نَضْح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَضْح (به فتح دال و سکون ضاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای برداشتن آب از نهر يا چاه است. از این لفظ فقط یک مورد در
نهج البلاغه آمده است.
نَضْح:
(مثل عقل) به معنای برداشتن آب از نهر يا چاه است. گويند: «نَضَحَ البعيرُ الماءَ: حملهُ من نهرٍ او بئْرٍ لسقي الزرع»
«جمل ناضح» شتر آب كش به هر شتر نيز ناضح گويند.
وقتى كه
عثمان در محاصره بود، به گوشش مىرسيد كه خلافت بعد از او مال
علی (علیهالسلام) است، لذا به حضرت سفارش كرد كه از مدينه خارج شود و به ملک خود در «ينبع» برود تا نامش در زبانها نباشد، بعد به حضرت سفارش كرد كه به
مدینه برگشته و او را يارى كند، دفعه ديگر سفارش كرد كه خارج شود، حضرت به
عبدالله بن عباس فرمود:
«يا بْنَ عَبّاس ما يُرِيدُ عُثْـمانُ إِلاَّ أَنْ يَجَعَلَنِي جَمَلاً ناضِحاً بِالْغَرْبِ أَقْبِلْ وَ أَدْبِرْ بَعَثَ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ ثُمَّ بَعَثَ إِليَّ أَنْ أَقْدُمَ ثُمَّ هُوَ الاْنَ يَبْعَثُ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ وَ اللهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً» غَرْب (مثل عقل) دلو بزرگ است. يعنى «عثمان مىخواهد مرا شتر آبكشى قرار دهد كه دلو بزرگى را حمل مىكند: بيا و برو. به من سفارش كرد كه از مدينه خارج شوم، بعد سفارش كرد كه برگردم، امروز نيز مىگويد كه خارج شوم به
خدا قسم به قدرى از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه فقط یک بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نضح»، ج۲، ص۱۰۴۵.