• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَسْتَنْسِخُ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَسْتَنْسِخُ: (إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ)
«نَسْتَنْسِخُ» و «استنساخ» در اصل از «نسخ» گرفته شده، كه به معناى زائل كردن چيزى به‌ وسيله چيز ديگرى است ، مثلًا گفته مى‌شود: «نَسَخَتِ الشَّمْسُ الظِّلَّ» (خورشيد سايه را از ميان برد). سپس در مورد نوشتن كتابى از روى كتاب ديگر، به كار رفته است بى‌آنكه كتاب اول نابود شود.



(هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ) (اين نامه اعمال شماست كه ما نوشته‌ايم و به حق بر ضد شما سخن مى‌گويد؛ ما آنچه را انجام مى‌داديد مى‌نوشتيم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در صحاح مى‌گويد : نسخ كتاب و انتساخ و استنساخ آن به يک معنا است. و كلمه نسخه اسمى است براى استنساخ شده از كتاب‌. و راغب مى‌گويد : كلمه نسخ به معناى از بين بردن چيزى است به وسيله چيزى كه دنبال آن قرار دارد، مانند از بين رفتن سايه به وسيله آفتاب، و از بين رفتن آفتاب به وسيله سايه‌اى كه دنبالش مى‌آيد، و از بين رفتن جوانى به وسيله پيرى، كه به دنبالش مى‌آيد. تا آنجا كه مى‌گويد: و نسخ كتاب عبارت از آن است كه صورت آن كتاب را به كتابى ديگر منتقل سازى، به طورى كه مستلزم از بين رفتن صورت اول نباشد، بلكه صورتى مثل آن در ماده‌اى ديگر پديد آرى، مانند نقش كردن خطوط يک مهر در موم‌هاى متعدد و استنساخ به معناى پيشى گرفتن در نسخ چيزى است‌.
و مقتضاى آنچه وى نقل كرده اين است كه مفعول فعل استنساخ در عبارت: من كتاب را استنساخ كردم كتاب اصلى باشد، كه از آن نسخه‌بردارى كرده‌ايم، و لازمه اين‌ معنا در آيه مورد بحث كه مى‌فرمايد: «إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» اين است كه اعمال ما نسخه اصلى باشد، و از آنها نسخه بردارند. و يا به عبارتى ديگر: اعمال در اصل كتابى باشد و از آن كتاب نقل شود. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۰۱.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۴۴۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۲۹۶.    
۵. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۱.    
۷. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۴۳۳.    
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۰۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۷۰.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۷۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۶۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَسْتَنْسِخُ»، ص۵۸۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره جاثیه | لغات قرآن




جعبه ابزار