نَفَشَت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَشَت: (إِذْ نَفَشَتْ فيهِ) «نَفَشَت» از مادّه «
نَفْش» (بر وزن كفش) به معناى پراكنده شدن در
شب است
، و از آنجا كه پراكنده شدن
گوسفندان در شب آن هم در يک كشتزار طبعاً توأم با
چریدن آن خواهد بود، بعضى آن را به معناى چريدن در شب گفتهاند ، و نَفَش (بر وزن قفس) به معنى گوسفندانى است كه در شب پراكنده مىشوند.
(وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ) (و
داود و
سلیمان را به خاطر بياور هنگامى كه درباره كشتزارى كه گوسفندانِ بىشبانِ مردم، شبانگاه در آن چريده و آن را تباه كرده بودند، داورى مىكردند؛ و ما گواه بر حكم آنان بوديم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه نفش ، به معناى چراندن حيوانات در شب است. و در مجمع البيان گفته: نفش - به فتح فاء، و هم به سكون آن- اين است كه شتران و گوسفندان را در شب رها كنند تا بدون چوپان بچرند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَفَشَت»، ص۵۹۴.