منافق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منافق: (إِذا جآءَكَ الْمُنَافِقُونَ) «منافق» در اصل از مادّه «
نَفْق» (بر وزن نفخ) به معناى نفوذ و پيشروى است و
«نَفَق» (بر وزن شفق) به معناى كانالها و نقبهايى است كه زير زمين مىزنند، تا براى
استتار يا
فرار از آن استفاده كنند. بعضى از مفسران گفتهاند: بسيارى از حيوانات مانند: موش صحرايى، روباه و سوسمار، براى لانه خود دو سوراخ قرار مىدهند: يكى آشكار، كه از آن وارد و خارج مىشوند، و ديگرى پنهانى، كه اگر احساس خطرى كنند از آن مىگريزند، اين سوراخ پنهانى را
«نافقاء» گويند.
و به اين ترتيب،
«منافق» كسى است كه: طريقى مرموز و مخفيانه براى خود برگزيده، تا با مخفىكارى و پنهانكارى، در جامعه نفوذ كند، و به هنگام خطر، از طريق ديگر فرار نمايد.
(إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ) (هنگامىكه منافقان نزد تو آيند مىگويند: ما
شهادت مىدهيم كه به يقين تو پيامبر خدا هستى! خداوند مىداند كه تو پيامبر او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد كه منافقان
دروغگو هستند زيرا به گفته خود ايمان ندارند).)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه منافق
اسم فاعل از
باب مفاعله از ماده نفاق است، كه در عرف قرآن به معناى اظهار ايمان و پنهان داشتن كفر باطنى است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «منافق»، ص۵۵۵.