاظم (علیهالسلام) قائل بودند. وقوع این بحران با سالهای پایانی عمر ابوبصیر اسدی مصادف بود.
و موضعگیری او در مقابل فطحیه از وی چهرهای وجیه نزد پیروان امام کاظم (علیهالسلام) ترسیم نمود؛ چنانکه در روایات آنان ابوبصیر در زمرۀ گروهی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) شمرده شده است که از آغاز به عبدالله پشت کرده، به امام کاظم (علیهالسلام) روی آوردند.
در منابع گوناگون مطالبی از طریق علی بن ابیحمزه روایت شده است که بیان میدارد ابوبصیر (اسدی) اندکی پس از وفات امام صادق (علیهالسلام) در حالی که
عبدالله افطح هنوز زنده بود، برای گزاردن
حج به
حجاز رفته و ضمن دیدار با امام کاظم (علیهالسلام) مراتب وفاداری خود را به امام اعلام کرده است.
در روایاتی که پیروان امام کاظم (علیهالسلام) از زبان ابوبصیر نقل کردهاند، وی پایههای عقیدتی فطحیه دربارۀ امامت را مورد حمله قرار داده است
اگرچه در روایات مذکور تصریح نشده که کدام ابوبصیر مورد نظر بوده است، ولی حرمت ویژۀ ابوبصیر مرادی نزد
فطحیان، این احتمال را که وی ابوبصیر اسدی باشد، مرجح میسازد. شاید به سبب همین شخصیت ضدفطحی ابوبصیر اسدی بوده باشد که
ابن فضال،
رجالشناس نامی فطحیه، در نقد
رجالی ابوبصیر اسدی، او را «مخلّط» قلمداد کرده است.
در زمان افتراق بعدی
امامیه و تقسیم پیروان امام کاظم (علیهالسلام) به
واقفه (منکران وفات وی و قائلان به
مهدویت آن حضرت) و
قطعیه (قائلان به جانشینی
امام رضا (علیهالسلام))، سالها از وفات ابوبصیر اسدی میگذشت و همین امر موجب آن بود که هر دو دسته در شخصیت ابوبصیر اسدی با دیدۀ احترام بنگرند.
علی بن ابی حمزه بطائنی که در گذشته از شاگردان خاص ابوبصیر اسدی بود و اکنون از سران واقفه بهشمار میرفت، با نقشی که در انتقال آثار ابوبصیر و روایات او به آیندگان ایفا کرد، موجب شد که حتی در آثار قطعیه (در دورههای بعد
اثناعشریه) به عنوان راوی درجۀ اول ابوبصیر اسدی شناخته شود.
علی بن ابی حمزه و فرزندش حسن که او هم مذهب واقفی داشت، در آثار خود بسیار بیش از دیگر
اصحاب ائمه، از روایات ابوبصیر بهره گرفتهاند
(به نقل از
تفسیر علی بن ابیحمزه)
(به نقل از
فضائل قرآن حسن بن علی).
به علاوه در منابع واقفی، برخی روایات در اثبات باورهای
مذهب واقفه از زبان ابوبصیر اسدی، نقل شده است.
از سوی دیگر قطعیه، ابوبصیر اسدی را به عنوان یک راوی «وجیه و
ثقه» میشناختند، همان تعبیری که نجاشی دربارۀ او به کار برده است.
نام او در شمار ۶ تن «
اصحاب اجماع» از یاران امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) آورده شده است که «طایفه» بر صدق حدیث و
فقاهت آنان
اجماع نمودهاند.
همچنین در منابع اثناعشری به روایت حدیثی از ابوبصیر برخورد میکنیم که به «
حدیث لوح» شهرت دارد و در آن اعتقاد به
امامان دوازدهگانه با تفصیل نسبی مطرح شده است
و به قرینۀ همراهی
عبدالرحمن بن سالم (راوی این حدیث) با علی بن ابیحمزه در روایت از ابوبصیر در برخی از اسانید می
توان به احتمال قویتر ابوبصیر اسدی را مورد نظر در این حدیث دانست.
برخی از
رجالشناسان متأخر
امامیه همچون
علامۀ حلّی در اثر آشفتگی موجود در عبارات
کشی،
شخصیت ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی را با
یحیی بن قاسم حذاء واقفی یکی دانسته و بر این پایه به واقفی بودن ابوبصیر اسدی حکم راندهاند که با توجه به وفات وی در ۱۵۰ق و آغاز افتراق واقفه در ۱۸۳ق، واقفی بودن وی منتفی است.
افزون بر روایات بسیار پراکنده در کتب حدیث
امامیه، آنچه به عنوان آثار ابوبصیر اسدی با نام از آنها یاد شده، دو عنوان زیر است: کتاب مناسک الحج، به روایت علی بن ابی حمزه و حسین بن علاء
و کتاب یوم و لیله، به روایت علی بن ابی حمزه.
ابن بابویه نیز مجموعهای از روایات فقهی او به روایت علی بن ابی حمزه را در فقیه
من لایحضره الفقیه مورد استفاده قرار داده است.
همچنین مجموعهای مشتمل بر حدود ۲۰ حدیث در موضوع «علل» به روایت
حسین بن یزید نوفلی از علی بن ابی حمزه بهطور پراکنده در
علل الشرائع ابن بابویه مورد استفاده واقع شده است
ابن بابویه ضمناً تلفیقی از روایت ابوبصیر و
محمد بن مسلم را از «کتاب
حدیث اربعمأة» به
تمامی در
الخصال نقل کرده است.
در علاوه بر آنچه ذکر شد، نوشتاری از ابوبصیر در زمینۀ احوال ائمۀ نخستین به روایت
محمد بن سنان (در بعضی اسانید با واسطۀ
ابن مسکان ) وجود داشته که در آثار کهن
امامیه و غیر ایشان مورد استفاده قرار گرفته است.
خصیبی تصریح نموده که ابوبصیر مورد نظر در این سند ابوبصیر اسدی است.
(۱) ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، «تاریخ الائمه»، مجموعۀ نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق.
(۲) ابن بابویه، علی بن حسین، الامامه و التبصره من الحیره، قم، ۱۴۰۴ق.
(۳) ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۴) ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الاعمال، نجف، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۵) ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۶۲ش.
(۶) ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
(۷) ابن بابویه، محمد بن علی، فقیه من لایحضره الفقیه، به کوشش حس موسوی خرسان، نجف، ۱۳۷۶ق.
(۸) ابن بابویه، محمد بن علی، کمالالدین، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۹) ابن بابویه، محمد بن علی، «مشیخه الفقیه»، همراه ج۴ فقیه.
(۱۰) ابن خشاب، عبدالله بن نصر، «تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم»، مجموعه نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق.
(۱۱) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۲) برقی، احمد بن محمد،
الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۱۳) برقی، احمد بن محمد، المحاسن، به کوشش جلالالدین محدث، قم، ۱۳۷۱ق.
(۱۴) حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، تهران، ۱۳۶۹ق.
(۱۵) خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۶) دلائل الامامه، منسوب به ابن رستم طبری، نجف، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۲م.
(۱۷) طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۱۸) طوسی، محمد بن حسن، امالی، بغداد، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۱۹) طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۲۰) طوسی، محمد بن حسن،
رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۲۱) طوسی، محمد بن حسن، عدة الاصول، به کوشش محمد مهدی نجف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲۲) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه.
(۲۳) علامۀ حلی، حسن بن یوسف،
رجال، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۲۴) علوی، علی بن احمد، نصره الواقفه، به کوشش احمد پاکتچی، منتشر نشده.
(۲۵) کشی، محمد، معرفه
الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۲۶) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
(۲۷) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲۸) مسعودی، علین بن حسین، اثبات الوصیه، نجف، ۱۳۷۴ق.
(۲۹) مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، جماعه المدرسین.
(۳۰) مفید، محمد بن محمد، المقنعه، تهران، ۱۲۷۶ق.
(۳۱) نجاشی، احمد بن علی،
رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۳۲) نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبصیر»،ج۵، ص۱۹۷۳.