وسم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَسْم (بر وزن فلس؛ به فتح واو) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای علامت گذاشتن است. چند مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
وَسْمبه معنای علامت گذاشتن و «توسّم» به معنای طلب علامت شىء و تعريف آن است.
بعضی از مورد که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
درباره
رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
«إِلَى أَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً (صلیاللهعلیهوآله) لاِِنْجازِ عِدَتِهِ وَتَمامِ نُبُوَّتِهِ، مَأْخوذاً عَلَى النَّبِيّينَ ميثَاقُهُ، مَشْهورَةً سِماتُهُ، كَريماً مِيلادُهُ.»«به همين حال قرنها گذشت، و روزگاران سپرى شد؛ پدران در گذشتند و فرزندان جانشين آنها گرديدند، تا اينكه
خداوند سبحان، براى وفاى به وعده خود، و كامل گردانيدن
نبوّت،
محمّد صلیاللهعلیهوآله رسول خويش را
مبعوث ساخت؛ كسى كه از همه
پیامبران براى بشارت به آمدنش پيمان گرفته شده بود، نشانه هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود،.»
(شرح های خطبه:
)
بعد از
قتل طلحه و
زبیر به اهل
بصره فرموده:
«ما زِلتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَواقِبَ الغَدْرِ، وَأَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الـمُغْتَرّينَ، سَتَرَني عَنْكُمْ جِلْبابُ الدّينِ، وَبَصَّرَنيكُمْ صِدْقُ النِّيَّةِ، أَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ الحَقِّ في جَوادِّ الـمَضَلَّةِ، حيْثُ تَلْتَقونَ وَلا دَليلَ، وَتَحْتَفِرونَ وَلا تُميهونَ.»«من همواره منتظر عواقب مكر و خدعه شما بودم، و نشانههاى فريبخوردگان را در شما مشاهده مىكردم. تنها به خاطر استتار شما در پرده دين بود كه من از شما چشم پوشيدم، امّا صفاى دل، مرا از درون شما آگاهى مىداد. آن هنگام كه در جادههاى ضلالت سرگردان بوديد، راهنما و دليلى نمىيافتيد، شما را به جادههاى حق رهبرى كردم؛ تشنه رهبر بوديد و او را نمىيافتيد، من شما را به سرچشمه
حقيقى رهنمون شدم.»
(شرح های خطبه:
)
به حضرت خبر دادند كه
معاویه عدّهاى
جاسوس در موسم
حج به
مکّه فرستاده است لذا به
قثم بن عباس فرماندار مكّه نوشت:
«أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْني بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُني أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى المَوْسِمِ أُناسٌ مِنْ أَهْلِ الشّامِ، الْعُمْيِ الْقُلوبِ، الصُمِّ الاَْسْماعِ، الْكُمْهِ الاَْبْصارِ، الَّذينَ يَلْتَمِسونَ الْحَقَّ بِالبَاطِلِ ... فَأَقِمْ عَلَى ما في يَدَيْكَ قِيامَ الْحازِمِ الصَّلِيبِ.» «
جاسوس من از
بلاد غرب به من نوشته، عدّهاى از
اهل شام به
موسم حجّ فرستاده شدهاند (
معاویه آنها را فرستاده است) دستهاى كوردل كه گوششان از شنيدن
کلام حق كر و چشمشان كور است، به حق لباس
باطل مىپوشانند در كار خودت باش مانند محتاط قوى.»
(شرحهای نامه:
)
چند مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وسم»، ج۲، ص۱۱۳۶.