هَباء (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هَباء: (فَجَعَلْنَاهُ هَبآءً مَّنْثُوراً) (فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا)واژه
«هَباء» از مادّه
«هَبْوَة» به معنای ذرات بسیار ریز غبار است که در حال عادی، ابداً به چشم نمیآید، مگر زمانی که
نور آفتاب از روزنه یا دریچهای به داخل اطاق تاریکی بیفتد و این ذرات را روشن و قابل مشاهده سازد
و
«مُنْبَثّ» در سوره
«واقعه» به معنای «پراکنده» است.
(وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا) (و ما به سراغ
اعمالی كه انجام دادهاند مىرويم، و همه را همچون غبارى پراكنده در هوا قرار مىدهيم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: به معناى خاك بسيار نرم و غبارى است كه در هوا پراكنده مىشود، و جز در هنگام
تابش نور خورشيد از پنجره ديده نمىشود، و كلمه
نثر به معناى پاشيدن است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا) (و بصورت غبار پراكنده درمىآيد،)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه هباء به معناى غبار است. بعضى هم گفتهاند: به معناى يك دانه ذره از غبار است، كه وقتى
نور آفتاب از پنجره به درون خانه مىتابد اين دانهها در شعاع آن
نور ديده مىشوند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هَباء»، ص۶۲۳.