کُلُّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کُلُّ:(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ) «کُلُّ» (به ضمّ کاف و تشدید لام) اسمی است که دلالت بر
استغراق دارد و به معنی تمام، همه و جمیع است.
آیه مورد بحث میگوید:
از روايات اسلامى برمىآيد كه هنگامى كه
یعقوب (علیهالسلام) گوشت شتر مىخورد بيمارى
عرق النسا بر او شدت مىگرفت.
و لذا تصميم گرفت كه از خوردن آن براى هميشه خوددارى كند، پيروان او هم در اين قسمت به او
اقتدا كردند، و تدريجا
امر بر بعضى مشتبه شد، و تصور كردند اين يک تحريم الهى است، و آن را بعنوان يک دستور دينى بخدا نسبت دادند.
قرآن در آيه بالا
علت اشتباه آنها را تشريح مىكند و روشن مىسازد كه نسبت دادن اين موضوع بخدا يک تهمت است.
به موردی از کاربرد «کُلُّ» در
قرآن، اشاره میشود:
(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِّبَني إِسْرائيلَ إِلاّ ما حَرَّمَ إِسْرائيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتواْ بِالتَّوْراةِ فَاتْلوها إِن كُنتُمْ صادِقينَ) «همه خوردنىها بر بنىاسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از
نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود؛ بگو: اگر راست مىگوييد تورات را بياوريد و بخوانيد تا معلوم شود اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مىدهيد، حتى در تورات تحريف شده شما نيست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَني إِسْرائيلَ إِلّا ما حَرَّمَ إِسْرائيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ) کلمه طعام به معناى هر خوردنىاى است كه جنبه غذايى داشته باشد، ولى در اصطلاح اهل
حجاز تنها بر
گندم اطلاق مىشود.
به اين معنا كه اگر قيدى و قرينهاى با آن نباشد هر جا گفته شود، از آن معناى گندم را مىفهمند. و كلمه
حل در مقابل
حرمت است.
و گويا اين معنا را از آنجا بخود گرفته، و
حلال را از اين جهت حلال گفتهاند كه كلمه حل در اصل به معناى باز كردن گره است هم چنان كه در مقابل آن كلمه
عقد به معناى گره و گره زدن و پاى بستن است.
و گره باز كردن نوعى آزاد كردن است. و حلال بودن چيزى براى انسان نيز نوعى آزادى است براى او.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کل»، ج۴، ص ۱۰۸.