نِفاق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نِفاق (به کسر نون) از
واژگان قرآن کریم به معنای
منافق بودن است. از مشتقات این واژه
در آیات قرآن مُنافِق (به ضم میم و کسر فاء) به معنای کسی است که
در باطن
کافر و
در ظاهر
مسلمان است.
نِفاق مصدر به معنی
منافق بودن بودن است و
مُنافِق کسی است که
در باطن
کافر و
در ظاهر
مسلمان است.
(یَقُولُونَ بِاَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ) (به
زبان خود چيزى مىگويند كه
در دلهايشان نيست).
طبرسی در وجه این تسمیه
در جائی میگوید:
منافق به سوی
مؤمن با
ایمان خارج میشود و به سوی کافر با
کفر و
در جای دیگر میگوید: علت این تسمیه آنست که
منافق از ایمان به طرف کفر خارج شده است. به نظر
راغب در مفردات و
فیومی در مصباح تسمیه
منافق از «
نَفَق» به معنی نَقْب (سوراخ کردن) است که از راهی به
دین وارد و از راه دیگری خارج میشود.
به هر حال
منافق را از آن
منافق گوئیم که از ایمان خارج شده، چنانکه از طبرسی نقل شد و یا از دری وارد و از
در دیگری خارج شده، چنانکه از راغب نقل گردید و شاید از
(اِنَ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (به يقين،
منافقان همان فاسقانند)
علت تسمیه را فهمید که
فسق به معنی خروج است.
نَفَق (بر وزن فَرَس) نقبی (سوراخی) است
در زیر زمین که درب دیگری برای خروج دارد:
(فَاِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْاَرْضِ اَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ) مراد از
نَفَق در آیه همان
نَقْب (سوراخ کردن) است، یعنی: «اگر بتوانی نقبی
در زمین یا نردبانی بر
آسمان بجوئی».
یربوع خزندهایست شبیه به موش (شاید
موش صحرائی یا
راسو بوده باشد) این خزنده دو لانه میسازد، یکی به نام
نافقاء که آن را مخفی میدارد؛ دیگری به نام قاصعاء که آشکار است؛ چون
دشمن در قاصعاء به آن حمله کند وارد
نافقاء شده و از آن خارج میشود. این مطلب
در صحاح و
قاموس و
اقرب الموارد نقل شده است.
طبرسی
در علّت تسمیه
نافقاء فرموده که: یربوع از آن خارج میشود.
فعل
نفاق از
باب مفاعله آید، مثل:
(اَ لَمْ تَرَ اِلَی الَّذِینَ نافَقُوا یَقُولُونَ لِاِخْوانِهِمُ الَّذِینَ کَفَرُوا) (آيا
منافقان را نديدى كه پيوسته به برادران كافرشان از
اهل کتاب مىگفتند...).
منافق از کافر خطرناکتر و
عذاب او
در آخرت از کافر سختتر است زیرا که به حکم
دزد خانگی است و پلی است که کفّار به وسیله آن به خرابکاری
در اسلام راه مییابند.
قرآن مجید میفرماید:
(اِنَ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْاَسْفَلِ مِنَ النَّارِ) «
منافقان در پائینترین درجه آتش هستند»
و نیز فرموده:
(وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ) (
خداوند به مردان و زنان
منافق و كفّار، وعده آتش
دوزخ داده).
در صدر اسلام
منافقان در کارهای
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بسیار کارشکنی کردند. حالاتشان اغلب
در سوره توبه که
در سال نهم
هجرت نازل شده و
در سوره منافقون و جاهای دیگر مذکور است و نیز زنان
منافق نیز کم نبودهاند، که
قرآن پنج بار «
منافقات» را
در ردیف «
منافقین» آورده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نفاق"، ج۷، ص۹۸.