• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واخواهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واخواهی از احکام غیابی، یکی از روش‌های اعتراض به آراء دادگاه‌ها، به شکایتی گفته می‌شود که محکومٌ‌علیه غائب ـ شخصی که غیر حضوری محکوم شده است ـ نسبت به حکم غیابی در دادگاهی که حکم را صادر کرده است، مطرح می‌کند. نوشتار حاضر مفهوم، مهلت آن، معاذیر قانونی، آثار و ... را پی می‌گیرد.



واخواهی از نظر لغوی حاصل مصدر واخواندن به معنای اعتراض است. این واژه که معادل کلمه اعتراض است توسط فرهنگستان برگزیده شده است. اعتراض نیز به معنای خرده گرفتن، انگشت بر حرف نهادن و ایراد گرفتن است. واخواهی در اصطلاح به شکایتی اطلاق می‌شود که محکوم‌علیه غایب نسبت به حکم غیابی در دادگاه صادر کننده حکم مطرح می‌کند. واخواهی یک طریق عدولی رسیدگی به شکایت از احکام است زیرا بر اثر آن دعوا برای بررسی مجدد به دادگاه صادر کننده حکم برمی‌گردد تا در صورت وجود اشتباه آن را فسخ و الا استوار کند.


۱. در صورت ابلاغ حکم به صورت واقعی برای افراد مقیم ایران ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ حکم و برای افراد مقیم خارج ۲ ماه از تاریخ ابلاغ حکم می‌باشد.
۲. اگر ابلاغ به صورت قانونی باشد:
الف) در صورت اطلاع از مفاد حکم برای مقیمان ایران ۲۰ روز و برای افراد مقیم خارج ۲ ماه می‌باشد.
ب) در صورت عدم اطلاع و قبول دادگاه، محکوم‌علیه می‌تواند دادخواست واخواهی تقدیم کرده که مانع اجرای حکم می‌شود.
۳. در صورت وجود معاذیر قانونی:
الف) اگر دادگاه عذر را قبول کرد قرار قبولی دادخواست صادر و اجرای حکم متوقف می‌شود.
ب) اگر دادگاه عذر را قبول نکرد، قرار رد دادخواست را صادر می‌کند.
۴. در صورت حجر، ورشکستگی و... محکوم‌علیه، از تاریخ ابلاغ به قائم مقام یا نمایندگان محکوم‌علیه می‌باشد.


۱. فرضی که مانع حرکت است با گواهی پزشک و شهادت گواهان.
۲. فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد.
۳. حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق.
۴. توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
اگر در رسیدگی به پرونده‌ای، خوانده یا وکیل و یا نماینده او در هیچ‌یک از جلسات حضور نداشته و لایحه‌ای هم به دادگاه ارسال نکرده باشند و ابلاغ هم واقعی نباشد، حکم صادر شده از طرف دادگاه، صفت غیابی بودن را داراست.
تذکر ۱: غیابی بودن مختص حکم است و قرار غیابی نداریم.
تذکر ۲: در حکم غیابی حضور و عدم خوانده ملاک است نه خواهان.
تذکر ۳: حکم در صورتی غیابی است که جزاً یا کلاً علیه خوانده باشد.


۱. اثر تعلیقی بر اجرای حکم: واخواهی مانند تجدیدنظر اثر تعلیقی دارد. بدین معنی که تا انقضاء مهلت واخواهی صدور دستور اجرای حکم ممنوع است و چنانچه در مهلت، واخواهی شده باشد، اجرای حکم تا روشن شدن نتیجه واخواهی متوقف می‌شود.
۲. اثر انتقالی: بدین مفهوم که اختلاف از مقطع قبلی (رسیدگی غیابی) به مقطع واخواهی، با تمامی مسائلی که داشته باشد با لحاظ اعتراضات و دلائل واخواه، منتقل می‌شود.
قاعده کلی این است که حکمی که حضوری است از تاریخ ابلاغ حکم، ۲۰ روز قابل تجدید نظر خواهی است مگر استثناءات و قاعده در حکم غیابی این است که ۲۰ روز از زمان ابلاغ، قابل واخواهی و در ۲۰ روز دوم قابل تجدیدنظرخواهی باشد. پس حکم غیابی، ۴۰ روز برای افراد مقیم ایران، قابلیت اعتراض را دارا می‌باشد.


۱. دادخواست به دفتر دادگاه صادر کننده حکم غیابی تقدیم شود.
۲. هزنیه دادرسی پرداخت گردد.
۳. در مهلت قانونی تقدیم شود.
۴. حکم صادر شده غیابی بوده باشد.


۱. اعتراض به بهای خواسته.
۲. اعتراض به اصیل بودن سند.
۳. اعتراض به سایر ادله.
۴. جلب شخص ثالث.
۵. ایراد کردن به دادرسی مثل ایراد عدم صلاحیت دادگاه یا دادرس.
تذکر۱: رایی که پس از رسیدگی واخواهی صادر می‌شود. فقط نسبت به واخواه و واخوانده موثر است مگر اینکه رای قابل تفکیک نباشد.
تذکر۲: در صورت واخواهی محکوم‌علیه غایب پس از اجرای حکم و صدور حکم به نفع وی، خواهان بدوی ملزم به جبران خسارت می‌باشد.


(۱) شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، میزان، ۱۳۸۲، چ چهارم، ج۲، ص۳۴۳-۳۱۵.
(۲) صدرزاده افشار، محسن، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۲، چ هفتم، ص۲۶۶-۲۶۳.
(۳) مدنی، جلال‌الدین، آیین دادرسی مدنی، تهران، پایدار، ۱۳۷۹، چ اول، ج۲، ص۳۶۱-۳۵۹.
(۴) قاسم افسران و ابوذر علوی، آیین دادرسی مدنی در آیینه نمودار، تهران، نگاه بینه، ۱۳۸۵، چ اول، ص۲۴۵-۲۳۶.
(۵) قانون آیین دادرسی مدنی ایران.


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «واخواهی»، تاریخ بازیابی:۱۴۰۰/۰۳/۰۲.    






جعبه ابزار