هَلُمَّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هَلُمَّ:
(قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ) هَلُمَّ:
اسم فعل است و به دو معنى آمده:
• بياوريد
• بياييد (تعال)
اين واژه دوبار در قرآن به كار رفته است.
به موردی از کاربرد هَلُمَّ در
قرآن، اشاره میشود:
(قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَ لاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَ هُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ) (بگو: «گواهان خود را، كه گواهى مىدهند
خداوند اينها را
حرام كرده است، بياوريد!» اگر آنها به دروغ گواهى دهند، تو با آنان همصدا نشو. و گواهى نده و از
هوا و هوس كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به
آخرت ایمان ندارند و براى
پروردگارشان همتا و شبيه قرار مىدهند، پيروى مكن.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه هلم اسم فعل است و در مفرد، تثنيه و جمع به همين يک شكل استعمال مىشود و معناى
(هَلُمَّ شُهَداءَكُمُ) اين است كه شهداى خود را بياوريد و مقصود از اين شهادت،
شهادت اداء است و
اسم اشاره هذا اشاره به محرماتى است كه
مشرکین از پيش خود درست كردهاند و خطايى كه در آيه است خطاب تعجيز است نه تكليف و مقصود از آن اين است كه بدانند از عهده اثبات ادعاى خود برنمىآيند و دعويشان بر اينكه خدا فلان چيز را حرام كرده جز افتراى بر خدا چيزى ديگرى نيست.
بنابر اين، جمله
(قُلْ هَلُمَّ شُهَداءَكُمُ...) كنايه از عدم
تحریم خداوند است و با جمله
(فَإِنْ شَهِدُوا فَلا تَشْهَدْ مَعَهُمْ) مطلب را ترقى داده و فرموده: حتى اگر شهادت هم دادند شهادتشان را مپذير زيرا شهادت مردمى كه پيرو هواى نفسند قابل اعتنا نيست.
(قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَ الْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَ لَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا) (خداوند كسانى كه مردم را از
جنگ باز مىداشتند و كسانى را كه به برادران خود مىگفتند: «به سوى ما بياييد و خود را از معركه بيرون كشيد» بخوبى مىشناسد و آنها مردمى ضعيفند و جز اندكى پيكار نمىكنند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
معوقین اسم فاعل از تعويق است كه به معناى منصرف كردن و تاخير انداختن است و كلمه هلم اسم فعلى است كه معناى بيا را مىدهد و چون اسم فعل است تثنيه و جمع ندارد، اين البته در
لغت حجاز چنين است و كلمه باس به معناى شدت و جنگ و كلمه
اشحة جمع شحيح است، كه به معناى
بخیل است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
آنچنان كه
راغب در
مفردات مىگويد:
عدهاى «هلم» را اصل
لغت مىدانند كه در مذكر و مؤنث و تثنيه و جمع همينطور به كار مىرود و اين عقيده علماى
حجاز است و عدهاى گفتهاند به صورت تثنيه و جمع و مؤنث نيز به كار رفته (هلما؛ هلموا؛ هلمى).
در آيه مورد بحث به شكل متعدى آمده:
(قُلْ هَلُمَّ شُهَدٰاءَكُمُ...) «بگو گواهان خود را بياوريد»
و در
آیه ۱۸
سوره احزاب به شكل لازم:
(... وَ اَلْقٰائِلِينَ لِإِخْوٰانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنٰا...) «و كسانى كه به برادران خود مىگفتند به سوى ما بياييد.»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هَلُمَّ»، ج۴، ص۵۹۸.