کَلِمَةً طَیِّبَة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَلِمَةً طَیِّبَة:(مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً) «کَلِمَةً طَیِّبَة» کَلِمَة در معانی مختلفی از جمله:
لفظ و
سخن،
وعده،
حضرت عیسی (علیهالسّلام)،
تقوا و
توحید در
قرآن استعمال شده است.
به موردی از کاربرد «
کَلِمَةً طَیِّبَة» در
قرآن، اشاره میشود:
(أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها في السَّماء) «آيا نديدى چگونه
خداوند «
کلمه طیّبه» و گفتار پاكيزه را به درخت پاكيزهاى تشبيه كرده كه ريشه آن در
زمین ثابت، و شاخه آن در
آسمان است؟!»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
وجوهى كه در مورد تركيب و معناى آيه:
(أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً ...) گفته شده است:
• بعضى از علما گفتهاند كه: لفظ
كلمة بدل اشتمال است از لفظ مثلا و لفظ كشجرة صفت بعد از صفت است براى
كلمة و يا
خبر است براى مبتداى محذوف و تقدير آن هى كشجرة مىباشد.
• بعضى هم گفتهاند:
كلمة مفعول اول
ضرب است كه بعد از مفعول دومش
ذکر شده، و لفظ مثلا مفعول دوم است كه جلوتر از مفعول اول آمده است تا از اشكال فاصله شدن ميان
كلمة و صفتش كه همان كشجرة باشد جلوگيرى شود. و تقدير آن چنين است: ضرب اللَّه
كلمة طيبة ... مثلا- چه
كلمه نيكويى را خداوند مثل زده است مانند درخت نيكويى....
• و بعضى ديگر گفتهاند: لفظ ضرب يک مفعول گرفته و آن مثلا است و
كلمة هم اگر منصوب است مفعول است براى
فعل ديگرى كه در تقدير است،
حال يا آن فعل،
جعل است و يا اتخذ و تقدير چنين است: ضرب اللَّه مثلا جعل
كلمة طيبة كشجرة
طيبة.
و
خیال مىكنم اين
وجه- البته با توجيهى كه خواهيم گفت- از همه وجوه بهتر باشد و آن توجيه اين است كه
كلمة طيبة (بطور بيان جملهاى به جمله ديگر) عطف بيان است براى ضرب اللَّه مثلا كه در اين صورت حتما بايد لفظ جعل و يا اتخذ را در تقدير بگيريم، زيرا مدلول آيه اين مىشود كه خدا
كلمه (نيک) را به درخت (نيک) مثل زده و تشبيه كرده است و اين همان معناى اتخذ
كلمة طيبة كشجرة ... است.
و آنچه كه از دقت در آيات به
دست مىآيد اين است كه: مراد از
كلمه طيبه كه به درخت
طیب تشبيه شده و صفاتى چنين و چنان دارد، عبارت است از عقايد حقى كه ريشهاش در اعماق
قلب و در نهاد
بشر جاى دارد.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
بعضى از مفسران «
كلمۀ طيّبه» را به
كلمۀ توحید و جملۀ «لا اله الاّ اللّه» تفسير كردهاند، درحالى كه بعضى ديگر آن را
اشاره به اوامر و فرمانهاى الهى مىدانند و بعضى ديگر آن را
ایمان مىدانند كه محتوا و مفهوم لا اله الاّ اللّه است و بعضى ديگر آن را به شخص «مؤمن» تفسير كردهاند و نيز بعضى روش و برنامههاى سازنده را در تفسير آن آوردهاند.
ولى با توجه به وسعت مفهوم و محتواى
كلمۀ طيّبه، مىتوان گفت همۀ اينها را شامل مىشود، زيرا «
كلمة» به معنى وسيع، همۀ موجودات را دربر مىگيرد و به همين
دلیل بر مخلوقات «
كلمة اللّه» گفته مىشود.
كلمۀ «
طيّب» نيز هرگونه
پاک و پاكيزه را شامل مىشود و خداوند در آيۀ مورد بحث،
كلمۀ طيّبه را به درخت پاكيزهاى تشبيه كرده است و به گفتۀ
تفسیر المیزان، مراد عقايد حقّهاى است كه ريشهاش در اعماق
قلب و در نهاد بشر جاى دارد؛ در مقابل
كلمۀ طيبه، «
كلمة خبيثه» است كه به درخت ناپاكى تشبيه شده كه از زمين كنده مىشود و قرار و ثباتى ندارد و در برابر طوفانها هر روز به گوشهاى پرتاب مىشود.
كلمۀ خبيثه، همان
کفر و
شرک و همان گفتار زشت و شوم و برنامههاى گمراهكننده و خلاصه هرچيز خبيث و ناپاک است.
بنابراين،
كلمۀ طيّبه كه به درخت پاک و پاكيزه تشبيه شده مفهوم وسيعى دارد، از جمله در بعضى از روايات اسلامى به مورد خاصى تفسير شده، چنانكه در
کتاب کافی به نقل از
امام صادق (علیهالسلام) آمده است:
«
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ريشۀ اين درخت است و
امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) شاخۀ آن و امامان كه از ذرّيۀ آنها هستند شاخههاى كوچكتر و علم امامان ميوۀ اين درخت است و پيروان باايمان آنها برگهاى اين درختند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
کلمة طیبة»، ج۴، ص ۱۱۴.