• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پژوهش در علوم حدیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پژوهش و آموزش، دو بال رشد اندیشه‌ها و علوم‌اند و هریک بدون دیگری، ناقص. پژوهش، پشتوانه آموزش است و آموزش، سؤال آفرین و زمینه ساز پژوهش. علوم حدیث نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود؛ بدین معنا که باروری آن، در گرو پژوهش و آموزش است. در این نوشتار به سوالات پاسخ می دهد: آیا حدیث و دانش‌های آن، با تحقیق و تعلیم پیش آمده است و با این دو بال پرواز کرده است، یا نه؟ آیا میزان پژوهش و آموزش، یکسان بوده است؟ و اینک چه باید کرد؟



پژوهش و آموزش، دو بال رشد اندیشه‌ها و علوم‌اند و هریک بدون دیگری، ناقص. پژوهش، پشتوانه آموزش است و آموزش، سؤال آفرین و زمینه ساز پژوهش.
با آموزش، کاستی‌های پژوهش و نارسایی‌های آن برطرف می‌شود و پرسش‌های نو جوانه می‌زند و افق‌های جدید برای دانشور شکل می‌گیرد و با این تعاون، دانش بالنده می‌شود. لذا از رونق افتادن هرکدام، افول و رکود دیگری را در پی دارد.
امروزه در ساحت علوم، این وابستگی چنان خود نموده که هیچ پژوهشگاهی بدون آموزش سیر نمی‌کند و هیچ مرکز آموزشی، خود را بی نیاز از پژوهش نمی‌بیند.
علوم حدیث نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود؛ بدین معنا که باروری آن، در گرو پژوهش و آموزش است.


حال، پرسش این است که آیا حدیث و دانش‌های آن، با تحقیق و تعلیم پیش آمده است و با این دو بال پرواز کرده است، یا نه؟ آیا میزان پژوهش و آموزش، یکسان بوده است؟ اینک چه باید کرد؟
درنگی در گذشته نشان از آن دارد که پژوهش، تا اندازه‌ای در میان عالمان شیعی رونق داشته است. آنان در حفظ و کتابت، تدوین و تبویب، شرح و ترجمه حدیث و نیز در تدوین و شکل دهی علوم حدیث، از قبیل رجال و درایه، تلاش‌های پر ارجی به عمل آورده‌اند. تا آن جا که م حمدبن ابی عمیر، صاحب ۹۴ تالیف حدیثی است؛ فضل بن شادان، ۲۸۰اثر حدیثی از خود برجای گذاشت؛ م حمد بن مسعود عیاشی، بیش از ۲۰۰ کتاب حدیثی تالیف کرده؛ علی بن مهزیار اهوازی، ۳۳۳کتاب نگاشت و حسین بن سعید اهوازی، ۳۳۰ اثر عرضه کرد.
در دوره بعد نیز م حمدبن یعقوب کلینی، بیست سال در تدوین کتاب الکافی کوشید و شیخ صدوق ، ۳۰۰ مصنف در حدیث پدید آورد.
[۷] شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۱۵۷، قم، منشورات الرضی.



در عصر حاضر، کتب حدیثی، بیش از ۲۰۰ عنوان است و مجموع احادیث گردآوری شده در کتب اربعه، بحار الانوار، الوافی، وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل، از صدهزار حدیث، تجاوز می‌کند.

۳.۱ - شرح و تعلیقه نویسی کتب حدیث

در بخش شرح و تعلیقه نویسی می‌توان از مرآةالعقول (شرح الکافی ) و ملاذالاخیار (شرح تهذیب الاحکام ) از علامه مجلسی، و روضةالمتقین (شرح کتاب من لایحضره الفقیه) از محمدتقی مجلسی، شرح ملاصدرا بر الکافی، شرح ملاصالح مازندرانی بر الکافی، و تعلیقه میرداماد بر الکافی، نام برد.
شرح‌های صحیفه سجادیه، چون ریاض السالکین از سیدعلی خان کبیر، و شرح‌های نهج البلاغه چون شرح ابن میثم بحرانی و منهاج البراعه از میرزا حبیب الله خویی و دیگر شروحی که بر زیارت‌ها و ادعیه نوشته شده‌اند، چون الانوار اللامعه (شرح زیارت جامعه ) از سیدعبدالله شبر
[۱۰] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۰۵-۳۰۶ (۹ عنوان شرح).
و شرح زیارت عاشورا از ابوالمعالی کلباسی ، نیز از این قبیل‌اند.
[۱۱] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۰۷- ۳۰۸ (۷ عنوان شرح).


۳.۲ - ترجمه کتب حدیثی

در ترجمه کتب حدیث و اخبار نیز یادگارهای قابل توجهی برجای مانده است. نمونه‌هایی چون: ترجمه تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام) ، ترجمه تهذیب الاحکام، ترجمه برخی از جلدهای بحار الانوار، و ترجمه‌های ثواب الاعمال، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، عیون الاخبار و... از این باب‌اند.
اینها پاره‌ای از مجاهدت‌های علمی در قلمرو اخبار واحادیث بود.

۳.۳ - علم رجال

در حوزه علوم الحدیث، یعنی رجال و درایه، نیز وارث میراث‌های گران قدری هستیم.
در زمینه علم رجال، آثار چاپ شده موجود، بیش از پنجاه عنوان است. از اختیار معرفةالرجال، اثر کشی گرفته تا قاموس الرجال، اثر علامه محمدتقی شوشتری و معجم رجال الحدیث، نوشته آیت الله سید ابوالقاسم خویی .
اینها بجز نسخه‌های خطی است که در کتابخانه‌ها موجوداند، یا در کتابنامه‌ها از آنها یاد شده است.

۳.۴ - علم درایه

در حوزه علم درایه نیز نوشته‌های گران قدری را به ارث برده‌ایم.
از درایةالحدیث، اثر زین الدین العاملی و الوجیزه، نوشته شیخ بهایی و الرواشح السماویه، اثر میرداماد گرفته، تا سماءالمقال کلباسی و جامع المقال طریحی، تا قواعد الحدیث محیی الدین غریفی و بحوث فی علم الرجال محمد آصف المحسنی، ماندگارهای این بخش‌اند.
اینها پژوهش‌هایی بود که از گذشته تاکنون در این زمینه ادامه داشته است.
بجز اینها، پژوهش‌های ارزشمند و مناسب دیگری نیز به صورت فردی و گروهی در حوزه حدیث آغاز شده است. در این زمینه می‌توان از معجم نویسی و راهنماسازی، تصحیح و تحقیق، مسندنویسی، گزیده نویسی، واحدسازی مجموعه‌های حدیثی و به خدمت گرفتن رایانه، نام برد.


حدیث پژوهشی، گرچه به پای نیاز نرسید و بی نیازکننده نیست، اما بسیار ارزشمند است. با اسف فراوان، در بعد آموزش و تعلیم، کارنمای خشنود کننده‌ای در دست نیست.

۴.۱ - املای حدیث در قرن ششم

اگر از جلسه‌های املای حدیث و قرائت آن نزد مشایخ - که تا قرن ششم نیز رونق داشته - و نیز از حلقه‌های درس خصوصی که برخی از استادان داشته‌اند بگذریم، برنامه آموزشی سازمان یافته‌ای سراغ نداریم.
به جد می‌توان مدعی شد که آموزش رجال، درایه، فقه الحدیث، و تاریخ و تطور حدیث در هیچ دوره‌ای پانگرفته، تا بتوان گفت به افول گراییده است و حوزه‌های علمیه به عنوان یک نهاد تعلیمی دینی، در این زمینه، قصور ورزیده‌اند.

۴.۲ - ایجاد دروس رجال و درایه در حوزه

بلی، در سال‌های اخیر، در پی پاره‌ای تحولات اصلاحی در حوزه‌های علمیه شیعه در ایران، درس‌های رجال و درایه، برای برخی مقاطع تحصیلی، نخست با عنوان دروس جنبی و سپس در ذیل درس‌های عمومی در پایه‌های هشتم تا دهم، وارد برنامه‌های آموزشی حوزه شده است. اما روشن است که به این دو درس بریده و منقطع از قبل و بعد نمی‌توان امید بست.
در رشته‌های تخصصی علوم حوزوی نیز، که در سایه همان تحولات شکل گرفت، از علوم حدیث خبری نیست؛ زیرا رشته‌های دایرشده عبارت است از: تبلیغ، کلام، تفسیر و علوم قرآن.

۴.۳ - مراکز دانشگاهی و علوم حدیث

در مراکز آموزشی دانشگاهی نیز گرچه برخی از درس‌ها در زمینه علوم حدیث در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی ایران وجود داشته است، که در این زمینه می‌توان از درس‌های استاد مدیر شانه چی در دانشگاه مشهد یاد کرد، ولی علوم حدیث، به عنوان یک گروه آموزشی، سابقه‌ای ندارد. در سال‌های اخیر، در برخی از دانشگاه‌ها، چون دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس، آن هم با عنوان علوم قرآن و حدیث، گروه‌های آموزشی چندی شکل گرفته که بسیار نوپاست. و دانشکده علوم حدیث شهر ری - که امیدهای بسیاری را متوجه خود کرده است - نیز هنوز در آغاز راه است و طبعا دارای ظرفیتی محدود. از این رو، جای صد افسوس است که تاکنون، آموزش در حوزه حدیث، به موازات پژوهش، حرکت نکرده است.

۴.۴ - اهل سنت و تعلیم علوم حدیثی

به نظر می‌رسد اهل سنت، چنان که در پژوهش، بویژه در سالیان اخیر، حرکت‌های پرشتابی داشته‌اند، در حوزه آموزش نیز جلوتر باشند.
یکی از رشته‌های درسی در نظامیه بغداد، علم الحدیث بود و عبدالوهاب فامی (م ۵۰۰ق) و خطیب تبریزی (م ۵۰۲ق) از استادان این درس بودند.
[۱۴] نورالله، کسائی، مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن، ۱۳۶۳، ص۱۳۵، تهران، امیرکبیر.
در سال ۷۲۸قمری، دارالقرآن و دارالحدیث تنکویه در دمشق تاسیس شد و ذهبی از مدرسان آن بود.
[۱۵] عبدالرحیم، غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ترجمه نورالله کسائی، ص۱۵۵، تهران، انتشارات یزدان، ر۱۳۶۴.
در الازهر، از سال ۱۹۳۶ میلادی، قانونی به تصویب رسید که پس از دوره ابتدایی تا مراحل پایانی تحصیل، حدیث، جزو درس‌ها قرارگرفت.
[۱۶] خفاجی، محمد عبدالمنعم، الازهر فی الف عام، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۵، بیروت - قاهرة، عالم الکتب - مکتبة اللباب الازهریة.

این نگاه به گذشته و گستره نیازها و پرسش‌های جدید، برنامه ریزان آموزشی وپژوهشی را فرامی خواند که حدیث و دانش‌های وابسته بدان را در برنامه‌ها جای دهند.
قرآن و حدیث، دو مصدر دین شناسی و مادر علوم اسلامی به شمار می‌روند و نباید در حاشیه برنامه‌های نهادهای تعلیمی و آموزشی قرارگیرند. نباید فرزندان، عرصه را بر مادر، تنگ کنند و آن را از صحنه به دور سازند یا در حاشیه قرار دهند.

۴.۵ - حاشیه نشینی حدیث

حاشیه نشینی حدیث، این ضرر را داشته که هنوز بسیاری از قلمروهای آن، به تعلیم، بلکه تحقیق، درنیامده است. روایات مربوط به معارف، اخلاق، آداب و رسوم و ادعیه و زیارات، هنوز بکر باقی مانده‌اند. حدیث، در حاشیه و به دنبال فقه و اصول، گام برمی دارد و تا آن جا بدان توجه می‌شود که فقه و اصول، دامن گسترده باشند.
بر پیروان سنت و عترت، فرض است که حدیث را در همه قلمروها و با همه دانش‌های بایسته آن، منظور کنند و آن را از انحصار منبر وعظ و کرسی فقه، خارج سازند.
به امید روزی که حدیث و دانش هایش جایگاهی شایسته در برنامه آموزشی حوزه‌ها به دست آورد و رشته‌ای تخصصی را به خود اختصاص دهد و مراکز آموزش عالی، به علوم حدیث، به عنوان یک گروه مستقل آموزشی بنگرند.


فعالیت‌های حدیثی دوره جدید؛ دانش‌های حدیثی؛ اقسام علوم حدیث


۱. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۱۴۲، قم، منشورات الرضی.    
۲. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۱۲۴، قم، منشورات الرضی.    
۳. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۱۳۶، قم، منشورات الرضی.    
۴. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۸۸، قم، منشورات الرضی.    
۵. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۵۸، قم، منشورات الرضی.    
۶. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۵۳۵، قم، اسماعیلیان.    
۷. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، الفهرست، ص۱۵۷، قم، منشورات الرضی.
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۴۵-۳۵۹ (۴۹ عنوان شرح).    
۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۱۱۱-۱۶۱ (۸۶ عنوان شرح).    
۱۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۰۵-۳۰۶ (۹ عنوان شرح).
۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۰۷- ۳۰۸ (۷ عنوان شرح).
۱۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۹۰-۱۴۷.    
۱۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۳۰۵-۳۱۹.    
۱۴. نورالله، کسائی، مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن، ۱۳۶۳، ص۱۳۵، تهران، امیرکبیر.
۱۵. عبدالرحیم، غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ترجمه نورالله کسائی، ص۱۵۵، تهران، انتشارات یزدان، ر۱۳۶۴.
۱۶. خفاجی، محمد عبدالمنعم، الازهر فی الف عام، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۵، بیروت - قاهرة، عالم الکتب - مکتبة اللباب الازهریة.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «پژوهش در علوم حدیث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۱۶.    





جعبه ابزار