کَبْب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَبْب (به فتح کاف و تشدید باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای به رو درانداختن است. از این ماده فقط دو کلمه در
قرآن ذکر شده است.
کَبْب:
کبّ (بر وزن فَلْس) به رو درانداختن است. به قول
راغب «اسقاط الشّیء علی وجهه».
(وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ) (و آنها كه كار بدى انجام دهند، به صورت در
آتش افكنده مىشوند).
در
المیزان فرموده: نسبت کبّ بر «وجوه»،
مجاز عقلی است منظور اینست که بر رو در آتش انداخته شوند.
(اَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ اَهْدی اَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ) اکباب
لازم و
متعدّی هر دو آمده است، گویند: «اکبّ علی الدّرس» یعنی رو کرد به درس و بدان ملازم شد. «مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ» کسی است که سر به زیر انداخته، جلو و چپ و راست خویش را نمیبیند. یعنی: «آیا آنکه سر به زیر راه میرود
هدایت یافتهتر است یا آنکه راست و بر راه راست راه میرود؟».
آیه بیان حال
کافر و
مؤمن است که مؤمن راست راه میرود، بر راه راست و همه جوانب و مضّار و منافع را در نظر میگیرد بر خلاف کافر.
از این ماده فقط دو کلمه فوق در
قرآن ذکر شده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "کبّ"، ج۶، ص۷۱.