هَلَل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هَلَل (به فتح هاء و لام) و
اِهْلال (به کسر همزه، سکون هاء و فتح هاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای بلند کردن صدا است.
هِلال (به کسر هاء و فتح لام) به معنای ماه است.
مشتقات
هَلَل که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
اُهِلَ (به ضم همزه و کسر هاء) به معنای ذکر نام غیر خدا به وقت ذبح؛
الْاَهِلَّةِ (به فتح همزه و کسر هاء) به معنای هلال ماه است.
هلل و
اهلال به معنای بلند کردن صدا است.
در
مصباح المنیر گوید:
«اَهَلَ المولود» بچّه وقت ولادت فریاد کرد.
«اَهَلَ المحرم» شخص
محرم صدایش را به
تلبیه احرام بلند کرد. و هر که آوازش را بلند کند گویند
«اهلّ اهلالا».
در
مجمع گفته: هلال مشتق است از
«اسْتَهَلَ الصّبی» یعنی بچه در وقت ولادت گریه یا فریاد کرد، ماه را از آن هلال نامیدهاند که بدیده شدن آن مردم صدا بلند کرده به یکدیگر نشان میدهند.
و نیز فرموده: اهلال بلند کردن صدا است به
بسم الله در وقت
ذبح حیوان و اهلال محرم بلند کردن صدا است به ذکر تلبیه.
به نظر
راغب: اهلال بلند کردن صدا است وقت دیدن ماه سپس در هر صدا بکار رفته است ظاهرا راغب هلال را اصل دانسته است نه بلند کردن صدا را.
هِلال (بر وزن افعال) به معنای ماه است.
به مواردی از
هلل و
اهلال که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(اِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما اُهِلَ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ) «خدا فقط به شما اینها را
حرام کرده:
میته،
خون، گوشت خوک و آنچه غیر خدا بر آن ندا شده است.»
عبارت
(وَ ما اُهِلَ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ) چهار بار در
قرآن مجید به کار رفته و مراد از همه ذکر نام غیر خدا به وقت ذبح است.
مشرکان به وقت ذبح حیوان نام اصنام خود را میبردند لذا در
اسلام دستور آمد در صورت بردن نام غیر خدا ذبیحه
حرام است. لام
(لِغَیْرِ اللَّهِ) مفید آن است که غرض از ندا غیر خدا بوده است.
(یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ...) «این هلال بودن ماه و باز بعد از چندی به صورت هلال آمدن و همچنین، چه فایدهای دارد؟ در جواب فرموده: آنها زمانها و وقتهااند برای مردم و اوقاتند برای
حج یعنی هلالها نشان دهنده اوقات هستند.»
اهلّه جمع هلال است. مراد از سؤال تغییر اشکال ماه و رسیدن به هلال ثانوی است. از مجمع نقل شد: ماه را از آن هلال گویند که مردم به هنگام دیدن آن صدا را بلند میکنند.
راغب گفته: ماه را در شب اوّل و دوّم هلال گویند سپس آن قمر است بیآنکه هلال گفته شود.
در
مجمع فرموده: به قولی آن را در شب اوّل و دوم هلال گویند و بعد هلال گفته نمیشود تا در ماه آینده به حال اوّل برگردد.
به قولی فقط در سه شب اوّل هلال است بعد از آن قمر، و به قولی تا وقتی هلال است که بر ظلمت شب غلبه کند و آن در شب هفتم باشد. در
قاموس نیز اقوال مختلف نقل کرده است.
به هر حال: لفظ
(یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَهِلَّةِ) نشان میدهد که سؤال از هلالها بوده در این صورت جواب با سؤال مطابق است که آنها از فایده تغییرات قمر پرسیده بودند و جواب شنیدهاند. به قول بعضی سؤال از حقیقت هلالها است که روی چه علتی ماه چنین میشود و چون قدرت دانستن آن را که از مسایل هیئت است، نداشتند لذا از منافع آن جواب داده شده. ولی این سخن قابل قبول نیست.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هلل»، ج۷، ص۱۶۱.