• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گریه حیوانات برای امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در راس مهم‌ترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. یکی از نشانه‌های عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وقوع پیوست. یکی از این رخدادهای عجیب، گریه حیوانات مختلف بر مصیبت کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) بود.



حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا کرد. رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی شیعه و اهل سنت، گزارش‌های بسیاری از این دست حوادث به چشم می‌خورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است. یکی از حوادث عجیبی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، گریه حیوانات مختلف بر مصیبت کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) بود.


در روایات متعددی آمده است که زمین و آسمان، اجنه مومن،فرشتگان و انبیای الهی، بر کشته شدن امام حسین گریسته اند. این روایات را، به جز اهل بیت و اصحاب آنان، اهل سنت نیز نقل کرده‌اند.
از دیگر موجوداتی که در عزای ابا عبدالله (علیه‌السّلام) گریسته اند پرندگان و وحوش هستند. فراوانی روایات در این زمینه به گونه‌ای است که جایی برای تردید در اصل این رخداد باقی نمی‌گذارد. در روایت ابوبصیر از امام باقر (علیه‌السّلام) نیز آمده است که انس و جن و پرندگان و وحوش، بر امام حسین (علیه‌السّلام) به گونه‌ای گریستند که اشکشان جاری شد.
درباره گریه وحوش نیز، حارث اعور از امیر مؤمنان علی نقل کرده است: «پدر و مادرم فدای حسین که در پشت کوفه کشته خواهد شد. به خدا سوگند، گویا انـواع وحوش را می‌بینم که گردنهایشان را به سوی قبر او کشیده و شب تا به صبح بـرای او می‌گریند. پس هرگاه وحوش چنین‌اند، مبادا شما در حق او جفا کنید». بعضی از اصحاب خاص امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نیز شنیده‌های خود را در این باره، پیش از وقوع حادثه کربلا، برای دیگران بازگو می‌کردند. برای نمونه، هنگامی که عثمان، ابوذر را به ربذه تبعید کرد، برخی از مردم به ابوذر گفتند: «دل خوش دار که این سختیها در راه خدا‌ اندک است». ابوذر در پاسخ، ضمن تصدیق این سخن، اظهار داشت: اما شما در قتل حسین (علیه‌السّلام) خواهید کرد؟ به خدا سوگند در اسلام، پس از قتل خلیفه (یعنی امیر مؤمنان علی) کشته‌ای بزرگ تر از او نخواهـد بـود، و خداوند شمشیر انتقام خود را به دست فردی از ذریه حسین (علیه‌السّلام) بیرون خواهـد کشید. اگر می‌دانستید که در نتیجه قتل او بر ساکنان دریاها و کوه‌ها و بیشه‌ها، جنگلها و صخره‌ها، و اهل آسمان، چه می‌گذرد، چنان می‌گریستید که جان از کالبدتان خارج شود.
میثم تمار نیز در سخنان مشابهی، از گریه همه موجودات بر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، حتی حیوانات وحشی بیابانها، ماهیان دریاها، پرندگان آسمانها، خورشید، ماه، ستارگان، آسمان، زمین، مؤمنان از انس و جـن، همه فرشتگان آسـمـانهـا و زمینها، رضوان (نگاهبان بهشت)، مالک (نگاهبان دوزخ) و حاملان عرش خبر داده بود.
به جز این، روایات دیگری نیز درباره عزای همیشگی و پایان ناپذیر بعضی حیوانات برای آن حضرت در دست است. برای نمونه، می‌توان به روایت سکونی از امام صادق (علیه‌السّلام) اشاره کرد. آن حضرت درباره گونه‌ای کبوتر بـه نـام راعبی فرمود: «کبوتران راعبی را در خانه‌هایتان نگاه دارید؛ چراکه این کبوتران، قاتلان حسین (علیه‌السّلام) را لعن می‌کنند. لعنـت خدا بر قاتل حسین باد». در روایتی مشابه، از داود بن فرقد نقل شده است: در خانه امام صادق (علیه‌السّلام) نشسته بودم که ناگاه صدای کبوتر راعبی بلند شد. حضرت نگاهی به من کرد و فرمود: ‌ای داوود، آیا می‌دانی این پرنده چه می‌گوید؟ گفتم: نه، فدایت شوم. فرمود: قاتلان حسین را نفرین می‌کند. این پرنده‌ها را در خانه‌هایتان نگهداری کنید. شگفت تر از این، روایات مربوط به جغد اسـت. ابـن قولویه در حدیثی مسند از حسین بن ابی غندر چنین نقل کرده است: روزی امام صادق (علیه‌السّلام) از اصحابش پرسید: آیا کسی از شما، جغد را به هنگام روز مشاهده کرده است؟ گفتند: خیر؛ جغد جز در هنگام شب دیده نمی‌شـود. حضرت فرمود: این پرنده همواره در آبادیها می‌زیست؛ ولی از زمان قتـل حسین (علیه‌السّلام) با خود عهد کرد که دیگر در آبادیها زندگی نکند و جز در خرابه‌ها به سر نبرد. این پرنده تمام روز را روزه دار و حزین است تا اینکه شب دررسد و در دل شب تا صبح برای حسین (علیه‌السّلام) ناله می‌دهد. روایت مسندی که ابن قولویه از علی بن صاعد بربری (متولی مرقد امام رضا) و او از پدرش، و او از امام رضا نقل کرده‌اند، گویاتر از روایت پیشین است. ترجمـه‌ایـن روایت چنین است: روزی نزد امام رضا (علیه‌السّلام) رفتم. آن حضرت پرسید: مردم درباره جغدها چه می‌گویند؟ گفتم: دوست دارم نظر شما را بدانم. فرمود: جغدها در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خانه‌ها و قصرها می‌زیستند و هنگام غذا نزد سفره‌ها می‌نشستند و از غذاهایی که مردم مقابلشان می‌انداختند خورده، از آب سیراب می‌شدند، و سپس به لانه خود بازمی گشتند؛ اما پس از قتل حسین (علیه‌السّلام) از آبـادی‌هـا خـارج شدند و سر به خرابه‌ها و کوه‌ها و بیابانها گذاشتند و گفتند: چه بد امتـی هستید شما که فرزند دختر پیامبرتان را کشتید؛ پس ما نیز خود را از شر شـما در امان نمی‌بینیم.


۱. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۵ - ۲۲۶.    
۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۵، ح۸.    
۴. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۳، ح۵.    
۵. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص٢٦٨.    
۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۷. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۸. ابن‌حبان، محمد، الثقات، ج۵، ص۴۸۷.    
۹. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷ - ۲۲۸.    
۱۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۵۴.    
۱۱. رازی، ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص٢١٦.    
۱۲. ابن حبان، محمد، الثقات، ج۴، ص۳۲۹.    
۱۳. ابن بطریق، یحیی بن حسن، العمدة، ص٤٠٥.    
۱۴. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۸۲.    
۱۵. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۰.    
۱۶. بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۲۹.    
۱۷. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۳۰.    
۱۸. نیشابوری، ابن فتال، روضة الواعظین، ص۱۹۰.    
۱۹. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲، ح۱.    
۲۰. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۹۹، ح۱.    
۲۱. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۷.    
۲۲. ابن ابی الدنیا، عبدالله، کتاب الهواتف، ص۱۱۰.    
۲۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۱۰۱، ح۳.    
۲۴. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۷-۱۸.    
۲۵. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۵، ح۷.    
۲۶. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۷، ص۹۲، ح۱۶.    
۲۷. بحرانی، عبدالله، مستدرک عوالم العلوم و المعارف، ج۱۷، ص۱۰۴.    
۲۸. جزائری، سیدنعمت‌الله، ریاض الابرار، ج۱، ص۱۷۴.    
۲۹. بحرانی، عبدالله، مستدرک عوالم العلوم و المعارف، ج۱۷، ص۱۰۸.    
۳۰. مجلسی، محمدباقر، ج۵۲، ص۸۴.    
۳۱. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۶۹۵.    
۳۲. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۶.    
۳۳. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۳۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۴۲۹.    
۳۵. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۰۲.    
۳۶. نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۹۴.    
۳۷. ابن‌ عساکر، علی‌ بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۹۶ - ۱۹۷.    
۳۸. ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۶، ص۲۵۸.    
۳۹. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۸.    
۴۰. هیتمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۸۸-۱۸۹.    
۴۱. متقی‌هندی، علی، کنز‌ العمال، ج۱۳، ص۶۵۶-۶۵۷.    
۴۲. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲، ح۱.    
۴۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۷۷، ص۳۰۵، ح۳.    
۴۴. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۶، ص۸۲، ح۲.    
۴۵. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۳، ص۷۴، ح۱۱.    
۴۶. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۸.    
۴۷. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۰، ص۱۰۴.    
۴۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، ج۶، ص۵۴۸.    
۴۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۱۳، ح۳۲.    
۵۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، ج۶، ص٥٤٧.    
۵۱. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۰، ص۱۰۵، ح۲.    
۵۲. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۱، ص۱۰۵، ح۱.    
۵۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۱، ص۱۰۵، ح۲.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۲۱۲-۲۱۳.






جعبه ابزار