• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وغل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَغَلَ‌ (به فتح واو و غین) از واژگان نهج‌البلاغه به معنای داخل شدن بدون اذن و يا به طور مخفى است. از این مادّه یک مورد در نهج‌البلاغه آمده است.



وَغَلَ‌به معنای داخل شدن بدون اذن و يا به طور مخفى است واغل كسى را گويند كه با جمعى به طرف آب خوردن مى‌رود در حالی‌كه از آن‌ها نيست، و مرتّب او را كنار مى‌زنند.


موردی که در نهج‌البلاغه استفاده شده‌ به شرح ذیل می‌باشد.

۲.۱ - نامه ۴۴

آن‌حضرت شنيد كه معاویه به زیاد بن ابیه نامه مى‌نويسد و او را فريب مى‌دهد كه تو پسر ابو سفیان هستى حضرت در نامه خودش او را از فريب معاويه آگاه كرد و فرمود: در زمان عمر بن الخطاب ابو سفيان چيزى در زبان گفت كه با آن نسب ثابت نمى‌شود، هر كس به آن تمسک كند، مانند كسى است كه از جمعى نيست ولى به آب داخل شده و مرتب به عقب زده مى‌شود يا مانند كاسه و نحو آن است كه به جهاز شتر بسته‌اند و دائما در حركت است: «وَ قَدْ كانَ مِنْ أَبي سُفْيانَ في زَمَنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطّابِ فَلْتَهٌ مِنْ حَديثِ النَّفْسِ، وَ نَزْغَةٌ مِنْ نَزَغاتِ الشَّيْطانِ، لا يَثْبُتُ بِها نَسَبٌ، وَ لا يُسْتَحَقُّ بِها إِرْثٌ، وَ الْمُتَعَلِّقُ بِها كَالْواغِلِ الْمُدَفَّعِ، وَ النَّوْطِ الْمُذَبْذَبِ.» «ابوسفيان در زمان عمربن خطاب سخنى بيهوده و بدون اندیشه از پيش خود و با تحريكات شیطان مى‌گفت؛ ولى اين سخن آن‌قدر بى‌پايه است كه نه با آن نسب ثابت مى‌شود و نه استحقاق میراث مى‌رود. كسى كه به چنين سخنى متمسّک شود، همچون بيگانه‌اى است كه در جمع مى‌خوارگان وارد شود و بخواهد با آنان دم زند كه بالاخره همه آن را كنار مى‌زنند و از جمع خود منعش مى‌نمايند و يا همانند ظرفى است كه به بار مركبى بياويزند كه با حركت مركب همواره در تزلزل و اضطراب است.» (شرح‌های نامه: )


از این مادّه یک مورد در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۱۵۰.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۹۳.    
۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۸۰۰.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۴.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۷۷.    
۶. صالح، صبحی نهج البلاغه، ص۴۱۶، نامه ۴۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۱.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۹.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۰، ص۱۶۵.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۸۵.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وغل»، ج۲، ص۱۱۵۰.    






جعبه ابزار