نَوْء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَوْء (به فتح نون و سکون واو) از
واژگان نهج البلاغه به معنای برخاستن به زحمت و ساقط شدن است.
در دو معنى ضدّ به كار رود،
مناواة، منازعه و دشمن داشتن است.
نَوْء به معناى باران و وقت هم به کار میرود.
این کلمه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَوْء:
(مثل ضوء) به معنای برخاستن به زحمت و ساقط شدن است.
در دو معنى ضدّ به كار رود،
مناواة، منازعه و دشمن داشتن است.
در
اقرب الموارد آمده:
«نَاء النجمُ نؤا: سقط فى المغرب مع الفجر...» از
اساس اللغة نقل كرده:
«ناء النَّجمُ: سقط، و نَاءَ: طَلَع فيُسَمَّى ذلك السقوط و الطلوع نوءاً» نَوْء به معنى باران هم آمده است. چنانكه در اقرب الموارد هست.
به معنى «وقت» هم به كار میرود. چنانكه در
نهایه گفته است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
حق تعالی فرموده:
«قاهِرُ مَنْ عازَّهُ، وَ مُدَمِّرُ مَنْ شاقَّهُ، وَ مُذِلُّ مَنْ ناوَاهُ، وَ غالِبُ مَنْ عادَاهُ» «غالب است به آنكه در عزّت با او برابرى كند، هلاک كننده است آنكه را كه با او دشمنى ورزد ذليل كننده است منازعه كنندهاش را پيروز است بر كسی كه با او خصم باشد.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت میفرمايد:
«وَ بِالسِّيرَةِ الْعادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُناوِىءُ» «با رفتار عادلانه مخالف و معاند مقهور مىشود.»
(شرحهای حکمت:
)
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با
علم خداوند فرموده:
«فَسُبْحانَ مَنْ لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ ... وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة تُزِيلُها عَنْ مَسْقَطِها عَواصِفُ الاَْنْواءِ وَ انْهِطالُ السَّماءِ» یعنی (
منزه است خدایی که مخفی نمیماند بر او برگی که از درخت میریزد و آن را که بادهای تند «
انواء» و باران آسمان از جایش حرکت میدهد.)
(شرحهای خطبه:
)
على هذا منظور از آن در كلام امام علی (صلواتاللهعلیه) معناى باران است يعنى «
انواء» به معنى امطار و بارانها و يا به معنى اوقات است، امّا آنچه
ابن ابیالحدید،
عبده و ديگران گفتهاند.
ساقط شدن كوكب از منازل بيست و هشتگانه ماه چنانكه عربها عقيده داشتند، نمىتواند منظور آن حضرت باشد، زيرا كه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنرا از كارهاى و امور
جاهلیت دانسته و فرموده است:
««ثلاثٌ مِنْ أمْرِ الجاهليَّة: الطَّعْن فِي الْأَنْسابِ، و النِّياحةُ، و الْأَنْوَاءُ»» معنى كلام حضرت چنين است: «پاک منزّه است خدایی كه مخفى نمىماند بر او سياهى شب تاريک و برگى كه مىريزد و آنرا طوفان بارانها و باريدن آسمان در محل خودش اين طرف و آن طرف مىبرد.»
این کلمه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نوء»، ج۲، ص۱۰۷۴.