کفر به آخرت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله
آیات مرتبط با
کفر به
آخرت معرفی میشوند.
كافران به جهان آخرت،
مغرور و سرخوش از كردارهاى زشت خود و سرگشته در دنيا:
«إنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة زيّنّا لهم أعملهم فهم يعمهون؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت میدهیم بطوری که سرگردان میشوند.»
كافران به آخرت، زيان كاران در آن عالم:
«إنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة ...• أولئك الّذين لهم سوء العذاب وهم فى الأخرة هم الأخسرون؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند ... آنان کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنهاست؛ و آنها در آخرت، زیانکارترین مردمند»
••• رها كردن آيين كافرانِ به آخرت از سوى
یوسف علیهالسلام سبب دستيابى وى به دانش تعبير
رؤیا:
«قال لايأتيكما طعام ترزقانه إلّانبَّأتكما بتأويله قبل أن يأتيكما ذلكما ممَّا علَّمنى ربّى إنّى تركتملَّة قوم لّايؤمنون باللَّه وهم بالأخرة همكفرون؛
(يوسف) گفت پيش از آنكه جيره غذائي شما فرا رسد شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت اين از علم و دانشي است كه پروردگارم به من آموخته من آئين جمعيتي را كه ايمان بخدا ندارند و به سراي ديگر كافرند ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتي شدم.)»
جمله «انىّ تركت» مىتواند تعليل براى «علّمنى ربّى» باشد.
••• اعلام يوسف علیهالسلام به پيروى نكردن
آیین كافران به آخرت:
«... إنّى تركت ملَّة قوم لّايؤمنون باللَّه وهم بالأخرة هم كفرون؛
... من آئين جمعيتي را كه ايمان بخدا ندارند و به سراي ديگر كافرند ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتي شدم.)»
ممنوعيّت
تبعیّت از كافران به عالم آخرت:
«... و لاتتّبع أهواء الّذين كذّبوا بايتنا و الّذين لا يؤمنون بالأخرة ...؛
... و از هوي و هوس كساني كه آيات ما را تكذيب كردند و كساني كه به آخرت ايمان ندارند پيروي مكن....»
مصادیق کافران به آخرت عبارتند از:
مردم
مصر باستان، كافر به عالم آخرت:
«... إنّى تركت ملّة قوم لايؤمنون باللَّه و هم بالأخرة هم كافرون؛
... من آئين جمعيتي را كه ايمان بخدا ندارند و به سراي ديگر كافرند ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتي شدم.)»
مقصود از «قوم» احتمال دارد مردم مصر يا كنعانيان باشند. برداشت بر اساس احتمال اوّل است.
کنعانیان، كافر به عالم آخرت:
«... إنّى تركت ملّة قوم لايؤمنون باللَّه و هم بالأخرة هم كافرون؛
... من آئين جمعيتي را كه ايمان بخدا ندارند و به سراي ديگر كافرند ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتي شدم.)»
مقصود از «قوم» احتمال دارد مردم مصر يا كنعانيان باشند. برداشت بر اساس احتمال دوّم است.
مشركان، مردمى كافر به عالم آخرت:
«... ويل للمشركين• ... و هم بالأخرة هم كافرون؛
... واي بر مشركان!... و آخرت را منكرند.»
منافقان كافران به آخرت:
«و من الناس من يقول ءامنّا باللَّه و باليوم الأخر و ما هم بمؤمنين؛
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به
خدا و
روز رستاخیز ایمان آوردهایم. در حالی که ایمان ندارند.»
كافران به عالم آخرت، مردمى
ستمپیشه:
«و من أظلم ممّن افترى على اللَّه كذبا أولئك يعرضون على ربهم و يقول الاشهد هولاء الّذين كذبوا على ربهم ...• الّذين يصدّون عن سبيل اللَّه و يبغونها
عوجا و هم بالأخرة هم كافرون؛
چه کسی ستمکارتر است از کسانی که بر خدا افترا میبندند؟! آنان (روز رستاخیز) بر پروردگارشان عرضه میشوند، در حالی که شاهدان (= پیامبران و فرشتگان) میگویند: اینها همانها هستند که به پروردگارشان
دروغ بستند!... همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند؛ و راه حق را کج و
معوج نشان میدهند؛ و به سرای آخرت کافرند»
اشراف (
قومثمود يا
قومعاد) كافر به عالم آخرت:
«و قال الملأ من قومه الّذين كفروا و كذّبوا بلقاء الأخرة و أترفنهم فى الحيوة الدّنيا ...؛
ولي اشرافيان خود خواه قوم او كه كافر شده بودند و لقاي آخرت را تكذيب كرده بودند و ناز و نعمت در زندگي دنيا به آنها داده بوديم ....»
آثار کفر به آخرت عبارت است از:
كافران به آخرت در زمره
ستمکاران:
۱. «... فأذّن مؤذّن بينهم أن لعنة اللَّه على الظلمين• ... و هم بالأخرة كافرون؛
... ندادهندهای در میان آنها ندا میدهد که: لعنت خدا بر ستمگران باد!... و آنها به
آخرت کافرند!»
۲. «... ألا لعنة اللَّه على الظلمين• ... و هم بالأخرة هم كافرون؛
... ای لعنت خدا بر
ظالمان باد!... و به سرای آخرت کافرند»
كفر به آخرت، باعث
رویگردانی از راه خدا:
۱. «الّذين يصدّون عن سبيل اللَّه ... هم بالأخرة كافرون؛
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند... و آنها به
آخرت کافرند!»جمله «و هم بالاخرة كافرون» حال براى «الّذين يصدّون ...» است. اين جمله حاليه مىتواند به منزله علّت براى «يصدّون» هم باشد. گفتنى است كه «يصدّون» مىتواند معناى لازم يا متعدّى داشته باشد. در صورت اول، در بردارنده معناى اعراض و در صورت دوم حاوى معناى بازداشتن است.
۲. «الّذين يصدّون عن سبيل اللَّه ... هم بالأخرة هم كافرون؛
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند... و به سرای آخرت کافرند.»
كفر به آخرت، باعث برگزيدن اعتقادات خلاف واقع همانند
عقیده به
زن بودن
فرشتگان:
«إنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة ليسمّون الملئكة تسمية الأنثى؛
كساني كه به آخرت ايمان ندارند فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاري ميكنند.»
ايجاد
انحراف در راه خدا از آثار كفر به آخرت:
«الّذين ... و يبغونها
عوجا وهم بالأخرة هم كفرون؛
همانها که ... و راه حق را کج و
معوج نشان میدهند؛ و به سرای آخرت کافرند.»
برداشت بر اين اساس است كه جمله حاليه «و هم بالاخرة هم كافرون» علّت امور ذكر شده در قبل باشد.
كفر به خدا و آخرت، از عوامل بطلان عمل:
«... لاتبطلوا صدقتكم بالمنّ و الأذى كالذى ينفق ماله رئاء الناس و لايؤمن باللَّه و اليوم الأخر ...؛
... بخششهاي خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسي كه مال خود را براي نشان دادن به مردم، انفاق ميكند، و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نميآورد.... »
كفر به آخرت، سبب
حجاب قلب و نشنيدن حقايق:
و إذا قرأت القرءان جعلنا بينك و بين الّذين لايؤمنون بالأخرة حجابا مستورا• و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرا ....
و هنگامي كه قرآن ميخواني ميان تو و آنها كه ايمان به آخرت ندارند حجاب ناپيدائي قرار ميدهيم!و بر دلهاي آنها پوششهائي، تا آن را نفهمند، و در گوشهايشان سنگيني میکند....»
زيانكار شدن از آثار كفر به آخرت:
«إنّ الّذين لا يؤمنون بالأخرة زيّنّا لهم أعملهم فهم يعمهون• أولئك الّذين لهم سوء العذاب و هم فى الأخرة هم الأخسرون؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت میدهیم بطوری که سرگردان میشوند.• آنان کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنهاست؛ و آنها در آخرت، زیانکارترین مردمند»
كفر به آخرت، سبب بازداشتن مردم از پيوستن به
آیین الهى:
۱. «الّذين يصدّون عن سبيل اللَّه ... و هم بالأخرة كافرون؛
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند... و آنها به
آخرت کافرند!»جمله «و هم بالاخرة كافرون» حال براى «الّذين يصدّون ...» است. اين جمله حاليه مىتواند به منزله علّت براى «يصدّون» هم باشد. گفتنى است كه «يصدّون» مىتواند معناى لازم يا متعدّى داشته باشد. در صورت اول، در بردارنده معناى اعراض و در صورت دوم حاوى معناى بازداشتن است.
۲. «الّذين يصدّون عن سبيل اللَّه ... و هم بالأخرة هم كافرون؛
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند... و به سرای آخرت کافرند»
كفر به آخرت، عامل
سرگشتگی:
۱. «إنّما يستئذنك الّذين لايؤمنون باللَّه و اليوم الأخر و ارتابت قلوبهم فهم فى ريبهم يتردّدون؛
تنها كساني از تو اجازه ميگيرند كه ايمان به خدا و روز جزا ندارند و دلهايشان آميخته با شك و ترديد است، لذا آنها در ترديد خود سر گردانند.»
۲. «إنّ الّذين لا يؤمنون بالأخرة زيّنّا لهم أعملهم فهم يعمهون؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت میدهیم بطوری که سرگردان میشوند.»
كفر به خدا و آخرت، عامل بهانهتراشى براى عدم شركت در
جهاد:
«لا يستئذنك الّذين يؤمنون باللَّه و اليوم الأخر أن يجهدوا بأمولهم و أنفسهم ...• إنّما يستئذنك الّذين لايؤمنون باللَّه و اليوم الأخر ...؛
آنها كه ايمان بخدا و روز جزا دارند هيچگاه از تو اجازه براي جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهايشان نميگيرند... تنها كساني از تو اجازه ميگيرند كه ايمان به خدا و روز جزا ندارند....»
عمل ناپسند (كفر به آخرت) سبب متّصف شدن به صفات زشت:
«للذين لايؤمنون بالأخرة مثل السوء ...؛
براي آنها كه ايمان به سراي آخرت ندارند صفات زشت است....»
كافران به عالم آخرت، فاقد صلاحيّت لازم براى
پیروی:
«... و لاتتّبع أهواء الّذين كذّبوا بايتنا و الّذين لا يؤمنون بالأخرة ...؛
... و از هوي و هوس كساني كه آيات ما را تكذيب كردند و كساني كه به آخرت ايمان ندارند پيروي مكن....»
ايمان نداشتن به آخرت، زمينه پذيرش القائات شيطانى:
«و كذلك جعلنا لكلّ نبىّ عدوّا شيطين الانس و الجنّ ...• و لتصغى إليه أفئدة الّذين لايؤمنون بالأخرة ...؛
اينچنين در برابر هر پيامبري دشمني از شياطين
انس و
جن قرار داديم... و نتيجه (
وسوسه هاي شيطان و تبليغات شيطان صفتان) اين خواهد شد كه دلهاي كساني كه به روز رستاخيز عقيده ندارند به آنها متمايل ميگردد .... »
رسيدن به بالاترين درجه
گمراهی، از آثار كفر به آخرت:
۱. «... و من يكفر باللَّه ... و اليوم الأخر فقد ضلّ ضللا بعيدا؛
... کسی که خدا و روز واپسین را انکار کند ... در گمراهی دور و درازی افتاده است.».
۲. «و إنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة عن الصرط لنكبون؛
امّا کسانی که به
آخرت ایمان ندارند از این راه منحرفند!»
۳. «... بل الّذين لا يؤمنون بالأخرة فى العذاب و الضّلل البعيد؛
... بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، در عذاب و گمراهی دوری هستند (و نشانه گمراهی آنها همین انکار شدید است)»
كفر به آخرت، عامل ايستادگى در برابر
دعوت انبیا:
«و قال الملأ من قومه الّذين كفروا و كذّبوا بلقاء الأخرة ... ما هذا إلّابشر مثلكم ...؛
ولي اشرافيان خود خواه قوم او كه كافر شده بودند و لقاي آخرت را تكذيب كرده بودند ... اين بشري است مثل شما! ....»
كفر به آخرت، سبب سلب برخى از
حقوق اجتماعى:
«قتلوا الّذين لا يؤمنون باللَّه و لا باليوم الأخر ...حتّى يعطوا الجزية عن يد و هم صغرون؛
با کسانی از
اهل کتاب که نه به خدا، و نه به
روز جزا ایمان دارند پیکار کنید... تا زمانی که با
خضوع و
تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند!»
فرمان به
جنگ با كافران به آخرت و الزام آنان به پرداخت ذليلانه جزيه، حاكى است كه كفر به آخرت، سبب سلب حقوق اجتماعى مىشود.
نفرت از ياد خدا، از آثار كفر به آخرت:
«و إذا ذكر اللَّه وحده اشمأزّت قلوب الّذين لايؤمنون بالأخرة ...؛
هنگامي كه خداوند به يگانگي ياد ميشود دلهاي كساني كه به آخرت ايمان ندارند....»
كفر به آخرت، سبب هدايت ناپذيرى:
«ذلك بأنّهم استحبّوا الحيوة الدّنيا على الأخرة و أنّ اللَّه لايهدى القوم الكفرين؛
اين بخاطر آنست كه زندگي دنيا (و پست) را بر آخرت ترجيح دادند، و خداوند افراد بيايمان (و لجوج) را
هدایت نميكند.»
«ال» در «الكافرين» مىتواند عهد و ناظر به صدر آيه، يعنى «انّهم استحبوا الحيوة الدّنيا على الاخرة» باشد.
بازخواست و
سرزنش كافران به سبب كفر به آخرت:
«و ماذا عليهم لو ءامنوا باللَّه و اليوم الأخر ...؛
چه مي شد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان ميآوردند ....»
عوامل کفر به آخرت با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
استکبار و خود بزرگبينى، از جمله عوامل كفر به آخرت:
«... فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون؛
... اما آنها كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان حق را انكار ميكند، و مستكبرند.»
قلب مريض، عامل كفر به آخرت:
«و من الناس من يقول ءامنّا باللَّه و باليوم الأخر و ما هم بمؤمنين• فى قلوبهم مرض ...؛
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به
خدا و
روز رستاخیز ایمان آوردهایم. در حالی که ایمان ندارند. در دلهای آنان یک نوع بیماری است....»
پيروى از
ظن، سبب كفر به آخرت:
«إنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة ...• ... إن يتّبعون إلّاالظنّ ...؛ر
كساني كه به آخرت ايمان ندارند ... آنها هرگز به اين سخن يقين ندارند تنها از ظن و گمان بيپايه پيروي مينمايند....»
كافران به آخرت داراى قلبهاى حقناپذير:
«... فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة ...؛
... اما آنها كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان حق را انكار ميكند....»
كوشش
شیطان براى بازداشتن مؤمنان از ايمان به آخرت:
«و لقد صدّق عليهم إبليس ظنّه فاتّبعوه إلّافريقا من المؤمنين• و ما كان له عليهم من سلطن إلّالنعلم من يؤمن بالأخرة ممّن هو منها فى شكّ ...؛
(آري) به يقين ابليس گمان خود را درباره آنها محقق يافت كه همگي از او پيروي كردند جز گروه اندكي از مومنان! او سلطه بر آنها نداشت (و آنها را بر پيروي خود مجبور نساخت) و هدف از آزادي شيطان در وسوسه هايش اين بود كه مومنان به آخرت از آنها كه در شك هستند شناخته شوند... »
انكار آخرت، نتيجه
نقد طلبى و ناشكيبايى انسان:
«وأنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة ...• ويدع الإنسن بالشّرّ دعآءه بالخير وكان الإنسن عجولًا.
و اینکه آنها که به
قیامت ایمان نمیآورند ... و انسان (بر اثر شتابزدگي) بديها را طلب ميكند آنگونه كه نيكيها را ميطلبد، و انسان همواره عجول است.»
برداشت براين اساس است كه جمله «يدع» براى بيان و تفسير «الّذين لايؤمنون بالاخرة»، و الف و لام «الانسان» براى عهد ذكرى باشد.
گرفتار شدن در عذابى جانكاه، سزاى كفر به آخرت:
۱. «و من الناس من يقول ءامنّا باللَّه و باليوم الأخر و ما هم بمؤمنين• ... و لهم عذاب أليم؛
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به
خدا و
روز رستاخیز ایمان آوردهایم. در حالی که ایمان ندارند ...
عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.»
۲. «و أنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة أعتدنا لهم عذابا أليما؛
و اینکه آنها که به
قیامت ایمان نمیآورند،
عذاب دردناکی برای آنان آماده ساختهایم.»
۳. «إنّ الّذين لا يؤمنون بالأخرة ...• أولئك الّذين لهم سوء العذاب ...؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند ... آنان کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنهاست....»
۴. «و أمّا الّذين كفروا و كذّبوا بايتنا و لقاءى الأخرة فأولئك فى العذاب محضرون؛
و امّا آنان که به آیات ما و لقای آخرت کافر شدند، در عذاب الهی احضار میشوند.»
۵. «... بل الّذين لا يؤمنون بالأخرة فى العذاب؛
... بلكه آنها كه به آخرت ايمان نميآورند در عذاب و گمراهي دوري هستند .»
تکذیب آخرت (قرآن)
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۱۶۹، برگرفته از مقاله «کافران به آخرت».