• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پنجه مریم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پَنْجه مَرْیَم، نام فارسی گیاه خودرو و پایدار بخور مریم در طب سنتی می‌باشد.



در سبب نام‌گذاری این گیاه و انتساب آن به مریم گفته‌اند که چون در بیابان حضرت مریم (علیهاالسلام) را دردزایمان گرفت، در زیر درخت خرمایی گیاه خودرویی را چنگ زد و در پنجه خود گرفت و فشرد تا حضرت عیسی (علیه‌السلام) را به دنیا آورد. از آن‌رو، این گیاه به نام او شهرت یافته است.
[۱] Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
[۲] تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ذیل بخور مریم، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
[۳] تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ذیل پنجه مریم، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
[۴] آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۵] شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۳۴، حاشیه ۲، تهران، ۱۳۶۳ش.

در فرهنگ پزشکی اسلامی و فرهنگ و ادب فارسی گیاهانی چند از نوع سیکلامِن (در زبان عامه سیکلَمه) و پارثنیوم به پنجه مریم یا شجره مریم معروف‌اند.
[۶] زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۳۶۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۷] Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، ج۱، ص۱۷۵، Tehran، ۱۹۷۰.
آن را چنگ مریم هم نامیده‌اند.
[۸] انجو شیرازی، حسین بن حسن، فرهنگ جهانگیری، ج۳، ص۵۰۷، به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، ۱۳۵۱ش.
[۹] فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
[۱۰] کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۱۱] شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۳۴، تهران، ۱۳۶۳ش.

در متون دارو پزشکی اسلامی کهن گیاهانی مانند بَنْجَنْگُشْت (پنج انگشت، صورت عربی آن فنجنکشت و بنجنکشت)، شجره مریم، کَفّ مریم (دست مریم)، کَفّ العَذراء (دست دوشیزه، کنایه از مریم عذرا یا مریم باکره)، کف عائشه، کف الکلب، کف الاسد، کف السَبُع و... را نیز به گیاه بخور مریم اطلاق کرده‌اند.
[۱۲] انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۲۷۳، قاهره، ۱۳۰۲ق.
[۱۵] حکیم مؤمن، محمد، تحفه، ج۱،ص۴۴، تهران، ۱۴۰۲ق.
[۱۶] غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

برخی از گیاهان، به ویژه پنجنگشت را گیاهانی جدا از بخور مریم یا پنجه مریم باید دانست.
[۱۷] ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، الرسالة ‌الالواحیة، ج۱، ص۱۴۱، به کوشش یسریٰ عبدالغنی عبدالله، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
اعلم
[۱۹] اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۸، تهران، ۱۳۸۱ش.
پنجه مریم را ترجمه کف مریم عربی و غیر از بخور مریم می‌داند.


پنجه مریم یا بخور مریم گیاهی است علفی به نام سیکلامن از خانواده پریمولاسه (primulaceae/cyclammen europaeum) و از تیره پامچال.
[۲۰] عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۳، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۲۱] دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۱۴۱۱.
این گیاه ساقه‌ای غده‌ای و زیرزمینی و برگ‌هایی پهن و قلبی شکل یا کناره دندانه‌دار به رنگهای سبز روشن یا نقره‌ای، و گل‌هایی سرخ و سرنگون در میان برگ‌ها دارد و از این‌رو، در فارسی به گل نگونسار هم معروف است.
[۲۲] زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۳، تهران، ۱۳۴۷ش.
[۲۳] Americana، ج۸، ص۳۶۱.
[۲۴] ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۱، ص۸۲ برای شرح این گیاه، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.

از این گیاه ۱۲ نوع شناخته شده است.
[۲۵] Americana، ج۸، ص۳۶۱.

مایرهوف براساس نوشته گیاه ـ داروشناسان اسلامی بخور مریم و شجره مریم را به ۱۰ نوع گیاه مختلف مانند آذریون، کف‌الاسد، عرطنیثا و... اطلاق کرده است.
[۲۶] امیری، منوچهر، فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار، ج۱، ص۵۲، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۲۷] اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ش.

مشهورترین نوع این گیاه در آمریکا می‌روید که به آن سیکلامن پرسیکوم (cyclamen persicum) (پارسی) می‌گویند.
[۲۸] Americana، ج۸، ص۳۶۱.

پنجه مریم یا بخور مریم در انگلستان به نان خوک (sowbread) معروف است
[۲۹] Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
[۳۰] Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
[۳۱] Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، ج۱، ص۱۷۵، Tehran، ۱۹۷۰.

«خُبزالخنزیر» (نان خوک) «خیز القرود» (نان بوزینگان) در شام، «خبز المشایخ» (نان پیران) در آفریقا.
[۳۲] انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۶۹، خُبزالخنزیر (نان خوک) خیز القرود (نان بوزینگان) در شام، >خبز المشایخ (نان پیران) در افریقا، قاهره، ۱۳۰۲ق.
[۳۳] انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۱۳۷، قاهره، ۱۳۰۲ق.
[۳۴] Dioscorides C، Materia Medica…، ج۱، ص۷۹، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
[۳۶] میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، ج۱، ص۲۰۸، تهران، ۱۳۷۳ش.

مردم جزیره ابن‌ عمر در عراق آن را عرطنیثا.
[۳۷] بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۱۷، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
[۳۸] ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۱، ص۸۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
[۳۹] ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۲، ص۴۵۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
[۴۰] ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۳۲، که عرطنیثا را همان خبزالقرود دانسته است، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
مردم اندلس جرجریتیه،
[۴۱] ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
مردم مصر حب‌الغول، و اهل مغرب کافوریه می‌نامیده‌اند. نام بخور مریم را دیسقوریدس
[۴۳] Dioscorides C، Materia Medica…، ج۱، ص۷۹، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
به زبان
[۴۴] ققلامینوس
، (kuklaminos) و ابن میمون
[۴۵] ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
قوقلامیتوس آورده‌اند و با شجره مریم که آن را نیز فقلامینوس خوانده‌اند
[۴۶] ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۲، ص۴۵۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
متفاوت دانسته و گفته‌اند که چون برگ آن به شکل پنجه است، آن را «کف الاسد» هم خوانده‌اند.
ابن میمون
[۴۷] ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۳۳، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
و انطاکی
[۴۸] انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۲۷۳، قاهره، ۱۳۰۲ق.
کف الجذماء (دست جذام‌دار) را گیاه پنجنگشت دانسته‌اند و ابن بیطار پنجنگشت را نام فارسی کف‌مریم یا اصابع صفر شناخته است. برخی پنجنگشت را همان بِنْطافلون (به معنای ۵ برگ) دانسته‌اند.
[۵۰] ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.

شماری از قدما گیاه اسفند یا حرمل را نیز بخور مریم یا پنجه مریم پنداشته‌اند، در صورتی که بیرونی در الصیدنه این انتساب را نادرست می‌داند.
[۵۱] بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۱۷، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.



این گیاه را از گیاهان بومی منطقه قفقاز و مدیترانه دانسته‌اند.
[۵۳] Americana، ج۸، ص۳۶۱.
در ایران بیش‌تر در نواحی کوهستانی
[۵۴] زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۴، تهران، ۱۳۴۷ش.
شمال کشور مانند گرگان، گیلان، مازندران، و نواحی غرب مانند کردستان می‌روید.
[۵۵] عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۳ -۳۴ برای اطلاع تفصیلی از پراکندگی این گیاه در شمال و غرب ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
بیابان‌ها و تپه‌های سرزمین عربستان را نیز از رویشگاه‌های این گیاه نام برده‌اند.
[۵۶] Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
پلینی جاهای سایه‌دار را محل رویش سیکلمان می‌داند.
[۵۷] Pliny، Natural History، ج۷، ص۲۲۱، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.



از دیرباز پنجه مریم در زمره گیاهان دارویی شناخته شده بوده است.

۴.۱ - طبیعی‌دان‌ها

گیاه ـ دارو پزشکان جهان‌باستان و جامعه‌های ایرانی ـ اسلامی با این گیاه آشنایی داشتند و به تجربه به خواص سودمند و زیان‌رسان اجزاء آن مانند ساقه، ریشه، برگ و گل در کاربردهای پزشکی پی برده بودند. با نگاهی گذرا به متون گیاه ـ دارونامه‌ها و پزشکی نامه‌ها می‌توان با خواص دارویی ـ درمانی و چگونگی کاربرد این گیاه آشنا شد.
پلینی طبیعی‌دان رومی سده نخست میلادی به سودمندی ریشه سیکلمان در رفع گزیدگی‌های هر نوع ماری اشاره دارد و می‌نویسد که ریشه گیاه کیفیت سمی دارد و اگر زن آبستن پا روی آن بگذارد، سقط‌ جنین خواهد کرد.
[۵۸] Pliny، Natural History، ج۷، ص۲۲۱، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.


۴.۲ - پزشکان جهان اسلام

پزشکان جهان اسلام نیز کاربرد اجزاء مختلف این گیاه را در درمان برخی بیماری‌ها سودمند می‌دانستند.
ابومنصور هروی
[۵۹] هروی، ابومنصور موفق، ج۱، ص۵۹، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۴۶ش.
خواص درمانی آن را چنین آورده است:
از میان بردن جراحت‌ها و گشودن خوک (واژه فارسی خنزیر یا خنازیر: غده‌های چرکین زیر گلو)، نرم کردن اندام و گشودن عصبِ بر یکدیگر افتاده، کاستن و دفع آب جمع شده در چشم و از میان بردن تاریکی چشم با کشیدن بخور مریم آمیخته با انگبین اندر چشم، پاک کردن مغز با چکاندن آن در بینی، از میان بردن صُداع (سردرد) که از سردی بُوَد، گشودن حیض و افکندن کودک از راه کاربرد شیاف آن، بیرون کردن یرقان همراه عرق از بدن و زدودن کَلَف (ظاهراً کَک و مَک) و نَمَش
[۶۰] ، امیری، منوچهر، ج۱، ص۵۰۷ لکه‌های سرخ و سیاهی که روی پوست ظاهر گردد و آن را کنجده خوانند، فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار، تهران، ۱۳۵۳ش.
و درمان داءالثعلب (بیماری ریزش موی سر و ابرو و ریش و برهنه شدن پوست آن‌ها).
از خواص درمانی دیگر گیاه پنجه مریم می‌توان به درمان زکام با بوییدن بخور آن،
[۶۱] اسحاق بن سلیمان، الاغذیة و الادویة، ج۱، ص۴۳۱، به کوشش محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
آسان کردن درد زایش با برداشتن فرزجه (پرزجه: شیاف) آن،
[۶۲] ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، القانون، ج۳، ص۵۸۴، بیروت، ۱۴۰۳ق.
افزودن بول و گشودن طمث، قطع جریان خون بواسیر با گذاشتن ضماد گیاه بر آن، رفع اورام مقعد، زخم‌ها، غدد و ورم‌های دیگر، تسکین درد نیش حشرات
[۶۳] غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۳۴۴، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و دفع قولنج با حقنه (اماله) کردن
[۶۴] اخوینی، ربیع، هدایة المتعلمین، ج۱، ص۴۳۴، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.

برای اطلاعات بیش‌تر درباره خواص درمانی و کاربرد این گیاه در متون گیاه ـ دارویی قدیم،
[۶۵] ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۳، ص۴۸-۸۵، قاهره، ۱۲۹۱ق.
[۶۶] غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶۷] انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۶۹، قاهره، ۱۳۰۲ق.
[۶۸] حکیم مؤمن، محمد، تحفه، ج۱، ص۴۴، تهران، ۱۴۰۲ق.
نویسندگان گیاه ـ دارو پزشکی معاصر نیز به خواص درمانی و کاربردهای طبی این گیاه در درمان برخی بیماری‌ها اشاره کرده‌اند.
[۶۹] زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۴، تهران، ۱۳۴۷ش.
[۷۰] عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۴، تهران، ۱۳۷۹ش.



در فرهنگ عامه هر گیاه به ذات خود مقدس و از لحاظ معنوی ارزشمند و معتبر نیست. ارزش قدسیانه گیاهان به رابطه و پیوند آن‌ها به شخصی مقدس، به یک نمونه مثالی و یا مجموعه‌ای از اعمال آیینی و تکرار عباراتی که می‌پندارند گیاهان را از عالم مادی غیرمقدس جدا می‌کند، وابسته است.
[۷۱] ، Eliade M، ج۱، ص۲۹۶ برای موضوع، Patterns in Comparative Religion، tr R Sheed، London، ۱۹۷۱.

گیاهانی که مردم آن‌ها را دارای نیروی ورای طبیعی و خاصیت‌های جادویی ـ درمانی می‌پندارند، به قدیسان پیوند می‌دهند.
[۷۲] بلوکباشی، علی، یادداشت‌های مؤلف.
به نظر وسترمارک نیروی سود رسان‌گیاه زمانی مقدس و برکت‌زا به شمار می‌آید که به آن همچون نیرویی کم‌وبیش رازآمیز، حیرت‌انگیز و اعجاب‌آور و «ورای طبیعی» نگریسته شود و نه همچون نیرویی عادی، متعارف و «خاکی».
[۷۳] Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، ج۱، ص۱۱۹، Amsterdam، ۱۹۷۳.

در جهان اسلام حضرت مریم (علیهالسلام) را مانند حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پاک و مقدس و برکت‌زا می‌انگارند و زنان هنگامی که مشکل و نیازی دارند، معمولاً به او نیز همچون حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) متوسل می‌شوند. مثلاً زنان مسلمان و مسیحی سترون برای از میان بردن بیماری نازایی خود به «حمام سِتّی مریم» (حمام مریم‌بانو) در قدس، نزدیک دروازه استفن مقدس می‌روند، به این باور که حضرت مریم در آن حمام خود را شسته است.
[۷۴] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.

ارزش و اعتبار قدسیانه و پیشگیرانه گیاه پنجه مریم، هم به سبب ارتباط این گیاه با عدد ۵ و هم به سبب پیوندش با دست یا پنجه حضرت مریم (علیه‌السلام)، عذرای مقدس است.
۵ در میان مردم برخی سرزمین‌های مسلمان‌نشین، همچون دوره باستان با توجه به آن‌که پنجه دست همچون عامل دفاعی در برابر چشم‌زخم به کار می‌رفته، ارزش جادویی داشته است. یکی از روشهای کارآمد برای دفاع در برابر چشم‌بد میان مردم، به ویژه میان مردم افریقای شمالی و برخی بخش‌های خاورمیانه، دراز کردن دست راست با پنجه‌های گشوده به سوی کسی است که احتمال می‌رود آسیبی از نگاهش برسد.
[۷۵] EI ۲، ج۴، ص۱۰۰۹.
[۷۶] Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، ج۱، ص۲۷، Amsterdam، ۱۹۷۳.

هرچند تصور می‌رود که به کار بردن پنجه مریم برای دور کردن چشم بد پیشینه خیلی درازی نداشته باشد، اما استفاده از آن همچون تهویذ یا افسونِ زایش به هنگام زایمان زن به کار می‌رفته است.
[۷۸] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
در خواص جادویی تعویذ پنجه مریم نوشته‌اند که برای آسان‌زایی زن آبستن پنجه مریم را در پیش روی او در آب اندازند و بخیسانند
[۷۹] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
[۸۰] به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
و یا آب آن را به زن بنوشانند
[۸۱] Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
و یا هنگام خیساندن اذان گویند.
[۸۲] هدایت، صادق، نیرنگستان، ج۱، ص۳۵، تهران، ۱۳۳۴ش.

همان‌طور که گیاه پنجنگشت را نماد «کاهش شهوت» دانسته و نوشته‌اند که زاهدان ترسا بر فرشی که از گیاه پنجنگشت سازند، نشینند و در سفر نیز عصایی از چوب آن در دست گیرند، به این باور که از «قوت شهوات» آن‌ها بکاهد
[۸۳] بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۵۴، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
پنجه مریم (سیکلامن) را نماد شهوت دانسته‌اند و گفته‌اند که در قدیم از ریشه آن آشام عشق می‌ساختند.
[۸۴] هال، جیمز، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب، ج۱، ص۲۸۲، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، ۱۳۸۰ش.



گیاهان دیگری نیز هستند که به حضرت مریم مقدس منتسب‌اند و به نام او نامیده می‌شوند. در میان این گیاهان این نمونه‌ها را که پیش‌تر به برخی از آن‌ها اشاره شد، می‌توان یاد کرد:
۱- کف مریم (دست مریم)، یکی از انواع ویتکس(vitex)
[۸۵] زریاب، عباس، ج۱، ص۳۶۸، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، حاشیه ۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
که در میان مسلمانان به کف فاطمه شهرت دارد. این گیاه را در مصر به نام کف مریم و یا کف فاطمه بنت‌النبی (صلی‌الله‌علیها) می‌فروشند. هنوز هم این گیاه را در مصر می‌توان یافت، لیکن کاربرد عمومی آن ظاهراً منسوخ شده است.
[۸۶] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.

۲- کف العَذراء،( anastatica hierochuntia, cruciferae) دانه‌های خشکی که در صحراها پراکنده است و سال‌ها دوام می‌یابد. این دانه‌ها به مشت دست شباهت دارند و همچون تعویذ در برابر چشم بد به کار می‌رفته است. این گیاه را کنده‌کاری و نقاشی می‌کنند یا همچون طلسم به کار می‌برند ودر جهان اسلام به کف فاطمه معروف است.
[۸۷] EI ۲، ج۴، ص۱۰۰۹.
[۸۸] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.

۳- نِوَند یا نیوند، گیاهی از انواع حرمل یا اسفند که به عربی حب المِحلب خوانده می‌شود. این گیاه نیز به حضرت مریم (علیه‌السلام) منتسب است و به «نیوندمریم» شهرت دارد.
[۸۹] تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ج۴، ص۲۲۴۰، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.

۴- مریمیه یا مِرامیه، گیاهی خوشبو که گفته‌اند رایحه خود را از حضرت مریم به هنگامی که پیشانی را با برگ‌های آن پاک کرد، گرفته است.
[۹۱] EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.



(۱) آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۲) ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، قاهره، ۱۲۹۱ق.
(۳) ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، الرسالة ‌الالواحیة، به کوشش یسریٰ عبدالغنی عبدالله، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۴) ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، القانون، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۵) ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
(۶) ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
(۷) هروی، ابومنصور موفق، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۸) اخوینی، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.
(۹) اسحاق بن سلیمان، الاغذیة و الادویة، به کوشش محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۱۰) اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۱۱) امیری، منوچهر، فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۱۲) انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، قاهره، ۱۳۰۲ق.
(۱۳) تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
(۱۴) بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۱۵) حکیم مؤمن، محمد، تحفه، تهران، ۱۴۰۲ق.
(۱۶) دایرة المعارف فارسی.
(۱۷) زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۱۸) زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۹) شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۰) عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۲۱) غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۲۲) انجو شیرازی، حسین بن حسن، فرهنگ جهانگیری، به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، ۱۳۵۱ش.
(۲۳) تتوی، عبدالرشید، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲۴) قرآن مجید.
(۲۵) کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۲۶) گلریز، محمدعلی، مینودر، قزوین، ۱۳۶۸ش.
(۲۷) لغت ‌نامه دهخدا.
(۲۸) میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۹) هال، جیمز، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۳۰) هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، ۱۳۳۴ش.
(۳۱) بلوکباشی، علی، یادداشت‌های مؤلف.
(۳۲) Americana.
(۳۳) Dioscorides C، Materia Medica…، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
(۳۴) Donaldson B A، The Wild Rue، London، ۱۹۳۸.
(۳۵) EI ۲.
(۳۶) Eliade M، Patterns in Comparative Religion، tr R Sheed، London، ۱۹۷۱.
(۳۷) Pliny، Natural History، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.
(۳۸) Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، Tehran، ۱۹۷۰.
(۳۹) Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، Amsterdam، ۱۹۷۳.
(۴۰) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.


۱. Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
۲. تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ذیل بخور مریم، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
۳. تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ذیل پنجه مریم، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
۴. آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۵. شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۳۴، حاشیه ۲، تهران، ۱۳۶۳ش.
۶. زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۳۶۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
۷. Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، ج۱، ص۱۷۵، Tehran، ۱۹۷۰.
۸. انجو شیرازی، حسین بن حسن، فرهنگ جهانگیری، ج۳، ص۵۰۷، به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، ۱۳۵۱ش.
۹. فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
۱۰. کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ۱۳۴۸ش.
۱۱. شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۳۴، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۲. انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۲۷۳، قاهره، ۱۳۰۲ق.
۱۳. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۳، ص۵۵، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۱۴. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۴، ص۷۴، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۱۵. حکیم مؤمن، محمد، تحفه، ج۱،ص۴۴، تهران، ۱۴۰۲ق.
۱۶. غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۱۷. ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، الرسالة ‌الالواحیة، ج۱، ص۱۴۱، به کوشش یسریٰ عبدالغنی عبدالله، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
۱۸. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۱۱۵، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۱۹. اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۸، تهران، ۱۳۸۱ش.
۲۰. عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۳، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۱. دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۱۴۱۱.
۲۲. زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۳، تهران، ۱۳۴۷ش.
۲۳. Americana، ج۸، ص۳۶۱.
۲۴. ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۱، ص۸۲ برای شرح این گیاه، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
۲۵. Americana، ج۸، ص۳۶۱.
۲۶. امیری، منوچهر، فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار، ج۱، ص۵۲، تهران، ۱۳۵۳ش.
۲۷. اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ش.
۲۸. Americana، ج۸، ص۳۶۱.
۲۹. Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
۳۰. Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
۳۱. Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، ج۱، ص۱۷۵، Tehran، ۱۹۷۰.
۳۲. انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۶۹، خُبزالخنزیر (نان خوک) خیز القرود (نان بوزینگان) در شام، >خبز المشایخ (نان پیران) در افریقا، قاهره، ۱۳۰۲ق.
۳۳. انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۱۳۷، قاهره، ۱۳۰۲ق.
۳۴. Dioscorides C، Materia Medica…، ج۱، ص۷۹، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
۳۵. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۸۴، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۳۶. میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، ج۱، ص۲۰۸، تهران، ۱۳۷۳ش.
۳۷. بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۱۷، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
۳۸. ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۱، ص۸۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
۳۹. ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۲، ص۴۵۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
۴۰. ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۳۲، که عرطنیثا را همان خبزالقرود دانسته است، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۴۱. ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۴۲. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۳، ص۵۵، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۴۳. Dioscorides C، Materia Medica…، ج۱، ص۷۹، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
۴۴. ققلامینوس
۴۵. ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۴۶. ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، ج۲، ص۴۵۲، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
۴۷. ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۳۳، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۴۸. انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۲۷۳، قاهره، ۱۳۰۲ق.
۴۹. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۴، ص۷۴، قاهره، ۱۲۹۱ق.    
۵۰. ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۹، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۵۱. بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۱۷، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
۵۲. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۴۱۰، اسفند.    
۵۳. Americana، ج۸، ص۳۶۱.
۵۴. زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۴، تهران، ۱۳۴۷ش.
۵۵. عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۳ -۳۴ برای اطلاع تفصیلی از پراکندگی این گیاه در شمال و غرب ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
۵۶. Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
۵۷. Pliny، Natural History، ج۷، ص۲۲۱، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.
۵۸. Pliny، Natural History، ج۷، ص۲۲۱، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.
۵۹. هروی، ابومنصور موفق، ج۱، ص۵۹، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۴۶ش.
۶۰. ، امیری، منوچهر، ج۱، ص۵۰۷ لکه‌های سرخ و سیاهی که روی پوست ظاهر گردد و آن را کنجده خوانند، فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار، تهران، ۱۳۵۳ش.
۶۱. اسحاق بن سلیمان، الاغذیة و الادویة، ج۱، ص۴۳۱، به کوشش محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۶۲. ابن سینا، حسین بن عبد‌اللّه، القانون، ج۳، ص۵۸۴، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۶۳. غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۳۴۴، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۶۴. اخوینی، ربیع، هدایة المتعلمین، ج۱، ص۴۳۴، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.
۶۵. ابن بیطار، عبدالله، الجامع ‌لمفردات ‌الادویة و الاغذیة، ج۳، ص۴۸-۸۵، قاهره، ۱۲۹۱ق.
۶۶. غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۶۷. انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، ج۱، ص۶۹، قاهره، ۱۳۰۲ق.
۶۸. حکیم مؤمن، محمد، تحفه، ج۱، ص۴۴، تهران، ۱۴۰۲ق.
۶۹. زرگری، علی، گیاهان دارویی، ج۲، ص۲۸۴، تهران، ۱۳۴۷ش.
۷۰. عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آن‌ها، ج۶، ص۳۴، تهران، ۱۳۷۹ش.
۷۱. ، Eliade M، ج۱، ص۲۹۶ برای موضوع، Patterns in Comparative Religion، tr R Sheed، London، ۱۹۷۱.
۷۲. بلوکباشی، علی، یادداشت‌های مؤلف.
۷۳. Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، ج۱، ص۱۱۹، Amsterdam، ۱۹۷۳.
۷۴. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
۷۵. EI ۲، ج۴، ص۱۰۰۹.
۷۶. Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، ج۱، ص۲۷، Amsterdam، ۱۹۷۳.
۷۷. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۵۵۷، پنجه.    
۷۸. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
۷۹. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
۸۰. به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۸۱. Donaldson B A، The Wild Rue، ج۱، ص۲۷، London، ۱۹۳۸.
۸۲. هدایت، صادق، نیرنگستان، ج۱، ص۳۵، تهران، ۱۳۳۴ش.
۸۳. بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ج۱، ص۱۵۴، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
۸۴. هال، جیمز، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب، ج۱، ص۲۸۲، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، ۱۳۸۰ش.
۸۵. زریاب، عباس، ج۱، ص۳۶۸، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، حاشیه ۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
۸۶. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
۸۷. EI ۲، ج۴، ص۱۰۰۹.
۸۸. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.
۸۹. تبریزی، محمدحسین بن خلف، ‌برهان قاطع، ج۴، ص۲۲۴۰، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
۹۰. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۴۱۰، اسفند.    
۹۱. EI ۲، ج۶، ص۶۳۱.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پنجه مریم»، شماره۵۵۵۹.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار