پولیساریو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پولیساریو، عنوانِ تشکلی سیاسیـ نظامی برای استقلال صحرای غربی
آفریقا میباشد.
این عنوان کوتاه شده نام اسپانیایی جبهه مردمی برای آزادی
ساقیة الحمراء و
وادی الذهب است.
صحرای غربی آفریقا از ۹۱۵ تا ۹۳۰ق/ ۱۵۰۹ تا ۱۵۲۴م در اشغال
اسپانیا بود و از آن پس دولت
مراکش بر آنجا
حکومت داشت؛ اما دولت اسپانیا در حدود نیمه دوم
سده ۱۹م دوباره بر آنجا دست یافت.
این سرزمین با ۲۶۶ هزار کمـ ۲ وسعت، حدود ۳۰۰ هزار سکنه
مسلمان دارد.
علاقه اسپانیا به صحرای غربی از ۱۹۶۰م در پی کشف منابع نفت و فسفات در آنجا افزایش یافت و آن را در ۱۹۶۱م جزو خاک خود قلمداد کرد.
دولت مراکش نیز در همین
سال این سرزمین را متعلق به خود خواند.
پولیساریو را جانشین سازمانی به نام جنبش آزادی صحرا دانستهاند که در ۱۳۴۷ش/ ۱۹۶۸م توسط محمد سیدابراهیم بصیر، معروف به بصیری ایجاد گردیده بود. بصیری که روزنامهنگار و ساکن
رباط بود، روزنامهای به نام صحرای ما انتشار میداد و به شیوهای صلحآمیز، خواهان استقلال صحرا از اسپانیا بود.
جنبش آزادی صحرا را اسپانیاییها سازمان اسلامی میخواندند. این سازمان طرفدار پیوند صحرا به مراکش بود، اما با گذشت زمان و بروز پیشآمدهایی، خواهان
استقلال صحرا شد.
تحقق این خواسته بر اثر حوادثی که در ۲۷
خرداد ۱۳۴۹ش/۱۷ ژوئن ۱۹۷۰م پیش آمد، شتاب گرفت. در این روز در مقابل تظاهرات اسپانیاییها که خواستار الحاق صحرای غربی به
کشور خود بودند، تظاهراتی گستردهتر به وسیله جنبش آزادی به راه افتاد که از سوی نیروهای اسپانیایی سرکوب گردید و بسیاری زخمی و کشته و دستگیر شدند. این پیشآمد موجب شکست مبارزه صلحآمیز شد.
جنبش آزادی در ۱۹۷۱م با تجدیدنظر در شیوه
مبارزه، به جمعآوری جنگافزار پرداخت و در ۱۰ مه ۱۹۷۳ بهطور سری جبهه پولیساریو را تشکیل داد.
طبق مصوبات کنگره جنبش، پولیساریو سازمانی معرفی شد که با ویژگی عربی، اسلامی، آفریقایی خواهان مبارزه مسلحانه و
جنگ برای
آزادی صحرای غربی بود.
جوانان تحصیلکردهای از دانشگاههای مراکش و اسپانیا و نیز جوانان دیگری که در اردوگاههای فلسطینی آموزش دیده بودند، رهبری جبهه را عهدهدار شدند. کنگره همچنین
پرچمی با ۳ نوار افقی سیاه و سفید و سبز پیشنهاد کرد که یک مثلث سرخ در طرف دسته پرچم و یک هلال و یک ستاره سرخ در روی نوار سفید وسط با تلفیقی از پرچمهای عربی و ساف (سازمان آزادی بخش
فلسطین) داشت. اولین عملیات چریکی در ۲۰ مه همان سال انجام شد و این روز نام خود را به نشریه رسمی جبهه داد.
پولیساریو در آغاز فعالیت، از حمایت حزب مستضعفان
موریتانی و مقامات دولتی آن (که امیدوار بودند جبهه را تابع
سیاست خود سازند) و نیز پشتیبانی دولت لیبی، برخوردار بود. مرکز پولیساریو در دو سال اول فعالیت، در خاک
موریتانی قرار داشت و از همانجا به مراکز نظامی اسپانیا در صحرا حمله میکرد.
مرکز تشکیلات پس از دو سال به
الجزایر انتقال یافت.
دولتهای غیرمتعهد که در۱۹۷۰م از طرفهای متخاصم خواسته بودند به مردم صحرای غربی حق تعیین سرنوشت بدهند، در ۱۹۷۳م دوباره این خواسته را تکرارکردند.
در آغاز سال ۱۹۷۴م، نخستین بار هیئتی از صحرای غربی در الجزایر مورد استقبال قرارگرفت ودر همان حال، دولت مراکش اعلام کرد که مانع ایجاد دولتی مستقل در جنوب کشور خواهد شد.
کنگره دوم پولیساریو را که در
مرداد ۱۳۵۳/ اوت ۱۹۷۴ برگذار شد، حادثهای استثنائی در فعالیتهای آن دانستهاند. در این کنگره خطوط کلی برنامههای فکری، سیاسی و سازمانی تهیه گردید و برنامههای اصلی مبارزاتی طرحریزی شد.
درهمین زمان، دولت مراکش که از ۱۹۶۶م از اصل حق تعیین سرنوشت مردم صحرای غربی پشتیبانیکرده بود، اعلام داشت با همهپرسیای که منجر به استقلال صحرا شود، مخالف است. این دولت ماه بعد
تهدید کرد که موضوع را به دیوان داوری
لاهه میکشاند. اندکی بعد، به رغم صدور حکم دادگاه لاهه مبنی بر آنکه مردم صحرای غربی میتوانند سرنوشت خود را تعیینکنند، دولتهای مراکش و اسپانیا توافق کردند که پس از خروج نیروهای اسپانیایی از صحرا، تا ۲۸ فوریه ۱۹۷۶، این منطقه بین دو همسایه شمالی و جنوبی، یعنی مراکش و
موریتانی تقسیم گردد.
در اکتبر ۱۹۷۵گزارش هیئت تحقیق سازمان ملل متحد که در
بهار سال قبل به صحرای غربی
سفر کرده بود، انتشار یافت. به موجب این گزارش، مردم صحرا بهطور قاطع خواهان استقلال شناخته شدند و در میان جنبشهای سیاسی این سرزمین پولیساریو به طورکامل نماینده خواستههای مردم صحرای غربی معرفی گردید. این هیئت اجرای همهپرسی را پیشنهاد کرد
اما در اواخر همان سال نیروهای مراکش و
موریتانی به خاک صحرا رخنه کردند و در ماه نوامبر با جبهه پولیساریو عملاً وارد جنگ شدند. با آغاز جنگ، پولیساریو اهالی صحرا را به خروج از مناطق خطر
تشویق کرد و آنها را سازمان و اسکان داد.
چون مردم صحرا تا این زمان فاقد احساس وابستگی به یک بوم و بر ملی بودند، یکی از برنامههای پولیساریو تقویت حس ملی در میان آنان بود و این کار در اردوگاههای پناهندگان انجام میشد.
از اواخر فوریه ۱۹۷۶ بود که پولیساریو با جدیت به کار سیاسی پرداخت و به تشکیل و تأسیس نهادهای حکومتی دست زد و با بهرهگیری از پشتیبانی الجزایر، به طرح برنامهها و تأمین وسایل لازم برای یک مبارزه درازمدت توجه کرد.
در پایان فوریه همین سال، سازمان وحدت آفریقا، پولیساریو را به عنوان جنبش آزادی به رسمیت شناخت و اعلام کرد که بلافاصله پس از خروج نیروهای اسپانیا از صحرای غربی، تشکیل دولت جمهوری عربی دموکراتیک صحرا به عنوان حکومتی مستقل با حق هویت ملی به وسیله پولیساریو اعلام شده است.
کنگره سوم پولیساریو که تشکیل شد، اعلام کرد که
صلح و ثبات فقط پس از کسب استقلال ملی میسر خواهد بود.
از آن سو،
موریتانی بخشی از صحرای غربی را اشغال کرد، اما با عملیات نیروهای پولیساریو روبهرو شد، ولی چون تاب مشکلات جنگ را نداشت، در ۱۳۵۷ش/ ۱۹۷۸م پیمان ترک مخاصمه را پذیرفت و نیروهای خود را از آنجا بیرون برد و اعلام کرد که هیچ ادعایی بر صحرای غربی ندارد.
پس از خروج
موریتانی، نیروهای مراکشی جای آنها را گرفتند و دولت مراکش اعلام کرد که این کار را به درخواست ساکنان صحرا انجام داده است.
از ۱۹۷۶م، ۲۵ تا ۴۰٪ بودجه مراکش صرف جنگ با پولیساریو میشد که صدمات سنگینی بر
اقتصاد آن کشور وارد میکرد.
از اینرو، دولت مراکش در ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م اجرای همهپرسی را پیشنهاد کرد، در حالی که هرگونه مذاکره با پولیساریو را مردود میشمرد.
در فوریه ۱۹۸۰م دولت
جمهوری اسلامی ایران، جمهوری دموکراتیک عربیصحرا را به رسمیت شناخت.
در فوریه ۱۹۸۲ جمهوری دموکراتیک عربی صحرا به شورای وزیران سازمان وحدت آفریقا راه یافت ودر نوامبر ۱۹۸۴ به عضویت این سازمان پذیرفته شد، اما مراکش به عنوان اعتراض از آن کناره گرفت
و
موریتانی جمهوری صحرا را به رسمیت شناخت.
سازمان ملل متحد در ۱۹۹۱م قطعنامه برقراری آتشبس و اجرای همهپرسی در صحرای غربی را صادر کرد.
سرانجام، مراکش و پولیساریو درباره اجرای همهپرسی توافق کردند.
آتشبس در همین سال زیرنظر نمایندگان سازمان ملل متحد برقرار شد، ولی اجرای همهپرسی به سبب اختلاف نظرها همچنان به زمانی پس از رفع مشکلات موکول گردید.
برای اطلاعات بیشتر میتوان به این منابع مراجعه کرد:
۱- ژوبر، میشل، المغرب فی ظل یدیه، ترجمه هنری رغیب، پاریس/بیروت، ۱۹۸۷م؛
۲- سریع القلم، محمود، نظام بینالملل و مسئله صحرای غربی، تهران، ۱۳۶۹ش؛
۳- گلشن، محمدرسول، انقلاب صحرا، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱) بالت،ا پل، مغرب بزرگ، ترجمه عباس آگاهی، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲) شامی، علی، الصحراء الغربیة، بیروت، ۱۹۸۰م.
(۳) فیشتریوس، اریک، جبهه پولیساریو، ترجمه مجید نوحی، تهران، ۱۳۵۹ش.
(۴) قضیة الساقیة الحمراء و وادی الذهب، الجزایر، حزب جبهة التحریر الوطنی.
(۵) مراد، محمدعدنان، المجتمعات الافریقیة، دمشق، ۱۹۹۵م.
(۶) Africa، South of the Sahara ۱۹۹۸، London، ۱۹۹۸.
(۷) Damis J، Conflict in Northwest Africa، Stanford، ۱۹۸۳.
(۸) Fage J D، A History of Africa، London، ۱۹۸۸.
(۹) Mauritania، History، Polisario Problem، www arab net /Mauritania/history/ma _ polisario html.
(۱۰) Perkins K J، Western Sahara، School discovery com/ homeworkhelp/worldbook/ atozgeography/ w/۵۹c.
(۱۱) Western Sahara، Encyclopedia، www encyclopedia com/articlesnew/۱۳۷۷۴ History htm۱.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پولیساریو»، شماره۵۵۷۷.