وارِد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وارِد: (فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ) «وارِد» به معناى آبآور، در اصل از «
ورود» گرفته شده كه معناى آن- همان گونه كه «
راغب» در «
مفردات» گفته- قصد آب كردن است،
هر چند بعداً توسعه يافته و به هر ورود و دخولى گفته شده است.
(وَجَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ) (و در همين حال كاروانى فرا رسيد؛ و مأمور
آب را فرستادند (تا آب بياورد)؛ او دلو خود را در
چاه افكند؛ ناگهان صدا زد: مژده باد! اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى!) و او را به عنوان كالايى از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مىدادند، آگاه بود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: راغب در مفردات گفته
: ورود در اصل لغت به معناى آب طلب كردن بوده و بعدها در غير آن هم استعمال شده است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وارِد»، ص۶۰۳.