وقع (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَقَع (به فتح واو و قاف) و
وُقوع (به ضم واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای ثبوت و سقوط است.
وَقَع و
وُقُوع به معنای ثبوت و سقوط است. واقعه در شدائد و ناگواریها به کار رود.
این دو معنی در
قاموس و
اقرب نیز گفته شده است.
آن را
وجوب نیز معنی کردهاند و هر سه معنی مورد تصدیق
قرآن مجید است.
(وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ) «هر که از خانه خود در حال
هجرت بسوی
خدا و رسول خارج شود، سپس
مرگ او را دریابد پاداش او بر خدا حتمی و ثابت است.»
در
مجمع نقل شده: چون آیات هجرت نازل شد مردی از مسلمانان بنام
جندب بن ضمره که در
مکه بود آیات را شنیده، گفت: به خدا من از آنان نیستم که قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نیرو دارم، با آنکه به شدت مریض بود به فرزندانش گفت: به خدا یک
شب هم در مکه نخواهم ماند میترسم در آن بمیرم. پسرانش او را به سریری گذاشته و به دوش کشیدند، چون به «
تنعیم» رسید
وفات کرد آیه، فوق در ماجرای او نازل گردید.
(وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا) «وعده
عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمی گردید.»
(وَ یُمْسِکُ السَّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَی الْاَرْضِ اِلَّا بِاِذْنِهِ) «آسمان را باز میدارد از اینکه به زمین بیفتد.»
(فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ) «چون او را پرداختم و از روحم در آن دمیدم سجدهکنان برای او بیفتید.» «قعوا» فعل امر جمع است.
(اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ) «آنگاه که حادثه مهیب واقع و حادث شود.»
(لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَةٌ) «در وقوع آن دروغی نیست.»
واقعه چنانکه از
راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنای حادثه شدید است.
شاید اطلاق این لفظ به علت ثبوت و حتمی بودن قیامت باشد. وقعة به معنای وقوع و ظهور و آمدن است.
(فَلا اُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ) «قسم به مواضع ستارگان.»
(وَ اِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ) «و اگر بدانید آن
سوگند بزرگی است.»
مواقع به معنای مواضع است که محل ایستادن نجوم باشد.
(وَ رَاَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا اَنَّهُمْ مُواقِعُوها) «گناهکاران آتش را میبینند و
یقین میکنند که در آن خواهند افتاد.» مراد از «مواقعون» ساقط شوندگانند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وقع»، ج۷، ص۲۳۴.