• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وسم (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَسْم (بر وزن فلس؛ به فتح واو) از واژگان نهج‌البلاغه به معنای علامت گذاشتن است.
چند مورد از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.



وَسْم به معنای علامت گذاشتن است.
«وَسَم الشَّى‌ء وَسما.» يعنى آن را علامت گذارى كرد.
علامت را «سمه» گويند.
«توسّم» طلب علامت شى‌ء و تعريف آن است.


برخی از مواردی که در نهج‌البلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:


۲.۱ - سِماتُهُ - خطبه ۱ (درباره رسول الله)

درباره رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود:
«مَأْخوذاً عَلَى النَّبِيّينَ ميثَاقُهُ، مَشْهورَةً سِماتُهُ، كَريماً مِيلادُهُ.»
«كسى كه از همه پیامبران براى بشارت به آمدنش پيمان گرفته شده بود، نشانه هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود.» سماة جمع سمه به معنى علامت‌هاست.


۲.۲ - أَتَوَسَّمُكُمْ - خطبه ۴ (اهل بصره)

بعد از قتل طلحه و زبیر به اهل بصره فرموده:
«ما زِلتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَواقِبَ الغَدْرِ، وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الـمُغْتَرّينَ، سَتَرَني عَنْكُمْ جِلْبابُ الدّينِ.»
يعنى «پيوسته منتظر عواقب غدر شما بودم و شما را با زيور مغروران تخمين مى‌زدم، تا اين‌كه عمل به ظاهر دین كه داشتيد مرا از شما مستور و غافل كرد.» «اتوسّمكم» به معنى خیال مى‌كردم و تخمين مى‌زدم و تفرّس مى‌كردم است گويند:
«تَوَسّم الشَّى‌ء: تَخَيّله و تَفَرّسه.»


۲.۳ - المَوْسِمِ - نامه ۳۳ (توصیه به فرماندار مکه)

موسم: محلّ اجتماع، اكثر استعمال آن وقت اجتماع براى عمل حجّ است، آن فقط يک‌بار در «نهج البلاغه» آمده است. به حضرت خبر دادند كه معاویه عدّه‌اى جاسوس در موسم حج به مکّه فرستاده است لذا به قثم بن عباس فرماندار مكّه نوشت:
«أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْني بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُني أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى المَوْسِمِ أُناسٌ مِنْ أَهْلِ الشّامِ... فَأَقِمْ عَلَى ما في يَدَيْكَ قِيامَ الْحازِمِ الصَّلِيبِ.»
«جاسوس من در مغرب (شام) به من اطلاع داده كه در موسم حجّ عده‌اى از اهل شام به موسم فرستاده شده در كارت محكم و با احتياط باش.»


چند مورد از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۱۳۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۷۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۸۳.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۷۶۸.    
۵. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۳۵.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۸.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۴، خطبه ۱.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۱.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۴۰۶.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۴۰۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۲۲۹.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۶۸.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۱۶.    
۱۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۴۹.    
۱۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۳۵.    
۱۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۱، خطبه ۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۱.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۹۷.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۴۱.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۴۲۰.    
۲۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۳۱.    
۲۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۱۱.    
۲۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۵۷.    
۲۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۶۵.    
۲۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۰۶-۴۰۷، نامه ۳۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۳۵، نامه ۳۳.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۱۲.    
۲۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۱۲.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۰، ص۲۸.    
۳۰. هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۴۹.    
۳۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۱۳۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وسم»، ج۲، ص۱۱۳۶.    






جعبه ابزار