هود (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هود:
(أَخَاهُمْ هُودًا) هود: من اعلام القرآن است.
نام يكى از
انبیای كرام الهى بود كه بر
قوم عاد مبعوث شد.
با آنها خويشاوندى داشت و از سوى
خدا مأموريت يافت كه آنها را به سوى
حق و مبارزه با
فساد دعوت كند.
به موردی از کاربرد
هود در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ) (و به سوى قوم عاد، برادرشان «
هود» را فرستاديم؛ گفت: «اى قوم من! تنها خدا را پرستش كنيد، كه جز او معبودى براى شما نيست. آيا پرهيزگارى پيشه نمىكنيد؟!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: أخ كه اصلش اخو است به معناى برادر است، حال يا برادر تكوينى يعنى آن كسى كه در ولادت از پدر يا مادر و يا هر دو با
انسان شريک است، يا برادر رضاعى كه شرع او را برادر دانسته و يا برادرخواندگى، كه بعضى از اجتماعات آن را معتبر شمردهاند، اين معناى اصلى كلمه مزبور است و ليكن به طور استعاره به هر كسى كه با قومى يا شهرى، يا صنعتى و سجيهاى نسبت داشته باشد نيز برادر آن چيز اطلاق مىكنند مثلا مىگويند: اخو بنىتميم برادر قبيله بنىتميم و يا اخو يثرب برادر يثرب و يا اخو الحياكة برادر پشم بافى و يا اخو الكرم برادر كرامت. در آيه مورد بحث:
(وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً) برادر به همين معناى استعارى است.
قوم عاد مردمى بودند كه در سرزمين
احقاف زندگی میکردند.
آيه مورد بحث از «هود» تعبير به برادر مىكند، اين تعبير يا به خاطر اين است كه عرب از تمام افراد قبيله تعبير به برادر مىكند چرا كه در ريشه نسب با هم مشتركند و همگى منسوب به پدر قبيله هستند (و بهطور استعاره، برادر ناميده مىشوند) و يا اشاره به اين است كه رفتار «هود» مانند ساير انبيا با قوم خود كاملا برادرانه و دلسوزانه بوده است و بههرحال روشن است كه تعبير «اخاهم» هرگز اشاره به برادرى دينى نيست،
زيرا اين اقوام غالبا به دعوت اصلاحطلبانه پيامبرانشان پاسخ مثبت ندادند، همچنان كه اين جمعيت خودخواه و متكبر، مخصوصا ثروتمندان از خود راضى، به هود همان گفتند كه
قوم نوح به
نوح گفته بودند. اين قوم مدتى در ناز و نعمت بهسر بردند، ولى آنچنانكه شيوه بيشتر متنعمان است مست غرور و غفلت شدند و مستكبران را پيشواى خود ساختند، آيين بتپرستى را برپا كردند و به هنگام دعوت پيامبرشان هود با آن همه تلاش كه در پندواندرز و روشن ساختن
اندیشه آنان و اتمام حجت نسبت به ايشان داشت نه تنها كمترين وقعى ننهادند، بلكه به خاموش كردن نداى اين مرد بزرگ حقطلب برخاستند. سرانجام كار اين قوم لجوج در عبارتى كوتاه چنين بيان شده است: «ما هود و كسانى را كه با او بودند به لطف و
رحمت خود، رهايى بخشيديم و ريشه كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و حاضر نبودند در برابر حق
تسلیم شوند،
قطع و نابود ساختيم.»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هود»، ج۴، ص۶۰۶.