• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیشگویی‌ جبرئیل از شهادت امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





پیشگویی‌ جبرئیل از شهادت امام حسین، از مباحث مرتبط به پیشگویی‌های شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است. انبیای الهی و اهل بیت (علیهم‌السّلام) و برخی از اصحاب خاص آنان، در روایات فراوانی از امور غیبی و حوادث آینده خبر داده‌اند. اخبار از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) نیز از این مقوله است؛ زیرا روایات فراوانی از پیامبران و ائمه (علیهم‌السّلام) نقل شده که از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) خبر می‌دهد. طبق روایات و منابع تاریخی، جبرئیل، پیشگویی‌هایی از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ارائه کرده است. در این روایت‌ها، جبرئیل خاک کربلا را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشان می‌دهد و از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به همراه فرزندان و یارانش در آن مکان خبر می‌دهد. همچنین، جبرئیل (علیه‌السّلام) تاکید می‌کند که شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) امری حتمی و غیرقابل اجتناب است و امام حسین (علیه‌السّلام) به عنوان "سرور شهیدان" شناخته خواهد شد.



پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و جمعی از اهل بیت و یاران ایشان، مکررا شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) را پیشگویی کرده‌اند. در این پیشگویی‌ها، علاوه بر شهادت امام، جزئیّات مربوط به برخی حوادث و شرایط آن، مانند: زمان و مکان شهادت، شرکت‌کنندگان در قتل و سران آنها، و کسانی که از یاری وی امتناع می‌ورزند، نیز دیده می‌شود. تعداد روایات و احادیث مربوط به پیشگویی واقعه کربلا به حدی است که هر پژوهشگر بی‌طرفی به صدور آنها از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) اطمینان می‌کند، هرچند در مورد برخی جزئیات یقین حاصل نشود. به علاوه این احادیث هرگونه تردیدی را مبنی بر اینکه امام (علیه‌السّلام) با علم و آگاهی مسیر شهادت را انتخاب کرده، از بین می‌برد. طبق روایات و منابع تاریخی، جبرئیل، پیشگویی‌هایی از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ارائه کرده است. در این روایت‌ها، جبرئیل خاک کربلا را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشان می‌دهد و از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به همراه فرزندان و یارانش در آن مکان خبر می‌دهد. همچنین، جبرئیل (علیه‌السّلام) تاکید می‌کند که شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) امری حتمی و غیرقابل اجتناب است و امام حسین (علیه‌السّلام) به عنوان "سرور شهیدان" شناخته خواهد شد.
این روایات از لحاظ قوت سند و روشنی دلالت و مفهوم، یکسان نیستند. برخی از آنها (که با بقیه روایات اشتراک مضمونی دارند) از لحاظ سند، صحیح، و برخی دیگر، موثق هستند؛ اما در مجموع، روایات پیشگویی شهادت امام حسین (علیه‌السلام) ازنظر کثرت، تواتر معنوی دارند و از گذشته، علمای اسلام آنها را پذیرفته‌اند. البته این موضوع یکی از مسائل مشهور و مسلم در تاریخ زندگانی امام حسین (علیه‌السلام) است؛ چنان که در توقیع حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) که برای وکیل خود قاسم بن علاء درباره تعلیم دعای روز سوم شعبان (سالروز ولادت آن بزرگوار)، چنین آمده است:
«... اللَّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ بِحَقِّ المَولودِ في هذَا اليَومِ ، المَوعودِ بِشَهادَتِهِ قَبلَ استِهلالِهِ ووِلادَتِهِ...»؛ «... خداوندا از تو درخواست می‌کنم به حق مولودی که در این روز متولد شده و قبل از تولد و ورودش (به این دنیا) وعده شهادتش داده شده است...».


«عن ابن ابی یعفور عن ابی عبد اللّه بَینَما رَسولُ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی مَنزِلِ فاطِمَةَ علیهاالسلام وَالحُسَینُ (علیه‌السّلام) فی حِجرِهِ، اذ بَکی وخَرَّ ساجِدا، ثُمَّ قالَ: یا فاطِمَةُ یا بِنتَ مُحَمَّدٍ، انَّ العَلِیَ الاَعلی تَراءی لی فی بَیتِکِ هذا، فی ساعَتی هذِهِ، فی احسَنِ صورَةٍ واهیَاِ هَیئَةٍ، فَقالَ لی: یا مُحَمَّدُ، اتُحِبُّ الحُسَینَ؟ قُلتُ: نَعَم یا رَبِّ، قُرَّةُ عَینی ورَیحانَتی، وثَمَرَةُ فُؤادی، وجِلدَةُ ما بَینَ عَینَیَّ. فَقالَ لی: یا مُحَمَّدُ ـ ووَضَعَ یَدَهُ عَلی رَاسِ الحُسَینِ بورِکَ مِن مَولودٍ، عَلَیهِ بَرَکاتی وصَلَواتی ورَحمَتی ورِضوانی؛ ونَقِمَتی ولَعنَتی وسَخَطی وعَذابی وخِزیی ونَکالی عَلی مَن قَتَلَهُ وناصَبَهُ وناواهُ ونازَعَهُ. اما انَّهُ سَیِّدُ الشُّهَداءِ مِنَ الاَوَّلینَ وَالآخِرینَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، وسَیِّدُ شَبابِ اهلِ الجَنَّةِ مِنَ الخَلقِ اجمَعینَ، وابوه افضَلُ مِنهُ وخَیرٌ، فَاَقرِئهُ السَّلامَ، وبَشِّرهُ بِاَنَّهُ رایَةُ الهُدی، ومَنارُ اولِیائی، وحَفیظی وشَهیدی عَلی خَلقی، وخازِنُ عِلمی، وحُجَّتی عَلی اهلِ السَّماواتِ، واهلِ الاَرَضینَ، وَالثَّقَلَینِ الجِنِّ وَالاِنسِ.»
در کامل الزیارات‌ به نقل از ابن ابی یعفور، از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده است که: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خانه فاطمه (علیهاالسّلام)، و حسین (علیه‌السّلام) در دامانش بود که ناگهان گریست و به سجده افتاد و سپس فرمود: «ای فاطمه! ‌ای دختر محمّد! اکنون و در این خانه تو، فرستاده خدای‌ به بهترین صورت و نیکوترین هیئت برایم جلوه‌گر شد و از طرف خداوند به من گفت: "‌ای محمّد! آیا حسین را دوست می‌داری؟ ". گفتم: آری، ‌ای خدای من! حسین، نور چشم و دسته گل و میوه دل و تخم چشمان من است. سپس آن فرستاده‌ در حالی که دستش را بر سر حسین (علیه‌السّلام) نهاده بود، از قول خداوند گفت: "‌ای محمّد! قدم نورسیده مبارک! برکت‌ها، درودها و رحمت و رضایت من بر او و نکبت و لعنت و ناخشنودی و عذاب و رسوایی و مجازاتم برای هر که او را بکشد و با او مخالفت کند و دشمنی ورزد و بستیزد. ‌هان که او سَرور شهیدان اوّلین و آخرین در دنیا و آخرت، و سَرور جوانان بهشتی از میان همه مردم است، و پدرش از او هم برتر و بهتر است. به او سلام برسان و بشارتش ده که پرچم هدایت، و چراغ راه اولیای من، و نگاهبان و دیده‌بان من بر خلق من، و نگه‌دارنده علم من، و حجّت من بر آسمانیان و زمینیان و ثَقَلین، یعنی جن و انس است"».
«الکافی عن ابی بصیر عن ابی عبد اللّه عن ابیه فی حَدیثِ اللَّوحِ: فَاَشهَدُ بِاللّه ِ انّی هکَذا رَاَیتُهُ مَکتوبا: ... وجَعَلتُ حُسَینا خازِنَ وَحیی، واکرَمتُهُ بِالشَّهادَةِ، وخَتَمتُ لَهُ بِالسَّعادَةِ، فَهُوَ افضَلُ مَنِ استُشهِدَ، وارفَعُ الشُّهَداءِ دَرَجَةً، جَعَلتُ کَلِمَتِیَ التّامَّةَ مَعَهُ، وحُجَّتِیَ البالِغَةَ عِندَهُ.»
همچنین در کافی به نقل از ابو بصیر، از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده است که: خدا را گواه می‌گیرم که من دیدم (در لوح) چنین نوشته شده است: «... و حسین را خزانه‌دار وحیَم قرار دادم و با شهادت، او را گرامی داشتم و سرانجامش را به سعادت رساندم که او برترینِ شهیدان است و بالاترین درجه آنان را دارد. کلمه کاملم را همراه او کردم و حجّت رسایم را نزد او نهادم».


«عن حمّاد بن عثمان عن ابی عبد اللّه لَمّا اُسرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الَی السَّماءِ قیلَ لَهُ: انَّ اللّه َ تَبارَکَ وتَعالی یَختَبِرُکَ فی ثَلاثٍ لِیَنظُرَ کَیفَ صَبرُکَ. قالَ: اُسَلِّمُ لِاَمرِکَ یا رَبِّ، ولا قُوَّةَ لی عَلَی الصَّبرِ الّا بِکَ، فَما هُنَّ؟ قیلَ لَهُ: اوَّلُهُنَّ: الجوعُ وَالاَثَرَةُ عَلی نَفسِکَ وعَلی اهلِکَ لِاَهلِ الحاجَةِ. قالَ: قَبِلتُ یا رَبِّ، ورَضیتُ وسَلَّمتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا الثّانِیَةُ: فَالتَّکذیبُ وَالخَوفُ الشَّدیدُ، وبَذلُکَ مُهجَتَکَ فی مُحارَبَةِ اهلِ الکُفرِ بِمالِکَ ونَفسِکَ، وَالصَّبرُ عَلی ما یُصیبُکَ مِنهُم مِنَ الاَذی ومِن اهلِ النِّفاقِ، وَالاَلَمِ فِی الحَربِ وَالجِراحِ. قالَ: قَبِلتُ یا رَبِّ، ورَضیتُ وسَلَّمتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا الثّالِثَةُ: فَما یَلقی اهلُ بَیتِکَ مِن بَعدِکَ مِنَ القَتلِ، امّا اخوکَ عَلِیٌّ فَیَلقی مِن اُمَّتِکَ الشَّتمَ وَالتَّعنیفَ وَالتَّوبیخَ وَالحِرمانَ وَالجَحدَ وَالظُّلمَ، وآخِرُ ذلِکَ القَتلُ. فَقالَ: یا رَبِّ، قَبِلتُ ورَضیتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا ابنَتُکَ فَتُظلَمُ وتُحرَمُ، ویُؤخَذُ حَقُّها غَصبا الَّذی تَجعَلُهُ لَها، وتُضرَبُ وهِیَ حامِلٌ، ویُدخَلُ عَلَیها وعَلی حَریمِها ومَنزِلِها بِغَیرِ اذنٍ، ثُمَّ یَمَسُّها هَوانٌ وذُلٌّ، ثُمَّ لا تَجِدُ مانِعا، وتَطرَحُ ما فی بَطنِها مِنَ الضَّربِ، وتَموتُ مِن ذلِکَ الضَّربِ. قالَ: انّا للّه ِِ وانّا الَیهِ راجِعونَ، قَبِلتُ یا رَبِّ وسَلَّمتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. ویَکونُ لَها مِن اخیکَ ابنانِ، یُقتَلُ احَدُهُما غَدرا ویُسلَبُ ویُطعَنُ، تَفعَلُ بِهِ ذلِکَ اُمَّتُکَ. قالَ: یا رَبِّ، قَبِلتُ وسَلَّمتُ، انّا للّه ِِ وانّا الَیهِ راجِعونَ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا ابنُهَا الآخَرُ فَتَدعوهُ اُمَّتُکَ لِلجِهادِ، ثُمَّ یَقتُلونَهُ صَبرا، ویَقتُلونَ وُلدَهُ ومَن مَعَهُ مِن اهلِ بَیتِهِ، ثُمَّ یَسلُبونَ حَرَمَهُ،... .»
در کامل الزیارات‌ به نقل از حمّاد بن عثمان، از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت است: شبی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به آسمان بردند، به او گفته شد: خداوند تبارک و تعالی تو را در سه چیز می‌آزماید تا شکیبایی‌ات را ببیند.... و سومین چیز، صبر بر کشتارهایی است که خاندانت پس از تو با آن رو به رو می‌شوند. برادرت علی، از امّتت دشنام و زورگویی و سرزنش و ناکامی و انکار و ستم می‌بیند و در پایان هم کشته می‌شود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و خشنود شدم و توفیق و صبر، از توست». گفته شد: و دخترت، بر او ستم می‌شود و محروم می‌گردد و حقّی را که تو برایش قرار داده‌ای، از او غاصبانه می‌گیرند.... گفته شد: و امّتت پسر دیگر فاطمه را به جهاد می‌خوانند و آن گاه او را محاصره می‌کنند و می‌کشند و فرزندان و هر کس از خاندانش را که همراه اوست، می‌کشند و حرمش را غارت می‌کنند... .


«عن سدیر عن ابی جعفر الباقر (علیه‌السّلام) انَّ جَبرَئیلَ (علیه‌السّلام) جاءَ الَی النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِالتُّربَةِ الَّتی یُقتَلُ عَلَیهَا الحُسَینُ علیه السلام، قالَ ابو جَعفَرٍ (علیه‌السّلام): فَهِیَ عِندَنا.»
در امالی شیخ طوسی‌ به نقل از سدیر، از امام باقر (علیه‌السّلام) روایت شده است که: جبرئیل آمد و خاکی را که حسین (علیه‌السّلام) بر آن شهید می‌شود، برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورد. آن خاک، نزد ماست.
«... عن‌ام سلمة قالت کان الحسن والحسین - رضی الله عنهما - یلعبان بین یدی النبی فی بیتی، فنزل جبریل فقال یا محمد ان امتک تقتل ابنک هذا من بعدک، فاوما بیده الی الحسین فبکی رسول الله وضمه الی صادره... .»
ام سلمه می‌گوید: « حسن و حسین که در خانه من نزد پیامبر بازی می‌کردند که جبرئیل آمد و گفت: ‌ای محمد؛ پس از تو، امت تو این فرزندت را خواهند کشت و با دستش اشاره به حسین کرد. رسول خدا گریه کرد و او (حسین) را در آغوش کشید....» نزدیک به این مضامین، روایات بسیاری از‌ام سلمه نقل شده است.
«عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: «عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله (علیه‌السلام)، قال: سمعته یقول: بینا الحسین عند رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اذ اتاه جبرئیل علیه السلام، فقال: یا محمد، اتحبه؟ قال: نعم، قال: اما ان امتک ستقتله، فحزن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لذلک حزنا شدیدا، فقال جبرئیل (علیه‌السّلام): ایشرک ان اریک التربة التی یقتل فیها؟ قال: نعم، قال: فخسف جبرئیل (علیه‌السّلام) ما بین مجلس رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الی کربلاء حتی التقت القطعتان هکذا ـ وجمع بین السبابتین ـ فتناول بجناحیه من التربة فناولها لرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ثم دحا الارض من طرف العین، فقال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): طوبی لک من تربة، وطوبی لمن یقتل فیک.»»
ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که فرمود: «هنگامی که حسین به نزد رسول خدا بود، ناگاه جبرئیل بر پیامبر وارد شد و عرضه داشت: ‌ای محمد: آیا او را دوست داری؟ حضرت فرمود: آری. جبرئیل گفت: امت تو او را خواهند کشت. پیامبر از این سخن بسیار غمگین شد. پس جبرئیل گفت: آیا دیدن خاکی که حسین روی آن کشته میشود، تو را شادمان می‌کند؟ حضرت فرمود: بلی، پس جبرئیل فاصله بین محل نشستن رسول خدا و کربلا را فرو برد؛ به طوری که این دو قطعه زمین این گونه به هم متصل شدند (و دو انگشت سبابه خویش را به هم چسباند). آن گاه جبرئیل با دو بال خود، مقداری از تربت کربلا را برداشته و به رسول خدا داد. سپس به یک چشم بر هم زدن، زمین را گستراند (و به حالت اول برگرداند). رسول خدا فرمود: خوشا بر تو‌ای خاک، و خوشا به حال کسی که در تو‌ای کربلا کشته می‌شود.
«... عن ابی سلمة، عن عائشة: ان رسول الله صلی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اجلس حسینا علی فخذه فجعل یقبله، فقال جبرئیل: اتحب ابنک هذا؟ قال: نعم، قال: فان امتک ستقتله بعدک، فدمعت عینا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقال له: ان شئت اریتک من تربته التی یقتل علیها؟ قال: نعم، فاراه جبرئیل علیه‌السّلام تراب من تراب الارض التی یقتل علیها وقال: تدعی الطف»
ابوسلمه از عایشه نقل می‌کند: «رسول خدا حسین را بر زانوی خود نشانده بود و او را می‌بوسید. جبرئیل عرضه داشت: آیا این پسرت را دوست داری؟ حضرت فرمود: آری، جبرئیل گفت: امت تو بعد از تو او را خواهند کشت. در این هنگام چشمان رسول خدا پر از اشک شد. جبرئیل عرض کرد: آیا می‌خواهی خاکی را که حسین بر روی آن کشته خواهد شد، نشانت دهیم؟ حضرت فرمود: بلی، آنگاه جبرئیل قدری از خاک زمینی را که حسین بر روی آن کشته خواهد شد، به پیامبر نشان داده و گفت: این زمین، طف خوانده می‌شود.
«... عن ابن عباس قال الملک الذی جاء الی محمد یخبره بقتل الحسین کان جبرئیل الروح الامین منشور الاجنحة باکیا صارخا قد حمل من تربة الحسین وهی تفوح کالمسک فقال رسول الله و تفلح امة تقتل فرخی اوقال فرخ ابنتی؟ فقال جبرئیل: یضربها االله بالاختلاف فتختلف قلوبهم»
ابن عباس می‌گوید: «فرشته‌ای که محضر رسول خدا آمد و حضرت را از شهادت حسین (علیه‌السلام) آگاه کرد، جبرئیل روح الامین بود. او در حالی که بالهایش را باز کرده بود و گریه و فریاد می‌کرد، مقداری از تربت حسین را که بویی چون مشک داشت، با خود آورده بود. رسول خدا فرمود: آیا امتی که فرزند مرا (و یا فرمودند فرزند دختر مرا) می‌کشند، رستگار می‌شوند؟ جبرئیل عرض کرد: خداوند آنها را دستخوش اختلاف می‌کند و دل‌هایشان یکی نمی‌شود.


«عن سعید بن یسار او غیره: سَمِعتُ ابا عَبدِ اللّه ِالصّادِقَ (علیه‌السّلام) یَقولُ: لَمّا ان هَبَطَ جَبرَئیلُ (علیه‌السّلام) عَلی رَسولِ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِقَتلِ الحُسَینِ علیه السلام، اخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ علیه السلام، فَخَلا بِهِ مَلِیّا مِنَ النَّهارِ، فَغَلَبَتهُمَا العَبرَةُ، فَلَم یَتَفَرَّقا حَتّی هَبَطَ عَلَیهِما جَبرَئیلُ (علیه‌السّلام) ـ او قالَ: رَسولُ رَبِّ العالَمینَ ـ فَقالَ لَهُما: رَبُّکُما یُقرِئُکُمَا السَّلامَ، ویَقولُ: قَد عَزَمتُ عَلَیکُما لَمّا صَبَرتُما، قالَ: فَصَبَرا.»
در کامل الزیارات‌ به نقل از سعید بن یسار، یا غیر او چنین روایت شده است: شنیدم که امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هنگامی که جبرئیل، خبر شهادت حسین (علیه‌السّلام) را بر پیامبر (ص) فرود آورد، پیامبر دست علی (علیه‌السّلام) را گرفت و مدّتی طولانی از روز را با او خلوت کرد و گریه بر آنها غلبه‌ کرد و جدا نگشتند تا آن که جبرئیل فرمود: فرستاده خدای جهانیان بر آنها فرود آمد و به آن دو گفت: خدایتان سلام می‌رساند و می‌فرماید: "تصمیم حتمی من، شکیب ورزیدن شماست". پس آن دو، شکیب ورزیدند».
«..عن محمّد بن صالح: انَّ رَسولَ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حینَ اخبَرَهُ جِبریلُ (علیه‌السّلام) انَّ اُمَّتَهُ سَتَقتُلُ حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام، فَقالَ: یا جِبریلُ، افَلا اُراجِعُ فیهِ؟ قالَ: لا، لِاَنَّهُ امرٌ قَد کَتَبَهُ اللّه.»
محمد بن صالح می‌گوید: «هنگامی که جبرئیل به رسول خدا خبر داد که امتش حسین بن علی را خواهند کشت، پیامبر فرمود: آیا این تقدیر برگشت پذیر نیست؟ جبرئیل گفت: نه، چون این امری است که خداوند آن را مقدر کرده است».
«عن حمّاد بن عثمان عن ابی عبد اللّه لَمّا اُسرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الَی السَّماءِ قیلَ لَهُ: انَّ اللّه َ تَبارَکَ وتَعالی یَختَبِرُکَ فی ثَلاثٍ لِیَنظُرَ کَیفَ صَبرُکَ. ... وامَّا الثّالِثَةُ: فَما یَلقی اهلُ بَیتِکَ مِن بَعدِکَ مِنَ القَتلِ، امّا اخوکَ عَلِیٌّ فَیَلقی مِن اُمَّتِکَ الشَّتمَ وَالتَّعنیفَ وَالتَّوبیخَ وَالحِرمانَ وَالجَحدَ وَالظُّلمَ، وآخِرُ ذلِکَ القَتلُ. فَقالَ: یا رَبِّ، قَبِلتُ ورَضیتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا ابنَتُکَ فَتُظلَمُ وتُحرَمُ، ویُؤخَذُ حَقُّها غَصبا الَّذی تَجعَلُهُ لَها، وتُضرَبُ وهِیَ حامِلٌ، ویُدخَلُ عَلَیها وعَلی حَریمِها ومَنزِلِها بِغَیرِ اذنٍ، ثُمَّ یَمَسُّها هَوانٌ وذُلٌّ، ثُمَّ لا تَجِدُ مانِعا، وتَطرَحُ ما فی بَطنِها مِنَ الضَّربِ، وتَموتُ مِن ذلِکَ الضَّربِ. قالَ: انّا للّه ِِ وانّا الَیهِ راجِعونَ، قَبِلتُ یا رَبِّ وسَلَّمتُ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. ویَکونُ لَها مِن اخیکَ ابنانِ، یُقتَلُ احَدُهُما غَدرا ویُسلَبُ ویُطعَنُ، تَفعَلُ بِهِ ذلِکَ اُمَّتُکَ. قالَ: یا رَبِّ، قَبِلتُ وسَلَّمتُ، انّا للّه ِِ وانّا الَیهِ راجِعونَ، ومِنکَ التَّوفیقُ وَالصَّبرُ. وامَّا ابنُهَا الآخَرُ فَتَدعوهُ اُمَّتُکَ لِلجِهادِ، ثُمَّ یَقتُلونَهُ صَبرا، ویَقتُلونَ وُلدَهُ ومَن مَعَهُ مِن اهلِ بَیتِهِ، ثُمَّ یَسلُبونَ حَرَمَهُ، فَیَستَعینُ بی وقَد مَضَی القَضاءُ مِنّی فیهِ بِالشَّهادَةِ لَهُ ولِمَن مَعَهُ، ویَکونُ قَتلُهُ حُجَّةً عَلی مَن بَینَ قُطرَیها، فَیَبکیهِ اهلُ السَّماواتِ واهلُ الاَرَضینَ جَزَعا عَلَیهِ، وتَبکیهِ مَلائِکَةٌ لَم یُدرِکوا نُصرَتَهُ. ثُمَّ اُخرِجُ مِن صُلبِهِ ذَکَرا، بِهِ انصُرُکَ، وانَّ شَبَحَهُ عِندی تَحتَ العَرشِ.... »
در کامل الزیارات‌ به نقل از حمّاد بن عثمان، از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت است: شبی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به آسمان بردند، به او گفته شد: خداوند تبارک و تعالی تو را در سه چیز می‌آزماید تا شکیبایی‌ات را ببیند.... و سومین چیز، صبر بر کشتارهایی است که خاندانت پس از تو با آن رو به رو می‌شوند. برادرت علی، از امّتت دشنام و زورگویی و سرزنش و ناکامی و انکار و ستم می‌بیند و در پایان هم کشته می‌شود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و خشنود شدم و توفیق و صبر، از توست». گفته شد: و دخترت، بر او ستم می‌شود و محروم می‌گردد و حقّی را که تو برایش قرار داده‌ای، از او غاصبانه می‌گیرند.... گفته شد: و امّتت پسر دیگر فاطمه را به جهاد می‌خوانند و آن گاه او را محاصره می‌کنند و می‌کشند و فرزندان و هر کس از خاندانش را که همراه اوست، می‌کشند و حرمش را غارت می‌کنند. او از من کمک می‌جوید؛ امّا قضای حتمی من، در شهادت او و همراهیان اوست و کشته شدنش حجّت بر همه ساکنان سراسر زمین است. آسمانیان و زمینیان از سر بی‌تابی بر او می‌گریند و نیز فرشتگانی که به یاری‌اش نرسیده‌اند. سپس از صُلب او، پسری می‌آید که با او تو را یاری می‌دهم و مثالِ (تصویر) او نزد من زیر عرش است...


۱. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ص۸۲۶.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۶.    
۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۷.    
۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۸.    
۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۹.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۸.    
۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۹.    
۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۲.    
۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۳.    
۱۰. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۸-۱۱۰.    
۱۲. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۰۳.    
۱۳. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۱۴.    
۱۴. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۸.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۲۸.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۳۵.    
۱۷. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۱۶-۳۱۷.    
۱۸. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۹.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۳۷.    
۲۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۲.    
۲۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۳.    
۲۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۲.    
۲۳. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق الکبیر، ج۱۴، ص١٩٦.    
۲۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۳.    
۲۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۸.    
۲۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۶۹.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۱۷۵-۱۹۲.






جعبه ابزار