وتر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَتْر (به فتح واو و سکون تاء) و
وَتِر (به فتح واو و سکون تاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای فرد در مقابل شفع و زوج است.
وَتْر و
وَتِر به معنای فرد در مقابل شفع و زوج است.
(وَ الْفَجْرِ) «قسم به
فجر»؛
(وَ لَیالٍ عَشْرٍ) «و شبهای ده گانه»؛
(وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ) «و قسم به جفت و طاق.»
«وتر» در آیه به فتح واو و کسر آن خوانده شده و هر دو به یک معنی است. در
مجمع فرمود: اصل آن به معنی قطع است فرد را از آن وتر گویند که از غیر قطع شده و تنها مانده است.
(وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ اَعْمالَکُمْ) «خدا با شماست و اعمال شما را تنها و بیثواب نمیگذارد.» عمل بیثواب کانه عمل تنها مانده است چه تعبیر شگفتی!!! وتر در آن بمعنی نقص است «وَتَرَ ماله و حقّه: نقصه ایّاه»
در
جوامع الجامع فرموده: آن از «وَتَرْتُ الرّجل» است یعنی از او کسی را کشتم و در واقع آن ست که او را از مال یا کسانش تنها گذاشتم و جدا کردم. از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منقول است:
«مَنْ فَاتَهُ صَلَاةُ الْعَصْرِ فَکَاَنَّمَا وَتَرَ اَهْلَهُ وَ مَالَهُ»؛ «هر که
نماز عصر از او فوت شود گوئی از اهل و مالش تنها مانده است.»
(ثُمَّ اَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا کُلَّ ما جاءَ اُمَّةً رَسُولُها کَذَّبُوهُ) «سپس پیامبران خود را پشت سر هم فرستادیم هر وقت بامّتی پیامبر- شان آمد تکذیبش کردند.» تتری در اصل وتری است با واو، الف آن برای تانیث میباشد زیرا رسل به اعتبار جماعت مؤنّث است.
تتری به معنی پی در پی است یعنی فردی بعد از فردی. در
مصباح گفته: «جاءُوا تَتْرَی ایْ مُتَتابعینَ وَتْراً بَعْدَ وَتْرٍ»
در
نهج البلاغه خطبه ۱۶۳ در باره
طاووس فرموده:
«وَ قَدْ یَنْحَسِرُ مِنْ رِیشِهِ وَ یَعْرَی مِنْ لِبَاسِهِ فَیَسْقُطُ تَتْرَی وَ یَنْبُتُ تِبَاعاً»؛ «گاهی از پرهایش کنار و از لباسش عریان میشود پرهایش پی در پی میافتد و پشت سر آن میروید.»
در
اقرب الموارد گوید: صحیح آن ست: تواتر بین اشیاء در صورتی صادق است که میان آنها مهلتی و فترتی بوده باشد و اگر متصل باشند آن را مدارکه گویند.
علی هذا لفظ «تَتْرا» مفید آن ست که میان پیامبران زمانهائی فاصله بوده است و «تتری» را با تنوین «تتراً» و با الف «تَتْرا» هر دو خواندهاند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وتر»، ج۷، ص۱۷۸.